سرویس تئاتر هنرآنلاین: سالهاست که گزارشهای روایی به عنوان "مونولوگی یگانه یا چندگانه" همه اجرا را در بر میگیرند و عملاً تماشاگران فریب میخورند: در تعریف مونولوگ باید گفت که همیشه با احساس غافلگیرشدن بعد از یک حادثه مهم و بسیار تاثیرگذار همراه است، یا به علت احساس تنهایی و در مواردی به سبب وسواس داشتن یا برونریز بودن نوع شخصیت روحی و روانی پرسوناژ رخ میدهد که ممکن است حتی افکار درونیاش را از طریق خوداظهاریهای یک سویه به صورت عادت و غیره بیان کند؛ این در شرایطی است که در همه اجراهای فوقالذکر هیچ علتی برای برونفکنیهای گفتاری یک سویه آدمهای روی صحنه ارائه نشده و نمیشود؛ به همین دلیل آنچه در این نوع اجراها گفته میشود، از جنس دیالوگ و کلا اجرا از جنس نمایش نیست؛ زیرا فاقد صحنههای نمایشی است: میتوان آن را "نمایشوارههای ساخت ایران" نامید؛ ضمناً در ارتباط با چنین اجراهایی که گاهی به عنوان "برداشتی آزاد" از برخی آثار دیگران یا با تغییرات رمانهای معینی روی صحنه به اجرا درمیآیند، باید یادآوری کرد معمولاً همه رمانهایی که از ساختار دراماتیک و بصری قابل توجهی برخوردارند، قابلیت تنظیم برای صحنه نمایش را پس از تغییرات نسبی یا قابل ملاحظه، دارند؛ چنین امکانی البته الزام بصری شدن بیشتر متن را اقتضاء میکند؛ ضمن آنکه اساساً دیالوگنویسی و ساختار صحنهای نمایشنامه تفاوتهای زیادی با گفتوگونویسی و ساختار رمان دارد؛ با چنین توصیفی، بدیهی است تاکید یک سویه بر روایت کلی و خطی حوادث یک رمان در قالب نوعی گزارشدهی به مخاطب و تغییر چند اسم– نه تنها کفایت نمیکند، بلکه نوعی جعل هردوگونه "رمان و نمایشنامه" محسوب میشود.
"تابلویی از خون" که ظاهراً برداشتی آزاد از رمان "خون و برف" اثر "یو نسبو" است، به نویسندگی و کارگردانی علیرضا نراقی که در سالن "عمارت روبهرو" اجرا شد، بر اساس یک میزانسن ثابت طراحی شده است: مردی رو به تماشاگران به عنوان کسی که ماموریت کشتن یک نفر را به عهده داشته، حرف میزند و به عبارتی عملاً "گزارش کار" میدهد و طور همزمان بخشهایی از حدیث نفس و چگونگی زندگی خانوادگیاش درگذشته هم جزو اظهارات اوست که ارتباطی به ارتکاب قتل و چگونگی اختیاری کردن آن توسط خود او، ندارد. آنچه هم که بیان میشود از جنس دیالوگ نمایشی نیست؛ نوعی گزارش روایی است که حتی نمیتوان آن را به رمان اصلی ربط منطقی داد: در تعریف حجمی از رمان، حداقل تعداد صفحات نباید از 200 صفحه، یعنی از 5000 کلمه کمتر باشد. بدیهی است حتی در تبدیل چنین رمان کم حجمی به یک متن نمایشی، حداقل باید یک نمایشنامه 100 صفحهای شکل بگیرد و ساختار آن هم شامل موقعیتهای دو یا چند سویه باشد، یعنی با ساختاری دراماتیک ارائه شود. در نمایش "تابلویی از خون" تماشاگر با یک گزارش یک سویه روایی روبهروست که مکان جغرافیایی معینی ندارد و مدت زمانش به یک ساعت هم نمیرسد. این نشان میدهد که نگاهی سطحی، بسیار کلی، خطی و گزارشی به حوادث رمان شده که حتی در آن از گفتوگوهای محاورهای معمولی هم خبری نیست. حرفهای مرد گزارشدهنده هم در اصل نوعی مغلقگوئی به شمار میروند: "ما مثل یک اثر هنری جا موندهایم"، "من برای تو کیام؟"، "من خودم را توی بدنی تصور میکنم که بدن من نیست"، "من هیچکس رو ندارم، من آخرین آدمم" و ...
هنگامی که بازیگر مرد به طور پیوسته به تماشاگران گزارش میدهد و همزمان از خودش هم میگوید، زنی به عنوان بازیگر حاشیهای و بدون دلیل در صحنه حضور دارد؛ او که بیانگر هیچ دیالوگ، مونولوگ یا گزارشی نیست با حرکات "اسلو موشن" و گاه نرمشی، در صحنه پرسه میزند؛ همه لباس، سر و صورت و دستان او به تناسب طراحی صحنه پر از لکههای خون است. خود بازیگر مرد هم (که خود کارگردان است) سر و بدن، مخصوصاً دستانش خونیاند. صحنه هم با رویههای پارچهای سفید بر دیوارهها و کف، صحنهآرایی شده و همه این پارچهها هم مملو از لکههای خون است؛ ضمن آنکه بر حاشیه جلویی کف صحنه هم اوراقی نوشتاری که لکههای خون بر آنهاست، پراکنده شدهاند: همه چیز نشان میدهد که ذهنیتی تلقینی و عمدی در کار بوده تا صحنه را بدون دلیل موجه نمایشی و محتوایی، همانند تابلویی خونین نشان بدهد تا بلکه عنوان اجرا (تابلویی از خون) به تماشاگر تحمیل شود.
در این نمایشواره، هیچ صحنه دراماتیکی وجود ندارد. پرسوناژی که در اثر فراز و فرود عینی و عملی یک داستان و درگیرودار حوادث معین شکل بگیرد، در اجرا نیست؛ اساساً نقشی مطرح نبوده تا بازیگرانی موجودیت آنها را در اجرا به اثبات برسانند؛ به همین دلیل ارزیابی مقوله بازیگری منتفی است. کارگردانی هم به دلیل عدم شکلگیری یک ساختار عینی و زنده دو یا چند سویه، خودبهخود جایی برای بررسی ندارد. خود نمایشواره هم فاقد یک پایان مشخص و تحلیلشونده است؛ با توجه به این مستندات باید تاکید کرد که نمایشواره "تابلویی از خون" به نویسندگی و کارگردانی علیرضا نراقی اجرایی ملالآور و عاری از غایتمندیهای موضوعی و اجرایی است.