به گزارش هنرآنلاین، پرارین پور حاجیزاده در «بوم نقاشی را رکاب زدم» داستان بلند شصت صفحهای روایت خود را از پشت میز تحریر آغاز میکند؛ جایی که نویسنده (راوی) در همان لحظه نوشتن، به درون جهان داستان قدم میگذارد و فرآیند خلق روایت را به جزئی از متن بدل میکند.
این کتاب، تجربهای است در حوزه روایتورزی و بازاندیشی در نسبت میان نوشتن و زیستن؛ روایت در روایت.
راوی در بستر این ساختار چندلایه، با تصویری از برادر خویش در گفتوگوست؛ حضوری سیال که گاه در کنار او در قاب داستان قرار میگیرد و گاه بیرون از آن میایستد. این حرکت رفتوبرگشتی، تعادلی میان واقعیت و تخیل پدید میآورد و متن را به سوی روایتی آینهگون سوق میدهد؛ روایتی که در آن، فرآیند شکلگیری داستان به اندازهی خود داستان اهمیت مییابد.
کولهای که راوی بر دوش دارد به مثابه نمادی از همراهی اندیشهها، پرسشها و انباشتهای ذهنی او در متن حضور دارد. با این حال، در نقطهای کلیدی از روایت، این کوله از قاب بیرون میافتد و مسیر حرکت راوی سبکتر و شفافتر میشود؛ لحظهای که در آن، داستان به بیان نمادینِ رهایی و گذر دست مییابد.
در پایان کتاب، قاب داستانی شکسته میشود و برادر راوی از بیرون تصویر دست میگشاید. راوی از متن خارج میشود و روایت در سکونی حسابشده و هنرمندانه به پایان میرسد؛ پایانی که بر گشودگی معنایی و پیوند ظریف میان فرم و محتوا تأکید دارد.
کتاب «بوم نقاشی را رکاب زدم» به قلم پرارین پورحاجی زاده توسط انتشارات جامه دران با طراحی جلد پردیس حاجیزاده در تیراژ پانصد نسخه منتشر شده است.
انتهای پیام