به گزارش هنرآنلاین، نشست معرفی و نقد کتاب «اولین گفتنی‌های عاشورا برای من» که از سلسله نشست‌های فرهنگی خانه کتاب و ادبیات ایران با عنوان «تکیه کتاب» است، امروز سه‌شنبه (۲۴ مرداد ماه ۱۴۰۲)  با حضور  افسانه موسوی گرمارودی در  سرای اهل قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

 

افسانه موسوی گرمارودی در این نشست گفت: در بین نویسندگان این بحث مطرح است که نوشتار دینی برای کودکان در چه ژانری قرار می‌گیرد؟ بسیاری از نویسندگان معتقدند ناداستان برای کودکان و نوجوانان جذاب نیست و موفقیتی میان این نسل نمی‌تواند کسب کند و چون کتاب‌های دینی ما روایی و سیره‌نویسی است، میان مخاطبان اقبال چندانی پیدا نمی‌کنند، اما واقعیت این است که اغلب آثار و کتاب‌های آقای ابهری ناداستان است و علاقه مخاطبان به آنها نشان دهنده نادرستی نظر مخالفان ناداستان است.

وی افزود: در روزگار کنونی به این سمت رفته‌ایم که کتاب‌ها باید برای کودکان و نوجوانان سرگرم‌کننده باشد. اما من معتقدم کتاب باید سرگرم‌کننده «هم» باشد. اما ادبیات همان‌طور که از اسم آن معلوم است می‌خواهد ادبی را منتقل کند و استفاده از قالب داستان یکی از راه‌های این انتقال است. اکنون بسیاری از کشورها در جهان متن‌های کوتاه را به شکل دایره‌المعارف و دانش‌نامه‌ها منتشر می‌کنند. این شیوه برای مخاطبان کم حوصله، هم‌خوانی بیشتری دارد. ما در حوزه ادبیات کودکان کمتر به سراغ این شیوه از نوشتن رفته‌ایم. به‌نظرم این شیوه کار بسیار سخت باشد و به دانش مضاعفی نیاز دارد. ممکن است همه ما تبحر و دانش کافی در این زمینه را نداشته باشیم. یک نویسنده برای نوشتن داستان ممکن است یک هفته یا یک ماه وقت صرف کند اما برای نوشتن و جمع‌آوری دانش‌نامه به سال‌ها زمان نیاز است.

موسوی گرمارودی در ادامه با اشاره به ویژگی‌های کتاب «اولین گفتنی‌های عاشورا برای من» گفت: آیا چون این کتاب فضای داستانی و سرگرم کننده ندارد و در آن فانتزی نیست، باید به کنارش گذاشت؟ نباید با این دید به «اولین گفتنی‌های عاشورا برای من» نگاه کرد. این کتاب با روایت تاریخی نوشته شده و جنبه‌های مثبت فراوانی همچون بیان ساده دارد. این کتاب برای گروه سنی «ج» نوشته شده اما گروه سنی «ب» هم می‌توانند آن را بخوانند. نویسنده کتاب، گنجینه عظیمی از سوال‌های کودکان و نوجوانان (حدود دوهزار سوال) در اختیار داشته و در این کتاب به ۴۰ سوال به صورت هنرمندانه پاسخ داده به گونه‌ای که جای سوال دیگری برای خواننده باقی نمی‌گذارد.

این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: حفظ امانت‌داری در سوال‌های مطرح شده یکی از ایرادات کتاب است. نویسنده می‌توانست آنها را ویرایش کند، اما ترجیح داده عین سوالات کودکان را در کتاب بیاورد. شیوه بیان سوالات، شیوه بیان نویسنده نیست. بهتر بود ویراستار کتاب سوال‌ها را یک‌دست و به متن نویسنده نزدیک می‌کرد. فاصله متن و سوالات احساس رعایت امانت‌داری را در خواننده ایجاد می‌کند. به عبارتی بهتر بود سوال‌ها به زبان نویسنده مطرح می‌شد.

موسوی گرمارودی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که نویسنده «اولین گفتنی‌های عاشورا برای من» تلاش کرده تا دانش‌نامه‌ای عاشورایی برای کودکان و نوجوانان تدارک ببیند، گفت: ممکن است در بعضی از متون بتوان پرسشگری ایجاد کرد، اما به‌نظر می‌رسد دست ما در آثار مرتبط با ائمه کمی بسته باشد. بنابراین نویسنده در این کتاب سعی کرده بر اساس فرم و سبک کتاب، دانش‌نامه‌ای برای کودکان تولید و به ذهنیت آنها درباره واقعه تاریخی عاشورا کمک کند، هرچند به نظرم بهتر است بعضی از صفحات کتاب جابه‌جا شوند تا روال تاریخی مباحث حفظ شوند.

وی در ادامه مسئله ضرورت نوشتن کتاب درباره عاشورا را چنین توضیح داد: شاید این سوال مطرح شود که چرا باید درباره عاشورا کتاب نوشت و همان حرف‌ها و سخنانی را دوباره تکرار کرد که ممکن است کودکان از طریق تلویزیون و دیگر رسانه‌ها هم آن را شنیده باشند؟ استنباطم این است که کودکان مطالب را در رسانه‌های دیگر تکه تکه می‌شنوند و شاید امکان دریافت یکجای مطالب را نداشته باشند. این کتاب فرصت دیدن و مطالعه یکجای کل مطالب را فراهم کرده است. بهرحال زنده نگه‌داشتن موضوعات دینی از اهداف اولیه و عالیه است و ذکر نکات اولیه درباره عاشورا، این متن را بدل به یک اثر درخور توجه کرده است. به نظرم جا دارد، دومین و چندمین گفتنی‌های عاشورا نیز تولید و منتشر شود.

موسوی گرمارودی در بخش دیگری از سخنان خود به ذهن جست‌وجوگر نسل جدید اشاره کرد: مخاطبی که سراغ این کتاب می‌رود، ذهن جست‌وجوگری دارد و قطعا پیشتر درباره موضوع این کتاب آگاهی کسب کرده است، بنابراین با مطالعه این کتاب دست خالی باز نمی‌گردد. به نظرم اگر می‌خواهیم صفر تا صد واقعه عاشورا را برای مخاطبان بیان کنیم باید کتاب دیگری بنویسیم. در روزگار کنونی کودکان و نوجوانان به جهت دسترسی‌های فراوان به اطلاعات، سوالات زیادی دارند و ما باید پاسخگوی آنها باشیم.

وی در ادامه با اشاره به این نکته که خوب است کتاب مکملی برای «اولین گفتنی‌های عاشورا برای من» عرضه شود، گفت: اکنون در حال نگارش کتاب دایره المعارف معصومین(ع) هستم. در این راستا تلاش کردم از ماجرا عقب‌تر حرکت کنم. در حالی که ما همیشه همه چیز را در بطن ماجرا  قرار می‌دهیم. به عنوان مثال در این کتاب بهتر بود درباره دلیل رفتن امام حسین(ع) به مکه و مدینه توضیح بیشتری داده می‌شد. این سوال در ذهن بزرگسالان نیز وجود دارد. نیاز داریم به ماهیت روزگار پیش از این واقعه بپردازیم تا کودکان به آگاهی بیشتری دست پیدا کنند.

موسوی گرمارودی افزود: جامعه ما نیازمند متونی ویرایش شده، کوتاه و ضربه‌ای است. حسن کتاب «اولین گفتنی‌های عاشورا برای من» این است که وقایع را کوتاه و به‌ شکل مجزا بیان کرده است. این شیوه حوصله مخاطب را برای خواندن مابقی مطالب افزایش می‌دهد. ارتباط گرفتن با کودکی که ذهنیتش بکر است نسبت‌ به مخاطبی که ذهنیتش تا حدودی شکل گرفته ساده‌تر است. یکی از کمبودهای ادبیات کودک و نوجوان و حتی حوزه بزرگسال این است که نویسندگان از عبودیت شروع نکرده و سیره و احکام را بیان می‌کنند. ما عبودیت و عشق را در کودکان تفهیم نکرده‌ایم و در این بخش ضعف داریم. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران توجه شایانی به نوشتن آثاری درباره سیره‌نویسی، داستان‌های قرآنی و داستان‌هایی درباره ائمه آغاز شد اما پایه‌گذاری این روند درست نبود.

این نویسنده در ادامه با اشاره به تفاوت روایت برای بزرگسالان و کودکان و نوجوانان گفت: هنگام نوشتن برای گروه‌های سنی مختلف نگاهمان باید متفاوت باشد. در برخی قسمت‌های کتاب «اولین گفتنی‌های عاشورا برای من» غلظت مطالب بهتر است تلطیف شود. برای مثال به جای واژه «سر بریدن» بهتر است از واژه «کشتن» استفاده شود. در دوره کنونی در مراسم مذهبی روضه‌های باز خوانده می‌شود و کسی به این موضوع اعتنایی ندارد که کودکان در آن مجلس حضور دارند. درحالی که مداح باید به حضور کودکان در مراسم توجه کرده و مطالب را به نحوی بیان کند که برای کودک خوشایند باشد. البته نویسنده در عمده بخش‌های کتاب به این مساله توجه کرده است.

موسوی گرمارودی در پایان گفت: نوشتن درباره سیره اهل بیت (ع) به صورت تمام و کمال و حفظ ادب شرعی در آن کار بسیار سختی است. در این کتاب نویسنده به این دلیل که نمی‌خواسته پا از قاعده ادب فراتر بگذارد ادیبانه نوشته است. تصویرگری کتاب‌های دینی نیز کار بسیار سختی است. چرا که تصویرگر باید مطلب را به نحو احسنت به خواننده کتاب منتقل کند. با وجود محدودیت‌هایی که در ارائه تصاویر ائمه وجود دارد اما در این کتاب تصویرگر از پس محتوای کتاب برآمده و کار بسیار موفقی را ارائه داده است. به عبارتی تصویر با متن هم‌خوانی دارد. همچنین در این کتاب در کنار نقل تاریخی، بیان ضرورت‌ها هم آمده و این از محاسن کتاب است. کتاب به صورت دانش‌نامه‌‌ای نوشته شده و من معتقدم این شیوه نگارش به جذب مخاطب کمک بیشتری می‌کند. برای نوشتن کتاب‌های تاریخی برای کودکان هم باید منابع استفاده شده را ذکر کنیم. بیان منابع، صحت و اعتبار کتاب را افزایش می‌دهد.