گروه ادبیات خبرگزاری هنرآنلاین: بی‌خود نیست به او می‌گویند پیر ادبیات پارسی و ترکی. کافیست شعری بخواند تا دل‌ها بلرزد و بغض‌ها بترکد. استاد شهریار سرمایه گران‌بهای ایران است که شعرهای او باید نسل به نسل و سینه به سینه به‌مثل یک شی‌ء گرانبها به آیندگان انتقال داده شود.

«سید محمدحسین بهجت تبریزی» که او را با تخلص «شهریار» می‌شناسیم شاعری است که چه به زبان فارسی و چه ترکی اشعار ماندگاری در حوزه‌های مختلف و متفاوتی هم‌چون وطن، مضامین اجتماعی، تاریخی، مذهبی و گاه وقایع روزمره از خود به‌جای گذاشته است. او ابتدا تخلص «بهجت» را انتخاب کرده بود اما پس از مدتی «شهریار» را با تفال به حافظ برگزید و به همین نام نیز معروف و مشهور شد. شهرت شهریار از مرزهای ایران فراتر رفته و آوازه‌اش در دیگر کشورها نیز پیچیده است. این معروفیت هم ناشی از اشعار او به زبان ترکی است و هم از ترجمه آثارش به دیگر زبان‌های رایج دنیا نشات می‌گیرد. او چنان برای مردمان نقاطی از آسیای مرکزی آشنا است که حتی نامش را بر خیابان‌ها،‌ پارک‌ها، سالن‌های نمایش و یا اماکن عمومی این کشورها می‌بینیم.

شهریار به هر دو زبان فارسی و ترکی آذربایجانی شعر می‌سرود و به گواه اهل‌فن در هر دو حیطه هم توانا بود. منظومه «حیدربابایه سلام» از مشهورترین شعرهای او به زبان ترکی است که توصیفات صمیمی و لطافت واژه‌هایش به دل هر خواننده یا شنونده‌ای می‌نشیند. شهریار در این منظومه زندگی دوران کودکی‌اش در کنار کوهی به‌نام حیدربابا را تصویرگری می‌کند. البته شهریار را در زبان و ادبیات ترکی با شاهکار سهندیه هم می توان به جهان معرفی کرد. شعری نو در زبان آذری که پرنده خیال خواننده‌اش را به دامنه‌های سهند می‌برد و از آنجا به سوی بهشت پر می‌دهد و با مولای متقیان همنشین می‌کند و دستان شاعر را در دستان خیالی خدا می‌گذارد و تو چاره ای جز گریستن بر دامن یگانه معبودت نمی‌یابی.

 

1661941026_-1

 

ارادتمند خاص به مولا امام علی«ع»

از میزان ارادت شهریار به حضرت علی علیه‌السلام بسیار گفته و نوشته‌اند. در میان سروده‌هایش اشعاری که در وصف حضرت باشند کم نیست. یکجا اینگونه سروده که:

علی آن شیر خدا شاه عرب/ الفتی داشته با این دل شب

شب ز اسرار علی آگاه است/ دل شب محرم سرّالله است

و در جای دیگر این شعر معروف از او را می‌بینیم که در باب سرودنش داستان‌هایی نیز وجود دارد:

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را / که به ماسوا فکندی همه سایه هما را

طنز در آثار شهریار

شهریار گاه در سروده‌هایش طنزی خاص به خود نیز داشته است. در مقاله‌ای که با عنوان «بررسی جلوه‌های کاریکلماتور در غزلیات شهریار» منتشرشده به این امر به‌تفصیل پرداخته‌شده است.

«قطار قافله همرهان مرا بگذاشت/ که من بلیت و گذرنامه قطارم نیست»

شهریار در این بیت طعنه‌ای به خود و دوستانی می‌زند که هریک به‌نوعی او را ترک کرده‌ و رفته‌اند و در بیان این امر از واژگانی بهره برده که ذهن خواننده را به سمت سفر و رفتن می‌کشاند.

«کفش‌دوزی هست ریز و قرمز اما زهرناک/ غیر از او هم اسماً و رسماً دگر کفاش نیست»

در این بیت نیز او با واژگان «کفش‌دوز» که نوعی حشره است و «کفاش» که دوزنده کفش است شوخی کرده است.

انزوای شهریار در دوره پهلوی

جمشید علیزاده، استاد دانشگاه و از شاگردان شهریار، این انزوا را نتیجه سال‌های حکومت رضا شاه می‌داند و به تسنیم می‌گوید: مرحوم استاد از همان ابتدای جوانی- آنطور که خود گفته بود و آثار و دوستان نیز این امر را تأیید می‌کند- بیشتر تمایل به انزوا داشت. کمتر می‌پسندید که در جمع باشد یا حضور مستمر و همیشگی در انجمن و ... داشته باشد. شهریار که درس طب و پزشکی را تقریبا تا انتها خوانده بود به ناگهان و در همان اواخر تحصیل این رشته را کنار گذاشت. گویا ازنظر خودش روحیه حساس او با این رشته هم‌خوانی نداشت. سیستم امنیتی در دوره رضا خان در شهریار وهمی را پدید آورده بود که هر آن ممکن است که بخواهند او را بکشند یا ترور کنند. سایه هم در «پیر پرنیان‌اندیش» چند خاطره در این رابطه روایت کرده است.

این تمایل به انزوا حاصل وهمی بود که سیستم امنیتی دوره رضا خان در شهریار به وجود آورده بود. این وهم روز به روز شدید و شدیدتر شد و در دوره پهلوی دوم اوج گرفت. ظاهراً با او با مهر رفتار می‌شد، اما در باطن همواره زیر چتر اطلاعاتی بود و نامه‌ها و خانه‌اش کنترل می‌شد. نامه‌هایی از استاد خطاب به دوستانش دارم که در آنها به صراحت اعلام کرده که نامه‌های من به مقصد نمی‌رسد؛ بنابراین یا باید به شخص امینی بسپرم یا باید از خیر آن بگذرم. خب این جملات یعنی چه؟ یا برای دوستی نیازمند مبلغی حواله می‌کرد، اما آن مبلغ هم به دستش نمی‌رسید. این کنترل به شدت در او اعمال می‌شد و این موضوعات، روز به روز روحیه او را به سمت درون‌گرایی و انزوا سوق می‌داد. می‌توان گفت که انزوای درازدامنه شهریار نتیجه همین امر بود که تقریباً تا روزهای پایانی عمرش هم این رویه ادامه داشت.

علیزاده به شیوه مبارزه شهریار در دوره رضا شاه اشاره و اضافه می‌کند: در جامعه ایران ادبیات مقاومت متأسفانه بد معنی شده است. تا اسم ادبیات مقاومت می‌آید،‌ ذهن ما منعطف به هشت سال دفاع مقدس می‌شود؛ در حالی که ادبیات مقاومت شقوق مختلفی دارد و حماسه دفاع مقدس بخش مهمی از این ادبیات را تشکیل می‌دهد که البته به نظرم هیچ هنری تاکنون نتوانسته این حماسه اصیل و اساطیری را به تصویر بکشد؛ چه شعر و چه سینما و ... .

مبارزه متفاوت شهریار در دوره رضاشاه

ادبیات مقاومت تنها ناظر بر مقاومت پشت سنگرها و جنگ سخت‌افزاری نیست. وقتی در جامعه‌ای پدیده‌ای آن هم در حوزه اعتقادات ممنوع می‌شود، و شاعر معتقد نیز آن را نمی‌پذیرد و احساس می‌کند که وظیفه دارد این مخالفت را به‌گونه‌ای بیان کند، در این حالت ادبیات مقاومتی را خلق می‌کند که مؤلفه‌های حاکمیت جور را به چالش می‌کشد. یکی از مهمترین کارهایی که در سیستم رضا شاه با هدایت انگلیسی‌ها انجام شد، زدودن دین و نشانه‌های آن از جامعه بود. کشف حجاب در همین راستا اتفاق افتاد و تکیه‌ها و هیئت‌های مذهبی نیز در مقطعی برچیده و فعالیت آنها ممنوع شده بود. در اوج قدرت این سیستم که حکومت نمی‌خواست حرفی از عاشورا و امام حسین(ع) باشد، شهریار در سال 1316 شعر «علی ای همای رحمت» را می‌گوید.

مجموعه تلویزیونی شهریار که به کارگردانی کمال تبریزی در سال ۱۳۸۴ ساخته شده و در آن جلوه‌هایی از زندگی این شاعر به تصویر کشیده شده‌است، در سال ۱۳۸۶ از طریق شبکه دو سیما به نمایش درآمد که اعتراض دختر شهریار، مریم بهجت تبریزی به همراه داشت مبنی بر اینکه «نود درصد سریال شهریار ساختگی است»، اما پسر شهریار، هادی بهجت تبریزی معتقد است «این سریال در کلیات هیچ مشکلی نداشت و در جزئیات هم دست هنرمند باز است که تغییراتی را به‌وجود آورد تا مجموعه برای مخاطب جذابیت داشته باشد.»

سید هادی بهجت تبریزی می‌گوید: «روزی خبر تدریس حیدربابا در یکی از دانشگاه‌های ترکیه را به شهریار دادند و شهریار وقتی این مطلب را شنید جا خورد و گفت: یعنی الان ترک‌ها هم در دانشگاه خود با لهجه آذری ما ، حیدربابا را می‌خوانند.»

وی می گوید: «پدرم به دور خود دیواری کشیده بود و در این حصار تنهایی و خلوت خویش کار خودش را می‌کرد و شعرش را می سرود و البته شعرهایش را برای نان نمی گفت اما شهرت شهریار این دیوار را ترک داد و دیگران به خلوتش وارد شدند هر چند او علاقه ای به این شهرت نداشت.»

اشعار شهریار از احساسات پاک شاعرانه شهریار و باورهای دینی او سرچشمه می گیرد و باعث می‌شود تا «علی ای همای رحمت» او بر زبان همۀ ایرانیان بنشیند و آن را زمزمه کنند.

شهریار به گفته فرزندش سیدهادی بهجت تبریزی اهل شهرت نبود و شاید بتوان حدیث امیرالمومنین علیهم‌السلام را در مورد او صادق دانست که دنیا همیشه از پی کسانی می‌دود که نسبت به آن بی‌توجهی کنند.

 

سیدمحمدحسین-بهجت-تبریزی-1

 

شهریار سرانجام در 27 شهریور سال 67 در تهران بر اثر بیماری قلبی دار فانی را وداع گفت. مراسم بزرگداشت شهریار 27 شهریور ماه هر سال، که روز شعر و ادب فارسی نام‌گذاری شده‌است توسط بنیاد شهریار برگزار می‌شود.

 

* محمدعلی میرزایی