به گزارش هنرآنلاین ، در بخش تجلیل از یک عمر دستاورد شعری تندیس و جایزه به "علی باباچاهی"، به‌پاس حدود نیم قرن انتشار کتاب شعر، استمرار در فعالیت ادبی و ارائه و تجربه‌ی پیشنهادهای جدید در حوزه‌ی شعر فارسی معاصر تقدیم شد.

بخش کتاب سال

ضمن تقدیر از سرکار خانم "لیلا کردبچه" برای کتاب "غمزیستی"، تندیس جایزه به "عباس صفاری" برای کتاب "مثل جوهر در آب" تقدیم شد.

هیات داوران: علیرضا بهرامی، افشین شاهرودی، حسن گوهرپور، پونه ندائی و یاسین نمکچیان. بخش ویژه (شاعران بدون کتاب):

این بخش از جایزه دو منتخب تقدیری معرفی کرد:

"حمیده غلامی" و جناب آقای "ساجد فضل‌زاده"

درنهایت برای رعایت آیین‌نامه و فراخوان جایزه تا زمان اعلام نتایج و از آن‌جا که هدف این بخش کمک به انتشار آثار شاعران کتاب اولی است، با توجه به در شرف انتشار بودن مجموعه شعر "محمد عسکری ساج"، با احترام به ایشان، تندیس جایزه تقدیم شد به سرکار خانم "تارا محمدصالحی"

جایزه‌ی این بخش، انتشار کتاب فرد برگزیده در سال 95 در انتشارات "آرادمان" است.

هیات داوران: علیرضا بهرامی، یزدان سلحشور و عبدالجواد موسوی.

در این بخش از شرکت 6 مجموعه شعر فارسی از شاعران تاجیکستانی نیز تقدیر شد. پیام "عباس صفاری" به دبیرخانه دهمین جایزه کتاب سال شعر "خبرنگاران" با سلام شاعری که سر و کارش با زبان است، به‌مرور و چه بسا ناخودآگاه، دیواری به دور خود می‌کشد از جنس همان زبان؛ دیواری شیشه‌ای و "کریستالیزه" که هرچه ضخیم‌تر می‌شود، شفاف‌تر شده، عمق و گستره‌‌ی بیشتری از هستی را در برابر او می‌گشاید. دیگر فرقی نمی‌کند ساکن و باشنده‌ی این پناهگاه شیشه‌ا‌ی، مقیم کرمان و کاشان باشد یا کالیفرنیا و آلمان. من طی سی‌ و چند سال گذشته یکی از باشندگان چنین پناهگاهی بوده‌ام که هر چه را از ورای آن دیده یا حس و اندیشه کرده‌ام، سر و سامان داده، در حکم "نامه‌هایی به خانه‌ پدری" آن‌ها را به پست سپرده‌ام. انتشار آن‌ها چه در ایران و چه خارج از مرز، برای من نه فقط در حکم برداشتن باری از دوش، بلکه اسباب رهائی‌ام از رخوت و روزمرگی و غیاب‌های هراس‌انگیزی بوده است که جز دامن زدن به "غم غربت" و همرنگ زمانه شدن، ثمره‌ی دیگری نمی‌توانستند داشته باشند. طی این سال‌ها حس این‌که این اعتراف"نامه‌ها" به‌دست گیرندگانی رسیده است که با دقت و علاقه آن‌ها را خوانده‌اند، خستگی این شنای خلاف جهت را از تن و روان من به‌در برده است. اما تعلق گرفتن جایزه معتبری به آن در شرایطی که نامزدهای دیگر جایزه یا از چهره‌های درخشان و ماندگار شعر معاصر هستند یا از چهره‌هایی که بی‌تردید قافله‌سالارهای این کاروان هزارساله در آینده‌ای نه ‌چندان دور خواهند بود، بیش از توقع و انتظار من است. حق و حقیقت این است که این جایزه به تمام نامزدهای خلاق آن تعلق دارد؛ بویژه به سپانلوی عزیزم که می‌دانم جسارت گرفتن آن را در حضور نام بزرگوارش بر من خواهد بخشید. اعتبار هر جایزه‌ای گذشته از مقام همکاران و بنیان‌گذاران آن، در گرو تداوم و ماندگاری آن است. ضمن آرزوی ماندگاری این جایزه، برای دبیر محترم آن آقای علیرضا بهرامی عزیز و دیگر دست‌اندرکاران و داوران محترم آن آرزوی موفقیت و تندرستی دارم.