سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: هایکو شناخته شده ترین قالب شعری ژاپنی در محافل ادبی دنیا است و هر چند در زبان های مختلف می‌توان اشعار کوتاهی پیدا کرد که نامی خاص دارند اما شاید بتوان ادعا کرد که هایکو کوتاه ترین شعر نظام مند جهان است. از این رو امروزه بسیاری از شاعران جهان هنگامی که شعری کوتاه میسرایند آن را به نام هایکو نام گذاری می‌کنند.

در زمینه پیدایش گونه شعری هایکو نوشتند صدها سال پیش در نتیجه مسابقات شعر، یک قالب شعری در ژاپن پیدا شد که به هوکو(صدور شعر)، یا های کو (بازی شعر) معروف شد. چنین شعرهایی را های کای (بازی مناسب ) هم می خوانده‌اند، اما واژه هایکو اکنون کاربردی عمومی تر یافته است. هایکو قالبی بسیار ساده است، فقط سه سطر دارد، پنج هجا در سطر اول ، هفت هجا در سطر دوم ، و پنج هجا در سطر سوم ، روی هم رفته هفده هجا. اندیشه‌های بسیار گوناگونی را می توان در این دایره محدود باز گفت. این‌ها برخی از مضامین دلخواه شاعران هایکو سرای ژاپنی است: کوتاهی عمر ، زن ، پرندگان و جانوران دیگر ، حشرات ، درختان و گل ها ، کوه ها ، ماه و آفتاب ، برف و باران و مه ، و جلوه های دیگر طبیعت . همیشه ارجاع و اشاره یی به فصل هست ، گاهی بسیار نا مستقیم ، از این دست: "ماه سرد" که اشاره به زمستان است ، و "شکوفه‌های گوجه " ، اشاره به بهار ، و "مگسان شبتاب "  به تابستان ، یا "برگ های افرا" به پاییز.    

نمادگرایی در شعر هایکو

در هایکو نماد گرایی فراوان به کار برده می شود و نیز اشاره هایی پنهان که غالبا لطیف است، اگر چند به زبانی ساده بیان شده باشد.مشاهده دقیق طبیعت و عشق به آن باز گفته می شود. این مشخصات برجسته شعر ژاپنی مکررا با توجه عمیق به عواطف همراه است.بسیاری از هایکوها نگاره ها یا تصویرهای کلامی زیبایی است ، اما نه توصیف پر از ریزه کاری و پر کار.نگفته ها و نیامده ها در آن بسیار است ، و خواننده مختار است که آن ها را در اندیشه خود پر کند ، و به هر شکلی که می خواهد تعبیر کند.کم نیست هایکوهایی که می توان آن ها را به چندین گونه تعبیر کرد ؛ زبان ژاپنی از این نظر بسیار انعطاف پذیر است.بازی با لغات ، و انواع جناس ، در گفتار و نوشتار ژاپنی از ارج و قرب خاصی برخوردار است.     

  نفوذ نیرومند آیین بودایی ذن  با تاکید آن بر عرفان و نظاره احوال درونی در بسیاری از این گونه  شعرها آشکار است. تعجبی هم ندارد ، چون بسیاری از هایکو سرایان یا از رهروان مسافر زائر بودند یا از دیر نشینان.

در شعر سنتی ژاپنی اصولا وزن را بر مبنای تعداد هجاها بررسی می‌کنند و تمام اشعار سنتی که اصطلاحا به آن واکا می گویند از مجموعه هجاهای 5 و 7 تایی تشکیل شده است. البته زبان شناسان به جای هجا در توصیف شعر هایکو از واژه مورا استفاده می کنند. آن‌ها اعتقاد دارند که بین این دو اصطلاح تفاوت هایی ست و شعر هایکو را بر پایه شمارش موراها تعیین می‌کنند و از این جهت هایکو را شعری می دانند که از 17 مورا تشکیل شده باشد.

همچنین در اوایل قرن 15 میلادی یک قالب هنری جدید به نام رنگا در ادبیات ژاپنی رواج پیدا کرد که هر چند وزن آن همان 5 و 7 هجا می باشد اما مجموعه هجاهای اول آن توسط یک نفر و مجموعه هجاهای دوم توسط شخص دیگر سروده می شد. این شعر در ابتدا بیشتر جنبه سرگرمی و تفنن داشت اما به زودی جایگاه ویژه ای در میان شاعران به دست آورد.

نکته دیگر آن که در این شعر استفاده از فصل واژه ضروری و لازم بود. فصل واژه ، کلمه ای است که نشان دهنده یکی از چهار فصل بهار ، تابستان ، پاییز و زمستان می باشد. گاهی هم فصل واژه ها نشان دهنده روزهای اول سال (سال نو ) هستند.  تحولات هایکو را می توان در سه دوره دسته بندی کرد: اول ؛ دوره میجی که از 1868 تا 1912 را در بر می گیرد . بعد دوره تایشو از 1912 تا 1926 و در آخر دوره شووا از سال 1926 تا آغاز جنگ جهانی دوم. اما هایکو ، در مضمون ، یکسره از فلسفه ذن مشحون است. اصولا فرهنگ ژاپن تا آن حد از فلسفه ذن متاثر است که منتقدی به نام سوگن اومری گفته است فرهنگ و ذن در ژاپن مانند دو قله همنام هستند. ذن چند شاخه دارد : کیودو (راه تیر اندازی) ، کندو (راه شمشیر) ، شودو (راه کلام) ، چادو (راه چای) و راه هنر که عبارت است از نقاشی روی پارچه ، و هایکو.

پیشینه هایکو به قرن پانزدهم میلادی می رسد.در آن زمان هایکو مبتنی بود بر فلسفه ذن و به تدریج بر محور ریاضت در هنر یا هنر در ریاضت شکل گرفت.ایجاز حیرت انگیز هایکو (سه سطر یا مجموعا 17 هجا) در نظر شاعران هایکو سرا بازتاب سرراست واقعیت است.

پدیده‌ای به نام ماتسو باشو

هایکو اقبال خود را در ژاپن مدیون است به هایکو سرای بزرگ ماتسو باشو. در کلام او بود که هایکو در بستر فلسفه ذن به عرفان نزدیک شد و در کلام او بود که عرفان و واقعیت به هم آمیخت.

مشهورترین هایکوی باشو برکه کهن است که سرآغاز حرکت انقلابی او در فرم هایکو ست :

برکه کهن                                        

جهیدن غوکی                        

صدای آب.

در تفسیر آن مقاله های متعددی نوشته شده است و بعضی معتقدند این هایکو چکیده و عصاره فلسفه ذن است.هر سه عنصر در این هایکو همزمان جدا و به هم پیوسته است.غوک و برکه و صدای جهیدن غفوک.بعضی این هایکو را نوعی اشراق (روشن شدگی) بودایی می بینند و برخی آن را تصویری واقعی. هایکو می بایست فی البداهه و سهل و ممتنع باشد ، هم از خردمندی نشان داشته باشد و هم از بی خردی. در عین سادگی ، پیچیده باشد و در عین پیچیدگی ، ساده. هایکو شعر دو گانگی انسان است در رویارویی با طبیعت .شعر حیرت و شعر تامل است در هستی.

ایجاز ، پرهیز از زیاده گویی و دور ریختن پیرایه ها ، در حد رساندن شعر به یک اشاره ، از خصوصیات بارز شعر ژاپنی است. یه خصوص در سه شکل هایکو ، تانکا و سن ریو.

زویا پیرزاد در کتاب "آوای جهیدن غوک" پیرامون تفاوت این سه گونه شعری این گونه  توضیح داده است که هایکو شعری ست هفده هجایی ، تانکا سی و یک هجا دارد در پنج خط و سن ریو نیز همچون هایکو هفده هجا دارد با این تفاوت که محدودیت‌های مضمونی شعر مزبور را ندارد.

مشهور ترین هایکو سرایان ژاپن عبارتند از : ماتسو باشو (1694-1644)   ، یوسا بوسون (1783-1716) ، کوبایاشی ایسا (1827-1764) و ماسا اکا شیکی (1902-1867).

هایکو به صورت سنتی از مسائلی چون زلزله ، سیل ، بیماری ، و شهوت ، و یا به روایتی جنبه های زشت طبیعت اجتناب می‌کند. آن چه برای شاعر هایکو جذابیت دارد از جنس گل ها و درختان است ، مرغان و غروب ، ماه و عشق ناب.آن ها که  زندگی شان را با کار کردن تامین می‌کردند با جنبه‌های منفی آن سر و کار داشتند ، لیکن نجیب زادگان ، روحانیون ، نویسندگان ، خوانندگان و هنرمندان زیبایی و لذت را در پدیده های طبیعی می جستند.آن ها فرصت خیال پروری و برخورد رمانتیک با طبیعت و تحمیل فلسفه ای به آن را داشتند و در نتیجه به گروهی سرآمد در فرهنگ ژاپن تبدیل شدند . باشو مقاله نویس بود ، بوسون نقاش و ایسا یک روحانی بودایی؛ و در همان حال هر سه ، شاعران هایکو سرای به نامی نیز بودند.

رابطه ذن و شعر هایکو

رابطه ذن و شعر هایکو رابطه ای است دو سویه. پاشایی در کتاب هایکو شعر ژاپنی از آغاز تا امروز در فصل زلال ذن در آبگینه ی هایکو می نویسد: هایکو را از آن جا که به چنینی چیزها می نگرد می توان شکلی از ذن دانست ، اما نه به این معنا که هایکو به ذن تعلق دارد ، بل که بر عکس ، این ذن است که دل در هایکو بسته است.به عبارت دیگر ، را ه این است : مفاهیم ما از ذن تغییر می کند تا با هایکو سازگار شود نه بر عکس.اگر میان ذن و هایکو کشاکشی باشد حرف نهایی را هایکو می زند ، چرا که شعر است و شعر معیار نهایی است. این جا قلب ذن در قفس سینه هایکو می تپد.صورت کمابیش انتزاعی و عقلی یا نظری فلسفه ی چینی چون به هایکو برسد در یک شی یا در چیزها و کارهای طبیعت تجلی و تحقق پیدا می کند.این دو در واقع صورت های نظری و عملی چیزی بی نام اند که حیات خوانده می شود.

هایکو مانند ذن گونه ای ساتوری یا روشن شده گی و اشراق است که در آن به حیات اشیا می نگرد ، و پی به معنای چیزی می برد که چیزی ست کاملا معمولی یا حقیقتی است در دسترس که به بیان در نمی آید ، یا چندان بدیهی است ورای حد تقریر است ؛ هایکو یافت هر چیزی است و شاعر در این یافت به وحدت آغازین ونهادی خویش با آن چیز می رسد ، یا آن را تحقق می بخشد.آن شی یا آن چیز خود را در شاعر در می یابد و شاعر آن را با خودآگاهی ساده یی درک می کند.بدین گونه شادی این وصل مجدد او با چیزها ، یعنی با همه چیز و هرچه هست ، شادی خود او بودن است با همه چیز ا یکی بودن اوست با همه چیز ، زیرا هنگامی که یک چیز دریافته شود همراه با آن همه چیز دریافته می شود.یک گل بهار است و یک برگ فروافتاده تمامت پاییز را در خود دارد ، یعنی همه ی پاییزها را و پاییز جاودانه و بی زمان هر چیز و همه چیز را.

هایکو آفرینش چیزهایی است که خود از پیش و جود داشته اند اما برای این که شاید به کمال انسانی برسند به شاعر نیاز دارند.

پاشایی همچنین در بیان پیوند میان ذن و مفهوم ژاپنی هنر می نویسد : این پیوند (پیوندی معنوی) از درک معنای حیات پیدا می شود ، چرا که رازهای حیات را در اعماق هر اثر هنری می توان یافت.از این رو ، هر گاه هنری آن رازها را به روشی عمیق و خلاق بیان کند ما را تا اعماق حیات و هستی مان می برد ، و این جا است که هنر کاری خدایی می شود.بزرگ ترین آثار هنری ، خواه نقاشی و موسیقی و پیکرتراشی باشند و خواه شعر ، به ناگزیر این صفت را دارند ، یعنی در خود خداییت یا خلاقیت خدایی دارند ، و هنرمند در لحظه ی اوج خلاقیت مبدل به آفریننده می شود ، و این لحظه ی عالی زنده گی هنرمند همان است که در ذن ، تجربه ساتوری خوانده می شود.اگر به زبان روان شناسی بگوییم ، تجربه کردن ساتوری همان یافتن یا داشتن بی دلی یا ندانسته گی است ، که هنر همواره چیزی از آن را در پیرامون خود دارد.

نسل بیت و هایکو

شعر هایکو تنها به مرزهای ژاپن محدود نمی شود. شاعران بسیاری تحت تاثیر هایکو بوده اند. رد تاثیر هایکو را حتا در شاعران امریکایی ، خصوصا شاعران نسل بیت می‌توان جست‌وجو کرد. بیتی‌ها که اتفاقا عمیقا از فرهنگ شرقی و به ویژه بودا تاثیر گرفته بودند هایکو را قالب مناسبی برای شعرهاشان یافتند. هر چند این هایکو دقیقا هایکوی شرح داده شده در این جستار نیست. کرواک یکی از مهمترین نویسندگان و شاعران نسل بیت  که به واسطه رمان "در مه می‌سوزد"(1958) نقش مهمی در رواج این گونه ادبی در آمریکا ایفا کرد می نویسد:"هایکوی آمریکایی دقیقا همان هایکو ژاپنی نیست. هایکوی ژاپنی کاملا محدود است به هفده سیلاب اما از آن جا که ساخت زبان متفاوت است تصور نمی‌کنم که هایکوی امریکایی مجبور باشد به تعداد سیلاب‌ها حساسیت نشان دهد... به علاوه  یک هایکو باید ساده و عاری از هر پیرایه شاعرانه باشد ، تصویری کوچک ارائه کند و در عین حال به اندازه یک قطعه پاستورال از ویوالدی آسمانی و لطیف باشد."

منابع

1.سید علی صالحی ، قمری غمخوار در شامگاه خزانی، انتشارات نگاه ، 1386

2.قدرت ا... ذاکری ، زنبور بر کف دست بودای خندان ؛ گزینه هایکوهای مدرن ، مروارید ،1386

3.دانیل.سی.بیوکانن ، صد هایکوی مشهور، ع- پاشایی،دنیای مادر،1369

4.عطا دانایی ، شکوفه های گیلاس : هایکواز باشو تا امروز ، صدای معاصر ،1390

5.زویا پیرزاد ، آوای جهیدن غوک ؛ شعرهای ژاپنی،نشر زویا پیرزاد ، 1371

6.ریچارد رایت،هایکو(این جهان دیگر)، احمد محیط ، انتشارات نگاه، 1390

7.رولان بارت ، امپراتوری نشانه ها ، ناصر فکوهی ، نشر نی،1383

8.احمد شاملو و ع.پاشایی، شعر ژاپنی از آغاز تا امروز، نشر چشمه ، 1385

9.آلن گینزبرگ ، جک کرواک ، گری اسنایدر ، هایکوهای نسل بیت، علیرضا بهنام ، نشر مینا ، 1388