سرویس تئاتر هنرآنلاین، نمایش "آبی مایل به صورتی" به نویسندگی و کارگردانی ساناز بیان با موضوع تغییر جنسیت، 3 بهمن‌ماه در ششمین روز از جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر ساعت 18 و 21 در بخش مسابقه تئاتر ایران- الف در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه خواهد رفت. نسیم ادبی، آناهیتا اقبال‌نژاد، ملیکا پارسا، عاطفه رضوی، امید سلیمی، بهنام شرفی، محمدهادی عطایی، گیتی قاسمی و امین میری بازیگران این نمایش هستند. 

ساناز بیان در گفت‌وگو با هنرآنلاین درباره نگارش و اجرای نمایشی با موضوعیت تراجنسیتی‌ها، گفت: مسئله نمایش "آبی مایل به صورتی"، بحث جنسیت و هویت جنسی در جامعه‌ای جنسیت‌زده‌ است که تک تک افرادش زیر سیطره نگاه‌های جنسیت‌زده قرار می‌گیرند. نگاه جنسیتی رحم ندارد و حتی مردها را هم قربانی می‌کند. نگاه جنسیت‌زده، مرد را با مفهوم قدرت در هم می‌آمیزد و مرد موفق را مردی می‌داند که قد بلند، اندام عضلانی و اتومبیل آخرین مدل دارد. این نگاه، مردها و زنان را در یک شکل خاص می‌پذیرد. من نیز به عنوان زنی که در این جامعه زیست می‌کنم، از نگاه جنسیت‌زده بسیار رنج دیده‌ام. در این شرایط به آدم‌هایی فکر کردم که نه آبی هستند و نه صورتی. فکر کردم در این جامعه جنسیت‌زده، برای آدم‌هایی که بین طیف آبی و صورتی قرار دارند چه اتفاقی می‌افتد؟ از 4 سال پیش به این موضوع فکر کردم و پژوهش‌هایم را انجام دادم و برای این کار از بازیگرهای حرفه‌ای دعوت کردم.

وی درباره عدم انتخاب بازیگران این اثر نمایشی از میان افراد تراجنسیتی جامعه خاطرنشان کرد: بازی کردن در چنین نمایش‌هایی دشواری‌های خاص خودش را دارد. نمایش "آبی مایل به صورتی" آنقدر کار سختی است که بعضی‌ها به تمرین‌های ما می‌آمدند و می‌رفتند چون هم فشار کار و ارائه نقش برای‌شان سخت بود و هم از برچسب‌هایی که ممکن بود به آن‌ها زده شود نگران بودند. ما اگر در نمایش "آبی مایل به صورتی" از خود افراد تراجنسیتی استفاده می‌کردیم  کار سختی داشتیم چون ممکن بود فشار زیادی به آن‌ها وارد شود. طبیعی است که اگر خود آن‌ها روی صحنه می‌رفتند، هر شب به یاد تمام رنج‌هایی که کشیده بودند می‌افتاد و فشار روانی زیادی را متحمل می‌شدند که من این را نمی‌خواستم. حتی یکی از دوستان تراجنسیتی من گفت می‌خواهم پای این کار بمانم اما من نخواستم این آدم 40- 50 شب تمام رنج‌هایی که کشیده را دوباره به خاطر بیاورد و بازگو کند. البته من معتقدم که اگر قرار بود بازیگرهای این نمایش، آدم‌های درگیر با مسئله باشند، متن من دیگر اسمش نمایشنامه‌ نبود. نمایشنامه "آبی مایل به صورتی" را برای بازیگران حرفه‌ای و متخصص تئاتر نوشته‌ام.

ساناز بیان

این نویسنده و کارگردان تئاتر با بیان اینکه مسئله این نمایش، موضوع جنسیت و هویت جنسی در جامعه امروز است و به همین خاطر لازم بود تمام حلقه‌های زنجیر را در کنار هم قرار دهم، عنوان کرد: من قصدم انجام یک کار پژوهشی، علمی و مستند نبوده که بخواهم نتیجه پژوهش‌هایم را در قالب یک پاور پوینت ارائه دهم بلکه خواستم از طریق مدیوم تئاتر، تصویری از بخش فراموش شده جامعه به مخاطب بدهم که کاراکترهای نمایش، نماینده افراد آن جامعه کوچک هستند. در این نمایش کاراکترهایی نظیر "ملیح" به نظر می‌رسد بی‌ارتباط با قصه هستند ولی ارتباط ظریفی با قصه دارند که باعث تکمیل آن می‌شوند. به خاطر حساسیست‌ها و قضاوت‌هایی که در مورد افراد تراجنسیتی وجود دارد، نمی‌خواستم مستقیماً یک فرد تراجنسیتی را به عنوان یک کارگر جنسی نشان دهم، به همین خاطر یک شخصیت دیگر را کنار این‌ها گذاشتم که از جنسیتش آسیب می‌بیند و به نوعی تکمیل‌کننده قصه بقیه شخصیت‌های داستان است. به شدت باور دارم که همه این کاراکترها باید می‌بودند تا تصویر قصه کامل شود.

ساناز بیان نمایش "آبی مایل به صورتی" را به لحاظ فنی نمایش چند لایه و چند سطحی عنوان کرد و یادآور شد: تمام این لایه‌ها و سطوح در کنار هم، قصه را پیش می‌برند و با هم یک پازل را می‌سازند. در شکل فنی نمایشنامه، یک درام مشخص در قصه شهرزاد اتفاق می‌افتد ولی کلیت نمایشنامه یک پازل است و درام ارسطویی نیست. یک قصه اصلی وجود دارد و یک سری خرد قصه. قصه اصلی، قصه خود شهرزاد نیست بلکه قصه بقیه این آدم‌ها است و به نظر می‌آید همین خرده قصه‌ها توانسته کلیت داستان را تکمیل کند. در تمرینات سعی کردم مونولوگ‌های کاراکترهای مختلف را کنار هم بچینم و نگاه می‌کردم که این مونولوگ‌ها کامل نباشد. یعنی بخش‌های مرتبط به هر شخصیت به شکلی نباشد که خودش بتواند یک نمایشنامه کامل باشد چون می‌خواستیم همه این شخصیت‌ها را مثل قطعات پازلی ببینم که قرار است همدیگر را کامل کنند. در نتیجه هیچ‌کدام از این شخصیت‌ها یک روایت نمایشی مستقل نیستند، بلکه تکمیل‌کننده هم هستند.

وی با اشاره به اینکه درست است که در یک جاهایی از تکنیک‌های تئاتر مستند در این نمایش استفاده کرده‌ام و این نمایش را کاری با پشتوانه پژوهشی و پژوهش‌محور می‌دانم ولی مستند نیست، اذعان داشت: تعریف ما از نمایش مستند عموماً یک نمایش تخت است ولی معمولاً یک مؤلفه وجود دارد که به تئاتر مستند هویت می‌دهد و آن نقد شدیدی است که در آن وجود دارد. در واقع ویژگی سیاسی- اجتماعی که در مستند وجود دارد باعث می‌شود که از فضای تخت خارج شود. من پیشنهادم این است که برای تعریف تئاتر مستند، کمی به سمت سینمای مستند برویم، البته با در نظر گرفتن تمام ویژگی‌های صحنه‌ای. گرچه معتقدم در تعریف تئاتر مستند هم خیلی سخت‌گیری و حساسیت‌های بی‌بدیل وجود دارد ولی با این حال سینمای مستند همیشه به عنوان سینمای منتقد شناخته می‌شود و تئاتر مستند هم باید این ویژگی‌ را داشته باشد. با همه این صحبت‌ها، من ادعایی ندارم که "آبی مایل به صورتی" تئاتر مستند باشد و معتقدم این کار یک کار داستانی است. این را نه صرفاً به خاطر ارتباط انتزاعی بین افراد می‌گویم بلکه دلیلش این است که من برای این آدم‌ها قصه‌ نوشته‌ام. 

این کارگردان درباره استفاده از لهجه در این نمایش تصریح کرد: ما از لهجه‌های مردم مناطق مختلف کشورمان غافل هستیم. حمیدرضا آذرنگ در نمایشنامه "خنکای خم خاطره" به من یاد داد که نباید از لهجه غافل باشیم. در نمایش "آبی مایل به صورتی"، امیر میری، بهنام شرفی و هادی عطایی به لهجه‌های مختلف کرمانی، یزدی، اصفهانی و شمالی صحبت می‌کنند که یکی از دلایلش شیرینی لهجه بود ولی دلیل اصلی‌ این بود که ما می‌خواستیم نشان بدهیم که مسئله هویت جنسی در تمام کشور وجود دارد. خیلی‌ها گمان می‌کنند که آدم‌های تراجنسیتی، آدم‌هایی هستند که خوشی زیر دل‌شان زده و دچار تنوع‌طلبی شده‌اند ولی اینطور نیست و ما به همین خاطر شخصیت میترا را که بهنام شرفی آن را بازی می‌کند، در نمایش قرار دادیم که اهل یزد است و از جامعه‌ای بسته آمده است. این آدم تا قبل از 40 سالگی چیزی از ترنس بودن نمی‌دانست. معتقدم که گروه بازیگران در چنین نمایش‌هایی خیلی تأثیرگذار هستند. من با بازیگرهای زیادی کار کرده‌ام و می‌دانم که بازیگرهایی وجود دارند که متن را نمی‌توانند از رو بخوانند چه برسد اینقدر دقیق. شاید اگر بازیگرهای این نمایش اینقدر هوش و ذکاوت نداشتند و متن را به این خوبی نمی‌فهمیدند، ما به نتیجه خوبی نمی‌رسیدیم. خوشحالم که از سرمایه‌های بزرگ من در نمایش "آبی مایل به صورتی"، بازیگرانم هستند.

ساناز بیانساناز بیان در پایان درباره برگزاری این دوره از جشنواره تئاتر فجر گفت: به دلیل اینکه مشغول تمرین نمایش برای اجرا در جشنواره هستم در جریان اجرای نمایش‌ها نیستم. اما از آنجا که در سال گذشته آثار خوب نمایشی اجرا شدند این دوره از جشنواره پر بار است. در مجموع موافق شکل قدیمی و تولید محور در جشنواره نیستم و روال انتخاب از میان آثار اجرا رفته را که چند سالی است اتفاق می‌افتد بیشتر می‌پسندم. چرا که در شکل پیشین شتاب در تولید آثار، نبود برنامه‌ریزی صحیح و وجود پروسه بازبینی در کیفیت آثار تاثیرگذار بود و حتی باعث ضرر مادی، معنوی و سرخوردگی برخی از گروه‌های حذف شده از این رویداد می‌شد. 

وی در پایان متذکر شد: مانند بسیاری از همکارانم درکی از پوستر جشنواره ندارم و کاش حساسیت بیشتری در این زمینه به خرج داده می‌شد.