سرویس معماری هنرآنلاین: ارغوان شیبانی، معمار و مدرس دانشگاه، کاربرد هر فضا را امر مهمی در تعریف فرم و ظاهر آن دانست و در این باره به خبرنگار هنرآنلاین گفت: بحث بناهای معماری برای موزه‌ها، مربوط به اثر و ظرف آن است زیرا اساساً کاربرد هر فضا روی فرم و ظاهر آن اثرگذار است؛ بنابراین اگر به اصول معماری فضاهای فرهنگی و موزه‌ها اشاره کنیم، دلایل تفاوت و فرم آن را به طور کامل می‌توان درک کرد.

او افزود: یکی از مهم‌ترین اصول که در قالب فرم چندان گویا نیست اما در قالب تجربه فضایی قابل درک است، بحث خوانا بودن فضاست. خوانا بودن فضا به این معناست که یک بازدیدکننده بتواند طبق سناریو و طرحی که به سمت هدف نمایش تعیین شده، هدایت شود.

این معمار تصریح کرد: در معماری یک بنای عمومی نظیر موزه، فضا باید با نگاه معمارانه، به نحوی طراحی شود که بازدیدکننده گمراه نشده و امکان هدایت او بدون نیاز به بیان و علایم گرافیکی فراهم شود. کما اینکه در موزه هنرهای معاصر تهران اثر کامران دیبا یا موزه گوگنهایم در نیویورک اثر فرانک لوید رایت شاهد این خصیصه هستیم.

شیبانی بر لزوم توجه به ایجاد بستر مناسب در راستای دیده شدن آثار به نمایش گذاشته شده در موزه اشاره کرد و گفت: باید در طراحی فضایی نظیر موزه، بستر مناسبی برای ارائه و دیده شدن آثار هنری فراهم شود زیرا در چنین مباحثی، اساساً معماری ظرفی است برای ارائه محتوا، بنابراین وظیفه معماری در وهله نخست نمایش آثار هنری است و نباید تمرکز بر خودنمایی فضا قرار گیرد.

او خاطرنشان کرد: در طراحی بنای موزه، معماری نیازمند، خلوص و سادگی است تا بتواند، به شکل پررنگ‌تری اثری را که در آن قرار دارد، نمایش دهد.

این مدرس دانشگاه ادامه داد: در مسیر طراحی بناهای فرهنگی و هنری، باید استانداردهای مختلف مد نظر قرار گیرد زیرا تناسبات معماری در قالب عرض دهانه‌ها و ارتفاع فضاها، در نوع به کارگیری سازه ساختمان و در هماهنگی با آثار مورد نمایش در مورد موزه‌های مختلف متفاوت است و خود می‌تواند تعیین‌کننده بخشی از هویت این بنا باشد به عنوان مثال موزه‌ای که برای نمایش هواپیماها طراحی می‌شود، قطعاً با موزه جواهرات به لحاظ تناسبات و فرم بنا متفاوت است.

شیبانی بر لزوم توجه به نور در طراحی بنا، تأکید کرد و افزود: نور یکی از اصول مهم در معماری به شمار می‌رود زیرا با هدایت درست و صحیح نور به فضای داخلی بنای موزه، می‌توان علاوه بر گام برداشتن در مسیر معماری پایدار، برداشت واقع‌گرایانه و دقیق‌تری از رنگ و بافت آثار هنری داشت.

او تأکید کرد: توجه بر مسئله نور امری هنرمندانه است چرا که هدایت هدفمند و طراحی شده نور طبیعی به داخل فضاهای هنری، می‌تواند بستری برای انتقال روح معنوی به فضا شود.

این معمار، استفاده از متریال در بنای موزه را امر مهمی در طراحی بستر مناسب نمایش آثار هنری و نمود ظاهری فرم معماری دانست و گفت: به طور حتم توجه به بافت، طرح، تنوع چیدمان و ترکیب مصالح و ... قطعاً در طراحی یک بنا برای نمایش آثار هنری مهم است.

شیبانی، طراحی متفاوت بناهای فرهنگی را وسیله‌ای در راستای جذب مخاطب دانست و گفت: به طور حتم موزه مکانی برای نمایش آثار است و تمرکز در این عرصه بیشتر بر معماری داخلی وجود دارد. گرچه من معماری داخلی و معماری را جدا از یکدیگر نمی‌بینم اما معتقدم که فرم و ظاهر یک بنا ضمن رعایت اصول تطبیق فرم با کاربری بنا، نباید صرفاً برای خودنمایی طراحی شود و بنا باید در مقابل نمایش آثار هنری از خود تواضع نشان دهد اما به طور حتم انتخاب طرحی که در راستای مفهوم به نمایش درآمده باشد، می‌تواند به جذب مخاطب بیانجامد.

او ادامه داد: معماری امر مهمی در جذب مخاطبان به فضاهای فرهنگی است زیرا اساساً این هنر به پدیدار شدن یک فضا می‌انجامد اما در راستای جذب مخاطبان به بازدید از اماکن فرهنگی، جهت نهادینه شدن و ارتباط افراد جامعه با هنر، باید در بدو امر از مدارس و مقاطع ابتدای تحصیل کودکان، ترویج فرهنگی را آغاز کنیم تا صرفاً مجبور به تمرکز بر پوسته و ظاهر نباشیم.

این معمار تأکید کرد: به طور حتم معماری یک موزه باید به شکلی فراگیر انجام شود تا بتواند با ایجاد بستری مناسب، همه اقشار جامعه را جذب کند و فضایی امن و مطلوب برای اقشار مختلف جامعه فراهم کند.