گروه معماری هنرآنلاین: در یادداشت این معمار که در اختیار هنرآنلاین قرار گرفته، آمده است: «امروزه در جامعه مدرن با افزایش نگرانی در مورد کیفیت زندگی در شهرهای بزرگ، موضوع ازدحام انسان و روند سریع افزایش شهرنشینی در سطح جهانی به عنوان یک مسئله نگران کننده، اهمیت پیدا کرده است.

با وجود این نگرانی طراحان شهری، برنامه‌ریزان شهری و محققان علوم اجتماعی را بطور یکسان به طرح سوالاتی در مورد تاثیرات طراحی شهری بر سلامت و رفاه زندگی ساکنان شهر سوق داده است، تا بتوانند رابطه بین تراکم جمعیت و درک افراد از شلوغی در محیط زندگی‌شان و پیامدهای روانی و رفاهی و سلامتی افراد را تا حدودی پاسخگو باشند.

از جهتی افراد وقتی آزادی را در معرض تهدید قرار می‌دهند، تمایل به حفظ یا بازیابی آن دارند و این‌که واکنش افراد به محیط، به موقعیت‌شان در دستیابی به این هدف بستگی دارد. زمانی که تقاضا برای فضای شهری مورد نیاز یک فعالیت خاص از عرضه موجود بیشتر شود، افراد احساس شلوغی می‌کنند. از سوی دیگر با توجه به تراکم مسکونی ، مفاهیم طراحی معماری و شهری، توصیه‌های محققان و کارشناسان و همچنین مطالعه و بررسی تاثیرات تراکم مسکونی، روند صحیح طراحی شهری و ازدحام انسان نه تنها موضوع جدیدی نیست بلکه باید با جدیت مورد بررسی قرار گیرد.

یکی از این تاثیرات واسطه، قطعاَ طراحی معماری است. ساختمان‌هایی که معماران به نوبه خود طراحی می‌کنند، ما را تحت تاثیر قرار می‌دهند در نتیجه اثرات طراحی ساختمان در شرایط شلوغ باید درالویت طراحان باشد.

در واقع برنامه MAB که ماهیت چندرشته‌ای دارد و با همکاری معماران، برنامه‌ریزان شهری، طراحان شهری، بوم‌شناسان گیاهی و روانشناسان محیطی انجام می‌شود، هدفش بررسی پیوندهای بین فرآیندهای شهری و فرآیندهای روانی ساکنان با اشاره ویژه به مشکلات مربوط به درک وارزیابی کیفیت محیط شهری مسکونی است، به طور کلی دارای سه آیتم درحوزه مشکل اصلی مرتبط با کیفیت محیط مسکونی را پوشش می‌دهد:

۱- اولین آیتم  و مهمترین آن جنبه‌های مکانی یا معماری و برنامه‌ریزی شهری ۲- جنبه‌های اجتماعی ۳- جنبه‌های کارکردی که مربوط به ارزیابی جنبه‌های برجسته ساختار خدمات موجود در منطقه مانند حمل و نقل، مدارس، مراکز خرید، بهداشت و امکانات ورزشی را در بر می‌گیرد.

در اولین مورد از عوامل ارزیابی شده ویژگی‌های فضایی محیط یا مفهوم معماری و شهرسازی به تراکم ساختمان، تعادل بین فضاهای ساخته شده و خالی، ارتفاع و اندازه ساختمان، عرض خیابان‌ها، امکان استفاده از محوطه پارک و ویژگی‌های اجتماعی محله ارتباط پیدا می‌کند. رابطه بین طراحی معماری و مکان‌های مسکونی با تراکم بالا، گزارش شواهدی از میانجی‌گری ازدحام، پیشنهاد راه‌های ورودی به فرآیندهای طراحی با هدف کاهش ازدحام سکونتی و بحث در مورد روابط بین طراحی شهری، ازدحام و رفتار اجتماعی است که باید در این موارد تحقیقات وسیع‌تری انجام شود.

امید است که در خصوص موضوعات در نظر گرفته شده طراحان و دست‌اندرکاران و همچنین محققین کمک کنند تا به جواب آگاهانه‌تری در مورد ازدحام، طراحی سکونتی و طراحی شهری دست یابیم.

با این وجود، اگر می‌خواهیم شهرهای فعال‌تر و بهتری داشته باشیم، باید بدانیم چگونه آن‌ها را مدیریت، توسعه و طراحی کنیم. شهرهای خوب معمولاً تعادلی از شکل شهری منظم، خوانا و مکان‌هایی برای رفت و آمدها، جلسات و معاملات بسیار و متنوع هستند. آنچه ممکن است از نظر برخی به عنوان بی‌نظمی به نظر برسد، اغلب به سادگی ریتم روزمره زندگی شهری است. در غیاب چنین فعالیتی، شهرها می‌توانند شهرنشینی خود را از دست بدهند و در نهایت به حومه شهر تبدیل شوند. در طول دو دهه گذشته، شهرسازی جدید به عنوان یک جایگزین بحث‌برانگیز برای الگوهای متعارف توسعه شهری ظاهر شده است. اگرچه محبوبیت آن در حال افزایش است، اما در مجلات برنامه‌ریزی،  معماری و جغرافیا با استقبال بدبینانه‌ای مواجه شده است.

در چند سال اخیر مفهوم زیبایی به طور گسترده در برنامه‌ریزی و طراحی شهری مورد استفاده قرار گرفته است به نحوی که  نیاز به الگویی برای آموزش طراحی شهری به دلیل مسئولیت آن در قبال تأثیر بر جامعه و محیط زیست با توجه به تغییر پارادایم قرن بیست‌ویکم در آموزش عالی به سمت مسئولیت اجتماعی دانشگاه‌ها ورود کرده است.

معماری به عنوان یک رشته دانشگاهی که با محیط ساخته شده مرتبط است، طراحی شهری می‌تواند نقشی محوری در تحقق هدف مسئولیت اجتماعی دانشگاه در ارتقای توسعه پایدار داشته باشد. اگر با دیدگاه آموزش و برنامه ریزی در طراحی سیاست‌های شهری به جلو حرکت کنیم شاید بتوانیم مقوله مرگ شهر یا Urbicidio را کنترل کنیم، تا با پنج کیفیت تصویرپذیری، محفظه، مقیاس انسانی، شفافیت و پیچیدگی درطراحی شهری هم ازدحام و شلوغی کنترل شود و هم به پایداری برسیم.»