سرویس معماری هنرآنلاین: در شهرهای امروزی فضاهای سبز عمومی و به خصوص پارکهای شهری تنها مفر و پناهگاههای هستند که زندگی شهرنشینان را تلطیف بخشیده و از مشکلات عصر ماشینی میکاهد. پارکهای شهری به واسطه کارکردهای متنوعی نظیر ابعاد اکولوژیکی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و روانی نقش مهمی در کیفیت بخشی به زندگی شهروندان دارند. در این راستا، بدیهی است که از جمله عوامل تأثیرگذار بر افزایش کارایی پارکها در ابعاد مختلف، فرایند برنامهریزی و به خصوص کیفیت طراحی آنها، حائز اهمیت است.
با این دیدگاه، شبهای تاریک برخی پارکها و دیدن مردمی که با نور گوشیها به پیکنیک رفتهاند، سؤالهایی را به ذهن میآورد که ظاهراً کسی پاسخگوی آن نیست. بدیهی است که تأمین زیرساخت در فضاهای شهری از جمله ملزوماتی است که در هر کشوری بر مبنای فرهنگ مردم آن تعریف میشود. در این میانه اما به نظر میرسد که مسئولان برخی از ویژگیهای فرهنگی و تاریخی مردم ایران را به فراموشی سپردهاند و در این راستا نه تنها زیرساختی تدارک نمیبینند بلکه امکانات اولیه را نیز به شکلی کمرنگ ارائه میدهند.
فرهنگ ایرانی همواره بر پایه تعامل، معاشرت و حضور خانواده تعریف شده است. بر همین مبنا نیز پیکنیک رفتن و صرف غذا بر روی چمن و فضای سبز قدمتی دیرینه به اندازه تاریخ ایران دارد که سیزده به در، یک نمونه آن است؛ اما با وجود چنین پیشینهای در فرهنگ ما ایرانیان، این روزها پارکها و فضاهای سبز در کلانشهری مانند تهران، توجهی به تمایلات مردم ندارند.
کافی است یکی از عصرهای گرم تابستان تصمیم بگیرید که سری به پارکهای شهر تهران بزنید و بخواهید از سایه سار خنک درختان استفاده ببرید. تصمیم گرفتن به حضور در پارک تنها بخش کوچکی از قدمی است که باید برای حضور در دل این فضای شهری برداشته شود زیرا در گام نخست جای پارک خاصی برای ماشین یا وسیله نقلیه شما وجود ندارد و شاید در برخی مواقع باید ساعتها به انتظار بایستید تا شخصی از پارک خارج شود و شما بتوانید وسیله نقلیه خود را پارک کنید. البته که میتوان برای حضور در فضاهای شهری از وسایل نقلیه استفاده کرد اما با توجه به اینکه عموم وسایل نقلیه نظیر مترو و اتوبوسهای تندرو در شبها کمرنگ فعالیت میکنند و وسایل و نیازهای خانوادههای ایرانی برای یک پیکنیک ساده نیز گسترده است، چنین چیزی بعید به نظر میرسد.
جمعهای که گذشت، برای تهیه گزارش سری به پارک لاله واقع در بلوار کشاورز زدم. به طور حتم این پارک یکی از بزرگترین و معتبرترین فضاهای عمومی در شهر تهران به شمار میرود اما علاوه بر مشکلات پارک خودرو و سرویسهای بهداشتی، شاهد فضایی بودم که عملاً خانوادههای ایرانی را مجبور کرده بود که در فضایی نیمه تاریک و با کمک نور موبایل گرد یکدیگر بنشینند.
در چنین شرایطی سؤال اصلی این است که آیا توجه به خواسته مردم و شهروندان در راستای تأمین تفریحات و نیازهای آنان، از جمله وظایف مدیران شهری نیست و اگر هست، چرا هیچ اقدامی برای پاسخگویی به این بخش دیده نمیشود. علی رغم تمام شعارهایی که درباره علاقهمندی به شهر و شهروندان داده میشود، به جز آلاچیقهایی که تنها در بخشهایی از شهر دیده میشوند، زیرساخت خاصی در این راستا دیده نمیشود. تا جایی که به نظر میرسد، تلاش میشود تا پیکنیکها و تفریحات مردم به سمت رستوران و رستورانگردی سوق داده شود. این در حالی است که توان اقتصادی مردم کمتر چنین امکانی را به آنان میدهد، ضمن اینکه حضور به این شکل در دل طبیعت از جمله فرهنگهای کهن ما ایرانیان است.
بحث دوم، وضعیت نامناسب برخی از میدانهای مهم شهر و عدم امنیت آنهاست. با وجود تلاشهایی که شهرداری برای افزایش پیادهروی و حضور مردم در میدانهایی مانند امام حسین (ع)، انجام داده، عملا نه تنها سنگفرشهای این میدان نوستالوژیک عملکردی که باید را در شب به دست نیاورده است، بلکه پاتوقی برای توقف معتادان و افراد ولگرد شده که به شکل واضحی جایگاه شهری این فضا را زیر سوال برده است.
با این وجود امیدوارم، مبحث صرفهجویی در مصرف برق به فضایی فراتر از پارکها اختصاص پیدا کند و مسئولان نیز تسهیلاتی را در راستای حضور مردم و تعامل بیشتر آنان در چنین محلهایی فراهم کنند. ضمن اینکه یقینا فضاهای مختلف شهر نیازمند دخالت نیروهای پلیس و فراهم کردن فضاهایی در راستای اسکان افراد بی خانمان هستند تا شبهای تهران و کلانشهرها نیز مانند دیگر کشورهای دنیا، امکان زندگی و جریان یافتن را به دست آورند.