سرویس مد و لباس هنرآنلاین: منیر ملکی، طراح تئاتر و سینما کمبود عناصر برای بروز خلاقیت دانشجویان را مشکل اساسی بخش آکادمیک کشور میداند. آموزش طراحی در حوزه جهانی را برای دانشجویان کشور ضروری خواند و خواستار افزایش ارتباط این حوزه با خارج از کشور شد. او که کارهای تاریخی را جزء علایقش میداند معتقد است که چنین پروژههای عظیمی یک کار گروهی را میطلبد و سپردن آن به دست یک نفر باعث افت کیفیت و خلاقیت اثر میشود. آنچه میخوانید ادامه گفت وگوی هنرآنلاین با این هنرمند است.
چه نکتههای برای شما در طراحی لباس شخصیتها در یک نقش مهم است؟
در درجه اول شخصیتپردازی مهم است یعنی برای اینکه خطوط اولیه یک طرح را بکشیم باید بدانیم قرار است شخصیت چه نقشی را ایفا کند. بر اساس وضعیت نقش در سناریو اینکه سفید، خاکستری یا سیاه است، لباس تعاریفی دارد. خود این بخش شامل جزئیات کوچکتری است. اینکه شغل پرسوناژ نمایش چیست؟ به اصطلاح در هرم مازلو کجاست؟ آیا در قسمت تاپ و لبه است؟ خصوصیات روانی او چیست؟ چه واکنشی باید انجام دهد و آیا لباس اجازه این کار را به او میدهد؟ چه لوکیشنهایی در این نمایش وجود دارد؟ این نشان میدهد که لباس در فضاهای مختلف و ساعات شبانه روز متفاوت است. بدن یک بازیگر بسیار مهم است اما برخی از آن غافل میشوند در حالی که شخص بازیگر باید لباس را بپوشد. رولان بارت میگوید: لباس باید اندام انسانی بازیگر را نشان دهد. البته یک بار از این حرف برداشت بدی شد اما معنای این حرف زیبایی بیشتر بازیگر است یعنی لباس به تن او زار نزند. باید در کنار تحلیل شخصیت و پرسوناژ نمایش و صحنه خصوصیات فیزیکی بازیگر را لحاظ کنید.
راحتی لباس بازیگر در کجای این جریان قرار دارد؟
این اتفاق رخ میدهد که گاهی بازیگر در لباس راحت نیست اما نقش این نوع پوشش را ایجاب میکند. به هر حال اگر قرار است یک پادشاهی در میان مرداد روی صحنه برود کاری نمیتوان کرد. البته تا جایی که بشود طراح لباس باید راحتی بازیگر را در نظر بگیرد مگر اینکه ضرورتا نقش آن لباس را ایجاب کند.
برخی از آثار سینمایی و تئاتری مربوط به دوران بسیار دور تاریخی است. دورانی که قطعا مستندات تاریخی درباره آن وجود ندارد اما طراحی لباس در اغلب موارد به حدی خوب انجام میشود که حتی مدل لباسها وارد دنیای امروز نیز میشود. این طراحی بر چه اساسی صورت میگیرد؟
در مورد دورههای تاریخی دور که سندی از آن در دست نیست، بر اساس زمان حدس و گمانهایی وجود دارد که قابل درک است. مثلا تعیین رنگ در دوران مختلف با استفاده از علم و نظریات قابل دریافت است. لذا کار بر اساس حدس و گمان است ضمن اینکه بر اساس خصوصیات پرسوناژ میتوان چنین کارهایی را طراحی کرد. مثلا در مورد هابیل و قابیل اینگونه است. در این موارد باید ببینیم که این شخصیتها منفی یا مثبت هستند و سایر موارد... متن بسیاری از مواقع اصول را به طراح میگوید. بقیه موارد نیز به جهان بینی طراح، مطالعات او و اینکه چقدر تصویر، طراحی و المانها را میشناسد، باز میگردد. آنچه باعث تمایز یک کار خوب از بد میشود، همین موارد است. البته محدودیتها نیز مهم هستند زیرا برخی مواقع محدودیتها باعث مرگ خلاقیت میشود. برخی مخالف این نظر هستند اما من معتقدم در یک پروژه فیلم از محدودیت مالی گرفته تا دیگر ابعاد به نوعی دست طراح را میبندد.
به عنوان یک طراح دوست داشتنید طراحی لباس چه فیلمی را بر عهده میگرفتید؟
کلیه کارهای تاریخی ایران و جهان را دوست دارم. فیلم The Book Of Esther 2013 درباره خشایار شاه و ملکه ایستر است که دورهای از لباسهای عبری و هخامنشی را به تصویر میکشد. من بارها این فیلم را نگاه کردم. در سینما و تلویزیون برخی کارهای تاریخی به نظرم با نقص انجام شده است. البته برخی کارها را اساتید عالی اجرا کردند اما برخی دیگر اینگونه نیست. این کارها باید تیمی انجام شود اما متاسفانه تنها یک نفر آن را بر عهده میگیرد.
ظاهرا بستن کارگاه تالار وحدت هنوز هم مورد اعتراض طراحان لباس و صحنه است، دقیقا بعد از تعطیلی این بخش چه اتفاقی افتاد؟
متاسفانه بستن کارگاه تالار وحدت مشکلات زیادی در عرصه دکور و لباس ایجاد کرد. حسین پارسایی، رئیس سابق این بخش تصمیم گرفت کارگاه را تبدیل به سالن تئاتر کند در حالیکه اجراهای بسیار محدود آن هم در یک مواقع خاص آنجا اجرا میشود. متاسفانه ما بزرگترین کارگاه خاورمیانه را داشتیم که شامل دکور سازی، کفش سازی، کلاه و بخشهای بی شمار دیگری با تعداد زیادی چرخکار و متخصص بود. این کارگاه قابلیت فعالیت 6 طراح را به صورت همزمان داشت اما این بخش را تبدیل به دو کارگاه خصوصی کردند. در بخش لباس کارگاه به یک تولیدی داده شده که برای بازار کار تولید میکند زیرا بنیاد رودکی به دنبال درآمد است.
ظاهرا شما طرحی برای این کارگاه نوشتهاید، ماجرا از چه قرار است؟
در زمان قادر آشنا این را مطرح کردم. او از من خواست که این طرح را بنویسم اما آماده شدن طرح با رفتن ایشان همزمان شد و من هنوز فرصت صحبت کردن با مدیریت جدید را پیدا نکردهام. این طرح شامل احیا و بازسازی کارگاه است. در این طرح خواستار همان فضای کوچک شدهایم. اینکه مرکز هنرهای نمایشی این بخش را از بنیاد رودکی اجاره کند و بخشی از بودجه تئاتر را به آن اختصاص دهد پیشنهاد ماست.
دلیل بستن کارگاه دقیقا چه بود؟
بحث روحیه کارمندی یکی از اعتراضاتی بود که در این زمینه مطرح شد. اینکه در پایان ساعت اداری برخی افراد به خصوص خیاطها، میخواستند کار را تعطیل کنند از مشکلات بود اما در دوره مهندس نعیمی تمام این پرسنل تا صبح هم بیدار میماندند و کار یک تئاتر را انجام میدادند. این کارگاه به حدی خوب کار میکرد که ما طراحها خبر نداشتیم پارچه متری چند است و مثلا خرج کار را کجا باید بخریم. یعنی به قیمت نگاه نمیشد به همین خاطر کیفیت بالا میرفت. درست است که کمی حیف و میل اتفاق میافتاد اما راه حل این مساله تعطیلی کارگاه نبود بلکه باید یک مدیر با تخصص طراحی لباس و صحنه برای این بخش انتخاب میکردند. در حالیکه همیشه یک کارمند اداری مسئول این بخش میشد. الان طراحهای ما آواره هستند یعنی دغدغه اصلی محل اجرای طرح است. من یک کارگاه کوچک دارم در غیر اینصورت برای کارهایم مجبور بودم، به صورت پراکنده حرکت کنم که این مشکل ساز بود. پیشنهاد من این است که مرکز هنرهای نمایشی دوباره این مرکز را احیا کند.
شما مدتهاست که در بخش داوری و شورای ارزیابی علمی بنیاد ملی مد ولباس فعال هستید. ظاهرا طرحهایی نیز در دست اجراست. نتیجه همکاریهای شما با بنیاد ملی مد و لباس تا امروز چه شده است؟
طرح یک موزه بزرگ و جامع شاهنامه یکی از این طرح هاست که با آن موافقت شده و به دنبال منابع مالی آن هستیم. من فکر کردم که شخصیتهای شاهنامه را در سه بخش اسطورهای، پهلوانی و تاریخی بازسازی کنیم. در این موزه بخش تاریخی با مستدلات تاریخی بازسازی میشود اما در دو بخش دیگر یک تیم برای این کار مانند تئاتر فعالیت خواهند کرد. قصد ما این است که برای شخصیتها مانند یک نمایشنامه بر اساس خصوصیاتی که فردوسی ذکر کرده لباس، مجسمه و لوکیشن طراحی شود. طرح بزرگی است که امیدوارم بتوانیم به زودی اجرا کنیم. این طرح مصوب بنیاد ملی مد ولباس است و میراث فرهنگی و شهرداری نیز قول مساعدت دادند.
چطور به این طرح فکر کردید و دلیل علاقمندی شما چه بود؟
پیش تولید این پروژه یک سال و نیم طول می کشد. ایده این کار از اینجا آمد که من کارهای زیادی در زمینه شاهنامه طراحی کردم. وقتی میخواستم لباس سیاوش و کیکاوس و اینها را طراحی کنم، تنها سندی که داشتم نقاشیهای مینیاتور بود، که چندان قابل استناد نیست لذا بر اساس موقعیت آنها در شاهنامه لباس طراحی میکردم. در این دوران به این مقوله علاقمند شدم و فکر میکنم که هر سرزمینی با پیشینه تاریخی به این مساله پر و بال میدهد اما ما متاسفانه پیشینه تاریخی خودمان را رها کردهایم.
چقدر فکر میکنید آنچه در دانشگاهها ارائه میشود برای ورود دانشجویان به عرصه کار و هنر کافی است؟
در رشته طراحی لباس مقداری گرایش به سمت خیاط شدن است البته هستند کسانی که در حوزه فیلم و سینما هم کار میکنند اما آنها خودشان خلاق هستند و این زمینه در دانشگاهها فعال نمیشود و بیشتر جنبه عملی و کارگاهی دارند.
به نظر شما برای ارائه خلاقیت به دانشجویان باید چه سرفصلی به دروس افزوده شود؟
نخستین آکادمی مد ایران در حال شروع به کار کردن است. این بخش یک موسسه تک منظوره است که برای آموزش قرار است فعالیت کند. من سیلابسهای درسی این گروه را طراحی کردم تا بتواند کمبودهای دانشگاهی را جبران کند. در این بخش موارد اضافی نظیر دروس عمومی را حذف کردیم تا به عنوان یک آکادمی فنی و تخصصی کار خود را ادامه دهد. در این بخش به افراد یاد میدهند چگونه در حوزه جهانی طراحی کنند یعنی بتوانیم به حوزه جهانی وصل شویم و ببینیم چگونه آنها موفق شدهاند. ما باید ابتدا راه حل آنها را یاد بگیریم و سپس تبدیل به فرهنگ خودمان کنیم.
منظورم در بخش دانشگاهی است. اینکه برای دانشگاهها افزودن چه دروسی الزامی است؟
متاسفانه ما در حوزه تئاتر ما اصلا طراحی لباس نداریم و تنها دو واحد به این بخش اختصاص داده شده که آن هم چیزی نیست. من در دانشگاه سوره پیشنهاد دادم سه واحد کارگاه لباس اجرا کنند که این نیاز دارد برایش شرح درس تدوین شود. دوست دارم تئاتر گرایش طراحی لباس داشته باشد زیرا در سینما هم گرایشی به این نام نداریم. اگر بتوانیم رشته طراحی لباس جداگانه طراحی کنیم یا تعداد واحدهای طراحی لباس را افزایش بدهند عالی است.
سخن آخر؟
حرف من مربوط به همه طراحانی است که این بخش را مهجور میدانند ما در عرصه صحنه در سینما و تلویزیون و تئاتر مهجور هستیم. طراحان دیده نمیشوند و در جشنوارهها اسمی از آنها برده نمیشود ضمن اینکه جایزهای به این هنرمندان تعلق نمیگیرد. این نشان میدهد طراحی لباس در اولویت مسئولین نیست در حالیکه حداقل حوزه تصویر با مخاطبان گسترده باید به این موضوع توجه شود. البته ما در بنیاد ملی مد و لباس در حال راه اندازی شورای فرهنگ در بنیاد ملی مد ولباس هستیم. پیش نویس طرح در دست تدوین است. در این طرح قرار است به سازمان دهی طراحی لباس از کانال تلویزیون و سینما هستیم. یعنی بتوانیم از طریق سینما ایدههای خوب را وارد جامعه کنیم.
انتهای پیام/61
سمیه باقری