گروه رادیو و تلویزیون هنرآنلاین: طی روزهای اخیر خبر غیر رسمی مذاکره مستقیم پیمان جبلی رئیس رسانه ملی با محسن تنابنده به عنوان یکی از عوامل مهم تولید مجموعه پرطرفدار «پایتخت» برای ساخت فصل جدید آن حاشیه‌ساز شد. هر چند این خبر از طریق اطلاعیه سیمافیلم تکذیب شد اما در ادامه‌ی اطلاعیه آمده است «در صورت به نتیجه رسیدن رایزنی مدیران سیمافیلم با تهیه‌کننده و کارگردان همانند سایر آثار سازمان صداوسیما سری هفتم پایتخت وارد فاز تولید خواهد شد.»

در این‌جا وقتتان را با پرداختن به بخش تکذیب شده نمی‌گیریم. می‌رویم سر وقت اینکه در صورت به نتیجه رسیدن رایزنی قرار است پایتخت هفتم همانند سایر آثار صداوسیما تولید شود.

این خبر شاید بتواند مخاطب عام را خوشحال کند و می‌تواند برای صداوسیما جذب مخاطب به همراه داشته باشد؛ اما آیا تدابیر لازم در این خصوص صورت گرفته است؟

تاکید بر عادی بودن تولید سری هفتم پایتخت با عنوان «همانند سایر آثار» آن‌هم با توجه به ضعف سری ششم پایتخت سوالاتی را به همراه دارد.

یک اینکه ذکر «همانند سایر آثار» چه مزیتی برای تولید پایتخت هفت خواهد داشت؟ اگر برای رفع نواقص تدبیری نشده باشد. تولید سریال‌های چند فصلی یا به زعم سیمافیلم سایر آثار صداوسیما بدون پرداختن به مسئله روایت، ظرفیت داستانی، داشتن قصه و انگیزه عوامل تولید، نتیجه مطلوبی برای استناد نبوده است.

سریال پایتخت

از چالش‌های دیگر این مجموعه موضع گیری‌ها، اظهار نظرها و حواشی برخی بازیگران آن بوده است. پست جنجالی اینستاگرامی محسن تنابنده به عنوان طراح فیلم‌نامه، سرپرست نویسندگان فیلم‌نامه و نقش اصلی این مجموعه در بحبوهه‌ی ناآرامی‌های سال گذشته منجر به رنجش خاطر بخشی از مخاطبان شده است و همان زمان برداشت برخی این بوده که او رغبتی برای ادامه همکاری با رسانه ملی نخواهد داشت.

از دیگر ضعف‌های مجموعه پایتخت رفت و برگشت بازیگران آن است. مهران احمدی بعد از اعلام اینکه «هر کسی برای خود برنامه‌هایی دارد. من مهران احمدی هستم و کمدین نیستم که نقش ثابتی بازی کنم...» از پایتخت جدا شد و در فصل ششم مجدد به عرصه بازگشت و در اظهارنظری گفت: «خودم گفته بودم که نمی‌خواهم یک کارکتر را مجدد تکرار کنم، ولی مردم جایگاهی دارند که به هر صورت برای من عزیز و محترم است. در واقع با قبول بازی در فصل ششم پایتخت، من در برابر خواست مردم تسلیم شدم.»

به هر حال مهران احمدی برگشتی محیرالعقول به پایتخت داشت و به تازگی  نیز در گفت‌وگو با فیلم‌نیوز اعلام کرد که از بازی در فصل ششم سریال پایتخت پشیمان است و اصلا و ابدا نباید بار دیگر قبول می‌کرد در نقش بهبود بازی کند.

مورد بعدی این مجموعه عدم حضور سارا و نیکا خواهران دو قلو در فصل ششم و خبر تایید نشده ممنوعیت آن‌ها از طریق برخی رسانه‌ها باعث شد در فصل ششم نبودشان با ترفند اردو رفتن دختران نقی پوشش داده شود.

این موارد در کنار حواشی امکان بازگشت رشیدپور و گلزار و دوقطبی‌سازی‌های پیش آمده که عملا دست صداوسیما را خالی گذاشت، باعث می‌شود این پرسش به وجود آید صداوسیما با چه استدلالی بر ساخت مجموعه‌ای اصرار دارد که عواملش انگیزه‌ای برای ادامه ساخت فصل‌های بعدی ندارند؟

پایتخت-6

از سوی دیگر از دلائل شکست سریال‌های چند فصلی در جهان می‌توان به تغییر نویسنده یا کارگردان اشاره کرد. در مجموعه پایتخت یکی از عوامل موفقیت در جذب مخاطب نویسندگی زنده‌یاد خشایار الوند بوده که فقدان این نویسنده به زعم منتقدین منجر به ناکامی پایتخت شش شد.

شاهد مثال این گفته مهران مهام در توضیح ساخت بی‌همگان است: فیلمنامه حرف اول را در موفقیت یک سریال تلویزیونی می‌زند و حاضر نیستم تحت هیچ شرایطی با قصه‌ای که خودم از آن اطمینانی ندارم اقدام به تولید کنم.

اگر مدیران تصمیم‌گیرنده، دلائل تجربه شکست سریال‌های چند فصلی جهان را در نظر می‌گرفتند امیدوار بودیم راه رفته را تکرار نمی‌کردند. به هر حال آیا تدبیری برای تکرار نشدن فیلم‌نامه ضعیف و داستان آبکی و بی‌انگیزگی عوامل پایتخت شش اندیشیده شده است؟

در فصل‌های پیشین این مجموعه سیروس مقدم و الهام غفوری راهبردشان برای موفقیت را این گونه بیان کرده بودند: سیروس مقدم کارگردان پایتخت گفته بود: "اگرچه خیلی‌ها فکر می‌کنند شخصیت‌ها از سریال پایتخت در آمده‌اند اما تا داستان جدید، من و سایر اعضای گروه را جذب نکند به فکر ساخت فصول دیگر نمی‌افتیم".

در تایید صحبت‌های کارگردان، الهام غفوری تهیه‌کننده سریال پایتخت نیز گفته بود: در ساخت فصل‌های مختلف پایتخت مدت‌ها روی ایده و قصه جدید کار کردیم و روی جزئیات هر داستان وقت گذاشتیم و هزینه کردیم و تا به داستان جذاب برای فصل بعدی نرسیم کار تولید آغاز نشد.

284088_251

آیا در پایتخت شش عوامل پایتخت به فیلمنامه اطمینان داشتند؟ و یا برای سری هفتم ابتکاری در آستین دارند؟ اگر که دلیل اصرار بر ساخت سری هفتم پایتخت را امکان جذب مخاطب، احیاء حیات صداوسیما، تزریق شادی در جامعه مخاطب و رقابت با پلتفرم‌های نمایش خانگی بدانیم آیا بهتر نیست تصمیم‌گیرندگان امر از راه‌های دیگری مثل تولیدات جذاب و پویای جدید اقدام کنند؟

همه گفته‌های بالا را بگذارید کنار این‌که پایتخت مجموعه‌ای است که مخاطب با او انس گرفته، خاطره‌سازی کرده، نقل محافلش و سبب ایجاد رابطه‌ها و آشتی‌ها بوده است و در اذهان تبدیل به برند شده است.

فرزانه غلامی تبار