گروه موسیقی هنرآنلاین: «باز شب شد آمدم تا داستانی از غم دوران بخوانم». این مصرع آغازگر کنسرت نمایش «سی‌صد» است که با سه‌تار و آواز سهراب پورناظری در فضای باز کاخ سعدآباد طنین انداز می‌شود. در ادامه این آواز، شنونده یکی از آثار قدیمی و آشنای پورناظری‌ها هستیم و قطعه «دلتنگم و دیدار تو درمان من است» در حالی اجرا می‌شود که رضا بهرام نیز برای خواندن آن به صحنه می‌آید.

در نخستین بخش نمایشی «سی‌صد»، دختر چنگیز مغول را می‌بینیم که بر جنازه همسر مویه می‌کند و به خبرکش دستور می‌دهد همه کتاب‌های نیشابور به آتش کشیده شود. پس از آن بار دیگر نوبت به اجرای موسیقی می‌رسد و تهمورس پورناظری تکنوازی سه‌تار را آغاز می‌کند تا در ادامه همراه با گروه ساز‌های زهی و رضا بهرام به اجرای قطعه «لیلا» بپردازند.

بخش‌های نمایشی و اجرای موسیقی در ادامه برنامه به تناوب پیش ‌می‌روند و داستان غم‌انگیز ظلم و ستم مغول‌ها به مردم ایران را روایت می‌کنند. وقتی مرد کتاب‌سوز دل به دختری به نام ایران می‌دهد نوبت به اجرای قطعات عاشقانه می‌رسد و زمانی که کتاب‌ها در آتش می‌سوزند، مردی اسیر در زنجیر، آوازی سوزناک سر می‌دهد. اما سرنوشت ایرانیان چیزی غیر از این رنج و غم است. گرچه مغولان شاهنامه را به خیال نابود کردن ایران و زبان پارسی به آتش می‌کشند، اما تصویری از جمعیت انبوه کودکانی که شاهنامه در قلب و ذهن آن‌ها جا گرفته نویدبخش جاودانگی زبان و فرهنگ پارسی و ر‌هایی ایرانیان از ظلم و تیرگی است. در پایان برنامه نیز اجرای قطعه‌ای با مطلع «وطن آواز من، پر پرواز من» زمینه ساز اجرای «ای ایران» توسط اعضای گروه و مخاطبان حاضر در کاخ سعدآباد می‌شود تا یکپارچگی و عشق آن‌ها به میهن را نشان دهد.

 کنسرت-نمایش «سی‌صد» در سعدآباد

کنسرت نمایش «سی‌صد» از نخستین روز‌هایی که خبر اجرای آن اعلام شد با حواشی متعددی همراه بود و حتی پیش از شروع اجرا‌ها در رسانه‌های مختلف اظهار نظر‌هایی سلیقه‌ای و غیرمنصفانه مطرح شد. یکی از نخستین واکنش‌ها به قیمت بلیط این برنامه بود و این در حالی است که در همین روز‌ها کنسرت‌های پاپ با بلیط‌های گران اجرا می‌شوند، در حالی که تنها چند نوازنده به همراه خواننده روی صحنه حضور دارند و هزینه چندانی برای کنسرت نشده است. اما پروژه سی صد از نظر گستردگی کار چیزی فراتر از یک کنسرت است و علاوه بر خواننده و نوازندگان، حضور ده‌ها نفر عوامل فنی، بازیگران، اجراگران حرکات فرم، تکنسین‌ها، ویدئومپینگ و... باعث افزایش هزینه‌های آن می‌شود.

انتخاب بازیگر و کارگردان نیز یکی دیگر از نکات مورد بحث بود. پیش فرضی که مخاطب درباره بازی افرادی مانند جواد عزتی و مهران غفوریان در آثار طنز دارد باعث می‌شود حضور آن‌ها در چنین کاری را عجیب بداند، اما با شروع اجرا‌ها مشخص شد که این دو نفر از بهترین بازیگران بخش نمایشی هستند و به خوبی توانستند چهره متفاوتی از خود ارائه دهند. در زمینه کارگردانی هم نخستین تجربه‌ امیر جدیدی اگرچه تا حدودی قابل قبول است اما برای کار سنگینی که با صرف هزینه فراوان شکل می‌گیرد، بهتر آن بود که از حضور کارگردانی باتجربه استفاده می‌شد تا ترکیب همه عوامل صوتی و تصویری در صحنه، تأثیر بهتری بر مخاطب داشته باشد.

 کنسرت-نمایش «سی‌صد» در سعدآباد

اما بحث اصلی درباره کنسرت نمایش «سی‌صد» به موضوع خواننده برمی‌گردد. مطرح شدن نام رضا بهرام در کنار پورناظری‌ها موجی از واکنش‌ها را در پی داشت و این ترکیب ناهمگون با نظرات مخالف زیادی مواجه شد. سابقه همکاری پورناظری‌ها با بهترین خوانندگان ایران باعث شد از ابتدا مخاطب نتواند حضور یک خواننده پاپ را در این کار بپذیرد و با شروع اجرا‌ها نیز دائماً مقایسه‌ای بین سی‌صد و آثار قبلی آن‌ها شکل می‌گرفت. مشخص است که رضا بهرام برای حضور در این برنامه تمرین و تلاش زیادی داشته و گرچه در فیلم‌هایی که از اجرا‌های نخست کنسرت پخش شد ضعف‌های او روی صحنه دیده می‌شد، اما به مرور توانسته هماهنگی بیشتری با این فضا پیدا کند.

با این حال خواننده اصلی کار نه رضا بهرام، که سهراب پورناظری است و اجرای بیشتر قطعات را بر عهده دارد. با اینکه بسیاری از مخاطبان برای اولین بار شاهد خوانندگی پورناظری بودند، او پیش از این هم تجربه خواندن در چند کنسرت را داشته است. در سی‌صد نیز اگر چه او به خوبی از پس کار برآمده اما همچنان بسیاری از مخاطبان جای خالی یک خواننده حرفه‌ای را در این اثر خالی می‌بینند. در این برنامه یک خواننده دیگر نیز حضور دارد که عطش شنیدن آواز ایرانی را رفع می‌کند. نوید واحدی خواننده جوانی است که برای اولین بار بر صحنه حاضر شده و در نقش «خوشخوان» با آواز‌هایی سوزناک در لحظات غم‌انگیز نمایش حضور دارد.

 کنسرت-نمایش «سی‌صد» در سعدآباد

به نظر می‌رسد یکی از عناصر این برنامه که هیچ مخالفی برای آن وجود ندارد، دل‌نیا آرام است. خواننده سوپرانو که با کنسرت نمایش سی به مخاطبان معرفی و از همان زمان باعث شگفتی شد. این بار حضور این هنرمند در سی‌صد بسیار پررنگ است زیرا در نقش دختر چنگیزخان مغول بازی پرقدرتی ارائه می‌دهد که با لهجه‌ای غیر معمول و اجرای قطعات آوازی در حین حرکت‌های گسترده بر صحنه همراه است. ویدئومپینگ نیز در این برنامه نقش مهمی دارد و ترکیب نور و تصویر روی دیوار سفید کاخ ملت توانسته است فضا‌های گوناگون را بازسازی کند.

 کنسرت-نمایش «سی‌صد» در سعدآباد

در نهایت کنسرت نمایش «سی‌صد» نه کنسرت است نه نمایش، بنابراین نمی‌تواند مخاطب جدی موسیقی یا تئاتر را کاملاً راضی کند. مخاطبان موسیقی همچنان به یاد آثار قدیمی پورناظری‌ها و گروه شمس هستند و انتظار قطعاتی به یادماندنی در کنسرت‌هایی پرشور را می‌کشند و مخاطبان تئاتر ترجیح می‌دهند تاریخ ایران را با روایت و اجرایی محکم‌تر بر صحنه ببینند.

اما این ترکیب نیز می‌تواند کارآیی خود را داشته باشد زیرا هنوز بسیاری از مردم ایران با سالن‌های تئاتر و موسیقی ارتباطی ندارند و می‌توان‌ امیدوار بود که برنامه‌ای سرشار از نور و رنگ و جذابیت‌های بصری، مخاطبان جدیدی را برای هر کدام از این هنر‌ها به وجود بیاورد تا سالن‌های نمایش پررونق‌تر و کنسرت‌های موسیقی ایرانی پرمخاطب‌تر شوند.