سرویس موسیقی هنرآنلاین: ارکستر سمفونیک تهران بعد از احیا در چند سال گذشته، با رهبران مهمان زیادی در شهر و کشورهای مختلف روی صحنه رفته و موفقیت‌های زیادی را نیز کسب کرده است. این ارکستر این بار با رهبری روی صحنه خواهد رفت که نسبت به دیگران جوان‌ محسوب می‌شود.

بابک کاظمی، آهنگساز و رهبر ارکستر انتخاب شده است تا این ارکستر را برای کنسرت 28 تیر در تالار وحدت رهبری کند. کاظمی کار خود را به‌صورت حرفه‌ای ابتدا به‌صورت دستیار رهبر و سپس با رهبری مهمان در اروپا آغاز کرد. در این میان او به اجرای تعداد قابل توجهی اپرا و باله از آهنگسازان مطرحی چون ریچارد واگنر و جوزپه وردی پرداخته است.

کاظمی متولد تهران است. او موسیقی را با آموزش پیانو نزد اساتیدی چون تامارا دولیز و دلبر حکیم‌آوا آغاز کرد و در ادامه هارمونی، کنترپوئن و ارکستراسیون را نزد تنگیز شاولوخاشویلی فراگرفت. پس از ترک ایران، آهنگسازی را در رویال کالج موسیقی لندن نزد دکتر جو کُل و ویلیام میوال آموخت و همزمان کلاس پیانو را نیز نزد نیل ایمِل‌مان در رویال کالج موسیقی ادامه داد. سپس بورس تحصیلی کنسرواتوار بیرمنگام را در رشته رهبری و آهنگسازی به دست آورد. مادامی که در کنسرواتوار بیرمنگام درس می‌خواند کارش را به‌عنوان دستیار کنداکتور (رهبری ارکستر) آغاز کرد و بعدها به رهبری اصلی برخی از ارکسترهای اروپایی رسید.

کاظمی در 2014 به‌عنوان مدیر موسیقی و رهبر اصلی ارکستر سمفونیک لایت آو میوزیک (نور موسیقی) منصوب شد و همکاری‌اش تا به امروز با این ارکستر ادامه دارد. همکاری با باله سلطنتی بیرمنگام و بسیاری گروه‌ها در این شهر در مقام آهنگساز، رهبری ارکستر سمفونیک جدید اروپا، ارکستر سمفونیک رادیو سن‌پترزبورگ، ارکستر فیلارمونیک هرمیتاژ و ارکستر فیلارمونیک روس در کارنامه کاری او دیده می‌شود.

"سمفونی شماره 3" بتهوون، "اورتور خفاش" یوهان اشتراوس و "اورتور رومئو و ژولیت" چایکوفسکی، رپرتوار اجرایی او در اجرای پیش رو هستند و تمرینات نیز مدتی است آغاز شده است.

در یکی از روزهای گرم تابستان برای تهیه گزارش از تمرینات ارکستر سمفونیک تهران به طبقه سوم بنیاد رودکی رفتیم. ارکستر از صبح مشغول تمرین روی "سمفونی شماره 3 بتهوون" بود و رهبر جوان با وسواس خاصی اعضای ارکستر را هدایت می‌کرد. کاظمی یک کار را بارها در بخش‌های مختلف تکرار می‌کرد تا در نهایت بعد از یک ساعت و نیم کلنجار رفتن به نتیجه دلخواه رسید و 15 دقیقه فرصت برای استراحت به بچه‌ها داد.

نکته قابل توجه و جالب در این تمرین شیطنت‌های اعضای ارکستر بود. کاظمی به خاطر سن کم نزدیکی بیشتری با بچه‌ها داشت و شوخی‌های جالب بین آن‌ها صورت می‌گرفت که گاهی تمرین را به حاشیه می‌کشاند. انرژی و وسواس کاظمی به‌قدری بالاست که با وجود خستگی زیاد به‌راحتی برای گفت‌وگو با خبرنگار هنرآنلاین حاضر شد و برای هر سؤال و پاسخ به آن وقت زیادی صرف کرد.

کاظمی با مثبت ارزیابی کردن عملکرد نوازندگان ارکستر، گفت: همه چیز تا این جای کار عالی است. نوازندگان ایرانی بسیار پرکار هستند و این چیزی بود که من قبلاً فکرش را می‌کردم و امروز که با آن‌ها کار می‌کنم این موضوع برای من کاملاً اثبات شده است، اما مهم‌ترین و امیدبخش‌ترین مسئله برای من است که نوازندگان ما با تمام وجود تلاش می‌کنند. در کل من از همکاری با این نوازندگان کمال رضایت را دارم، برای این که احساس می‌کنم این همراهی انرژی مضاعفی را در من به وجود آورده است. پیش از این که سر تمرین‌ها حاضر شوم، یک مقدار انرژی دارم، اما بعد از اتمام تمرین انرژی درونی من چند برابر می‌شود و من به شخصه از تک‌تک تمرین‌هایم با ارکستر بسیار لذت می‌برم.

کاظمی در خصوص نحوه آشنایی و شروع فعالیتش در ارکستر سمفونیک توضیح داد: حدوداً دو سال پیش جلسه‌ای با آقای صفی‌پور داشتم و قرار شد که ما یک سری برنامه‌ برای ارکستر تدارک ببینیم و بعد هم با آقای روحانی هماهنگی‌هایی را درباره انتخاب رپرتوآر و...صورت دادیم و ایشان کمال همکاری را داشتند. اجرای "سمفونی شماره 3" یک مقدار چالش‌برانگیز است. خوشبختانه آقای روحانی از این چالش استقبال کردند و در نهایت به یک نقطه مشترک برای این همراهی و همکاری دست پیدا کردیم.

این هنرمند با اشاره به برخی تفاوت‌های موجود میان ارکسترهای ایرانی و اروپایی اذعان داشت: طبیعتاً یک سری تفاوت‌ها در بین سیستم کاری ارکسترهای ایرانی و اروپایی وجود دارد. به‌طور مثال ارکسترهایی که در انگلستان فعال هستند به تمرین‌های بسیار کم عادت دارند. به‌طور سنتی رویه کار در آنجا به این شکل است که تمرین‌های زیادی انجام نمی‌دهند که بخشی از این به مسائل مالی برمی‌گردد و از طرفی نوازندگان سعی می‌کنند خیلی سریع یک قطعه را بیاموزند، اما در کشورهایی همچون آلمان، اتریش و همین‌طور ایران تمرین‌های بیشتری انجام می‌شود و زمان بیشتری را صرف تمرین و آماده‌سازی قطعات می‌کنند.

کاظمی همچنین در خصوص رپرتوآر ارکستر سمفونیک گفت: قطعاتی که ما در حال تمرین آن‌ها هستیم از جمله "سمفونی شماره 3" بتهوون جزو قطعات بسیار سخت است. البته ارکستر سمفونیک تهران این سمفونی را مدتی پیش آن اجرا کرد، اما در این بین تعدادی از نوازندگان ارکستر تغییر کرده‌اند. ارکستر فعلی بسیار جوان است و نوازندگان ما نیاز دارند این رپرتوآر را بشناسند.

این آهنگساز ادامه داد: ما در اینجا شش جلسه تمرین خواهیم داشت و امیدوارم در پایان جلسه ششم به روح قطعات که به نظر من از مسائل تکنیکی و... بسیار مهم‌تر است، برسیم. در واقع امیدوارم بتوانیم روح قطعات را به چنگ بیاوریم و هنگام اجرا به زیبایی آن را به نمایش درآوریم. در تفسیر قطعات سعی می‌کنیم تم‌ها با داستان مطابقت داشته باشند.

نوازنده پیانو همچنین گفت: تفسیر "سمفونی شماره 3" بتهوون هم بسیار دشوار است چون یک سمفونی است که او برای ناپلئون ساخت. هنگامی که بتهوون متوجه می‌شود، ناپلئون تاج‌گذاری کرده و خودش را امپراتور نامیده است. از کارش منصرف می‌شود و صفحه اول نت‌ها را پاره می‌کند. از لحاظ دیگر بتهوون در برهه بسیار سخت و حساسی از زندگی‌اش قرار گرفته و شنوایی به‌سرعت در حال کم شدن است و او این کشمکش را با خودش دارد که آیا می‌تواند کارش را به‌عنوان یک آهنگساز ادامه بدهد یا نه، و همه این‌ها در موسیقی او به‌خوبی دیده می‌شود. تغییر سرعت‌هایی که بسیار ناگهانی در حال وقوع است. و این که او توانسته در این شرایط، تا این حد در اجرای این سمفونی، که اساساً بخشی از آن به خاطر چالش‌ها و جنگ‌های درونی‌اش بوده جرئت بورزد، جای تأمل دارد. تمام این ظرایف باید در هنگام اجرا در نظر گرفته شود و از این حیث سمفونی بسیار شگفت‌انگیزی است. درست به همین به خاطر این سمفونی جز سمفونی‌های مورد علاقه جناب بتهوون هم بوده است.

او در خصوص تفاوت سطح نوازندگان ایرانی و همین‌طور کیفیت سازهای مورد استفاده در ایران گفت: به نظر من هیچ تفاوت سطحی میان نوازندگان ایرانی و نوازندگانی که در کشورهای اروپایی فعالیت می‌کنند وجود ندارد و فقط از جنبه مارکتینگ اختلافاتی وجود دارد که آن هم به خود ارکستر برمی‌گردد. ما در اینجا سعی می‌کنیم روند کار تیمی را بهبود ببخشیم. در این مدت که آقای روحانی در ارکستر حضور داشتند اوضاع به‌مراتب بهتر از قبل شده است و امروز سعی ما این است تا با حضور رهبرهای میهمان و رپرتوآرهای جدید، نوازندگان بتوانند با تعداد تمرین‌هایی کمتر مهیای اجرا شوند. فکر می‌کنم امروز همه ما در جهت درستی در حال حرکت هستیم و از این بابت بسیار خرسندم.

این هنرمند در خصوص ارتباط تنگاتنگ با سایر نوازندگان ارکستر به نکات جالبی را بیان کرد و ادامه داد: من فکر می‌کنم که این یک ارتباط دوسویه است. چرا که وقتی که اختلاف سنی میان رهبر و اعضای ارکستر زیاد است با تناسب میزان سابقه و تجربه، سایرین احترام بیشتری نسبت به رهبر ارکستر قائل هستند. از طرف مقابل هم هر چند قدر رهبر ارکستر کم سن تر و جوان باشد به طبع وقت و انرژی بیشتری را برای به چالش کشیدن نوازندگان و در نتیجه، اجرای متفاوت قطعات، می‌تواند صرف کند. به طور مثال هر ارکستر رویه خاص خودش را دارد به‌عنوان وقتی "سمفونی شماره 3" را با ارکستری اجرا می‌شود که ده‌ها بار آن را نواخته است یک مقدار تغییر ریتم و سرعت در این ارکستر توسط رهبر میهمان دشوار است، اما نوازندگان ارکستر سمفونیک به دلیل میانگین سنی کم بسیار پویاتر عمل می‌کنند.

رهبر مهمان ارکستر سمفونیک تهران ضمن ابراز خرسندی از توانمندی هنرمندان ایرانی و ابراز امیدواری از این که ارکستر بتواند اجراهای شایسته‌ای را در سایر کشورها برگزار کند، گفت: ما امیدوار هستیم این همکاری ادامه‌دار باشد و ارکستر سمفونیک بتواند تورهای اروپایی زیادی را برگزار کند. به شخصه فکر می‌کنم که شناساندن و معرفی ارکستر سمفونیک تهران با این رپرتوآر و سطح توانایی که شاهد آن هستیم به مخاطبان اروپایی بسیار ارزشمند خواهد بود چرا که مخاطبان اروپایی برخلاف تصور خیلی از ما، احترام زیادی نسبت به ارکستر سمفونیک تهران دارند. آن‌ها این ارکستر را به‌خوبی می‌شناسند، اما تاکنون چیز زیادی را از آن نشنیده‌اند. به هر حال به‌عنوان ارکستر سمفونیک پایتخت یک کشوری مثل ایران ضمن احترامی که قائل هستند، سطح بسیار بالایی را از آن انتظار دارند. من معتقدم که نوازندگان ما به‌خوبی می‌توانند این سطح از انتظار مخاطبان اروپایی را برآورده کنند و امیدواریم در مراحل بعدی نوازندگان ما تورهای اروپایی را بیشتر تجربه کنند. این مسئله خیلی مهم است که بتوانند در سالن‌های بزرگ دنیا به اجرا بپردازند. امیدوارم در آینده با برگزاری این تورها به همه ثابت شود که هیچ فرقی میان نوازندگان ایرانی و اروپایی وجود ندارد.