گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: ایرج ضیایی، شاعر پیشکسوت با این توضیح که منظومه بلندی با عنوان «آسمان خاموش است» آماده چاپ دارد به هنرآنلاین گفت: از شاعرانی هستم که نمی‌توانم مدام قلم دست بگیرم. شاید سال‌ها بگذرد و نتوانم شعر بگویم ولی منتظر می‌نشینم و چشم به راه هستم و بالاخره یک جا شعر سر درمی‌آورد. مجموعه‌های قبلی من نشان می‌دهد بین کارهایم چند سال فاصله بوده است.

او با بیان این که منظومه بلند «آسمان خاموش است» که صد صفحه است نیز مدت‌ها گذشت تا سروده شد، ادامه داد: یکی از محاسن سرایش منظومه در این است چون گفتن آن زمان می‌برد زمینه مطالعه بیشتری در موضوع خودش را برای شاعر فراهم می‌کند. این منظومه وقتی آغاز شد و پیشرفت کرد مرا به سمت الموت کشاند با این که اصلا در این فضا نبودم ولی به ماجرای حسن صباح و باطنیان رسیدم. ناگریز با مراجعه به منابع مختلف مروری داشتم بر دوره اسماعیلیه و هولاکوخان مغول در هفت قلعه. مجلس اول سوگواری سقوط قلعه الموت، مجلس دوم سوگواری سقوط قلعه تبرک و به این ترتیب هفت قلعه پیش رفت.

ضیایی با این توضیح که منظومه دارای دو ساختار است، اظهارداشت: اتفاق جالبی که برای این منظومه افتاد این بود که در دو ساختار پیش رفت. ساختار نخست این است که عمودی جلو می‌رود و ساختار جانبی نیز دارد که به زلزله کرمانشاه در سر پل ذهاب و ویرانی عظیمی که گریبانگیر منطقه شد بازمی‌گردد. در این بخش با درنظر گرفتن اتفاقی که برای دختر بچه‌ای افتاده بود با زبان کودکانه با دختر به صحبت نشستم و با هم دیالوگ داریم. این زبان کودکانه را در بخش جانبی ساختار دوم آوردم.

او با بیان این که فضا و شرایط چندان مناسب انتشار شعرهای بلند نیست، تصریح کرد: آخرین مجموعه شعرم «جنون دارد این دوچرخه» سال پیش منتشر شد. در حال حاضر شعرهای کوتاه هم خوانده نمی‌شود چه برسد به شعر بلند. ناشران نیز رغبت چندانی برای چاپ مجموعه شعر ندارند که از یک سو به مسئله کاغذ و از سوی دیگر به سواستفاده بسیاری از ناشران برمی‌گردد. همچنین حرف گوش نکردن جوانان و بی‌توجهی آنان به نسل‌های پیش از خود و تجربه‌های پیش از خودشان. برخی جوانان عجولانه عمل می‌کنند و می‌خواهند کتاب خود را با هر نوع هزینه‌ای که بر آن‌ها تحمیل می‌شود چاپ کنند. فضای مجازی نیز عرصه‌ای برای جولان اشعار بی‌محتوا شده است. به‌عنوان یک شاعر خوشحال می‌شوم همه دنیا شاعر باشند چرا که دنیا بسیار آرام، لطیف و قابل تحمل‌تر می‌شود و ملت ما هم سابقه شاعری طولانی دارد. ولی رفتار نامناسب ناشران و نگاه شتاب زده جوانان این روزها شرایط بدی را رقم زده است.

ضیایی اضافه کرد: یک جوان وقتی می‌بیند در فضای مجازی هر شخصی به خود اجازه داده شعری را نشر دهد می‌گوید من چه کم دارم و چرا این کار را انجام ندهم؟ در نتیجه بازار کتاب پر می‌شود از کتاب‌های بی‌محتوا. متاسفانه کتاب‌های خوب هم در این میان دیده نمی‌شوند. در دهه پایانی قرن با مجموعه شعرهای خوبی روبه‌رو شدیم از جمله کتاب «مقدس» از فریاد ناصری، شعر بلند «وست وود» اثر شاعر مهاجر سینا سنجری، شعر بلند «برج بلند شهری در سال سیاه اسفند» اثر سعید اسکندری، منظومه «گزارش روزانه خورشید» اثر صدیقه سالاری و کتاب های دیگری که مجال نام بردن از آن‌ها وجود ندارد.