نادر مشایخی آهنگساز که در دومین فستیوال "سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز" به اجرای پرفورمنس "در اتاقی نشسته‌ام "پرداخت در گفت و گو با خبرنگار تجسمی هنرآنلاین گفت: در پرفورمنسی که درگالری ایست برگزار کردم در واقع قصدم شناخت جدیدی بود از آهنگساز امریکایی الوین لوسیه که پرفورمنس صوتی را شروع کرد و چون خیلی تاکید می‌شود در ایران که مخاطب در پرفورمنس باید یک عکس‌العمل داشته باشد، این شرکت مخاطب در اجرا در کارهای الوین لوسیه به بهترین نحو نشان داده شد و بر همین اصل هم خواستم با این آهنگساز شروع کنم.

وی افزود: پرفورمنس را از جنبه موسیقایی کار می‌کنم و به آن چه که در حوزه هنرهای تجسمی اجرا می‌شود کاری ندارم چرا که مسئله من نیست من تنها دراین بخش با این دوستان همکاری می‌کنم وتنها بخش صوتی برعهده من است و دوست دارم عادات شنیداری مختلف را تجربه کنم.

مشایخی ادامه داد: هدف اصلی من از اجرای این پرفورمنس این است که مخاطب عادت کند همیشه با یک عادت به موسیقی گوش ندهد، و با همان عادت موسیقی ایرانی، کلاسیک ومدرن را نشنود. در واقع کاری که در این پرفورمنس به عنوان هدف انتخاب کردم تغییر عادت شنیداری مخاطب است و از آن لذت بردم.

این آهنگساز با اشاره به فستیوال سی هنرمند سی روز، اظهار کرد: در طول این مدت پرفورمنس‌ها و کارهای جدید بسیاری انجام شده که امیدوار کننده است تمام دوستان کارهای خوبی اجرا کردند که رضایت بخش است.

وی در توضیح پرفورمنس صوتی عنوان کرد: دیدگاهی که من دراین زمینه دارم رجوع به موسیقی بی‌زمان است. موسیقی که زمان ندارد و مخاطب می‌تواند هر وقت دوست نداشت به موسیقی گوش ندهد و فرم زمانی ایجاد نمی‌کند.

مشایخی تصریح کرد: مهمترین کار آهنگساز زمانبندی است و تمام زندگیمان روی این است که زمان را تغییر دهیم. در پرفورمنس، موسیقی تبدیل به یک مجسمه صوتی می‌شود و زمان ابزاری برای تغییر است و به قدری این تغییر زیر پوستی انجام می‌شود که مخاطب امکان حس زمان را ندارد، همه چیز کند حرکت می‌کند و مخاطب برای زمان تعیین کیفیت می‌کند که این تغییر زمان اتوماتیک ایجاد می‌

شود. از سوی دیگر در اجراهایم به دنبال همکاری مخاطب نیستم.

این هنرمند تاکید کرد: فکر می‌کنم کاری که مخاطب انجام می‌دهد خودش عکس‌العمل است، ولی مخاطب که بخواهد نقش موسیقایی داشته باشد و به نوعی ابزاری باشد برای اجرا در طی این 30 سال ندیده‌ام. چرا که حضور مخاطب به خلق ایده جدیدی در موسیقی منتهی نمی‌شود. اگر درعرصه موسیقی مخاطب به صورت اکتیو کار کند تبدیل به یک سرگرمی می‌شود که از مجموع این حضور و اجرا اتفاق هنری خاصی بوجود نمی‌آید و بیشتر جنبه تبلیغاتی پیدا میکند، تا این که تاثیرمثبتی روی سوژه هنری داشته باشد.

مشایخی گفت: در پرفورمنس قبلی سعی کردیم محیطی که قطعه در آن اتفاق افتاد را درکار سهیم کنیم و نشان دهیم صدا کاملا در هر گوشه و هر فضایی تغییر می‌کند. برای این کار از 6 سه تار به صورت همزمان استفاده کردیم. و برای اولین بار شاهد این بودیم برای ایجاد انگیزه در مخاطب و خلق گوشه های متفاوت موسیقی که مخاطب نیز آنها را گوش دهد می‌توان دست به کارهای جدید زد.

در واقع ما اینجا خواستیم بگوییم نوع موسیقی شنیداری ما برای مخاطب تعیین کننده است. این که چه چیزی موسیقی باشد یا نباشد. چه چیزی عاطفی باشد یا نباشد همه دراین محیط تاثیرگذار هستند. به قول حافظ که می گوید: به وقت سرخوشی از آه و ناله عشاق به صوت و نغمه چنگ و چغانه یاد آرید

این بدان معناست که مخاطب باید از هر ابزار و وسیله ای صدا و موسیقی را حاصل کند. دوستان جوان باید محور شناخت موسیقی خود را روی گوش کردن بگذارند نه ساخت موسیقی در واقع اول باید خوب شنیدن و خوب گوش دادن را بیاموزند تا بتوانند موسیقی بسازند. باید تفاوت این دو را حس کرد چرا که در گوش کردن تفسیر الزامی است.

مشایخی با تاکید بر این که قصد دارد تا اواخر سال 91 یک کارویژه در پرفورمنس انجام دهدخاطر نشان کرد: همیشه در ذهن به این نکته توجه داشتیم که چطور می توان موسیقی را در راه های مختلف شنید و چطور می‌توانیم صوت ایجاد کنیم و این صوت را بسازیم. سال 94 دراتریش یک پرفورمنس اجرا کردم که 63 ساعت مداوم بدون وقفه اجرا شد. این بار می خواهم این اجرا را درایران برای اولین بار انجام دهم.

وی تصریح کرد: این کار نیازمند داشتن یک تیم بزرگ متشکل از 4 آهنگساز و 20 نوازنده است که کمابیش کارهای اولیه اش انجام شده است و قرار است آهنگسازی از اتریش ما را در این امر همراهی کند، ضمن این که قصد دارم این اجرا را به کویرهای ایران نیز برده و دوهفته هم درآنجا این کار را اجرا کنم.

این هنرمند با اشاره به لزوم تمرین و تکرار در پرفورمنس صوت ادامه داد: در پرفورمنس‌های صوتی مجبوریم که تکرار داشته باشیم. در واقع پرفورمنس صوتی گونه‌ای از پرفورمنس است که تفاوتش با پرفورمنس‌ تجسمی در همین تکرار و تمرینهاست. به نظرم پرفورمنس هایی که نیازمند تمرین نیستند به دلیل تقویت بداهه نوازی اجرا می‌شوند و مخاطب را هم وارد ماجرا می کنند و از این نوع پرفورمنس می توان گفت درصد خیلی پایینی از آنها موفق هستند.

لازم به ذکر است مشایخی پیش از این نیز پرفورمنس "در هم تنیدن ابدی" را که همراه با نقاشی بود در گالری آن اجرا کرد.

گفتنی است پرفورمنس آرت شاخه‌ای از هنرهای تجسمی است که در دههٔ شصت میلادی از دل هنرهای تجسمی بیرون آمد و با هنر مفهومی پیوند نزدیکی دارد.

انتهای پیام/32/31