گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: یگانه فرزند امام عسکری(ع) یازدهمین امام شیعیان، امام زمان حضرت مهدی(عج) در سحرگاه نیمه شعبان سال (۲۵۵ قمری) در سامرا چشم به جهان گشودند.

دوازدهمین امام شیعیان منجی آخرالزمان و مهدی موعود هستند که دورانی طولانی را در غیبت زندگی خواهند کرد. ایشان سرانجام به اراده الهی ظهور و قیام می‌کنند و به عدل و داد بر جهان حکومت خواهند کرد.

در برخى منابع بیش از ۱۸۰ لقب براى امام زمان (ع) بیان شده است. مهدی، صاحب‌الزمان، منتظر، حجت‌الله، بقیةالله، منتقم، موعود، خاتم الاوصیا، غائب، مامول، مضطر و قائم از القاب و کنیه‌های امام زمان(عج) محسوب می‌شوند.

در احادیث شیعه، برای امام دوازدهم(ع) نام‌هایی هم‌چون محمد، احمد و عبدالله ذکر شده است. اما ایشان در میان شیعیان بیشتر با اسم مهدی(عج) شناخته می‌شوند. در برخی نقل‌ها پیامبر اسلام(ص)، امام مهدی(عج) را شبیه‌ترین فرد به خودشان توصیف کرده‌اند. امام حسن عسکری(ع) نیز چهره و اخلاق ایشان را به پیامبر شبیه دانستند.

بسیاری از اماکن در نقاط مختلف همانند «سرداب غیبت در سامرا»، «مسجد سهله در کوفه» و «مسجد جمکران در نزدیکی قم» به امام زمان(عج) منسوب شده‌اند. امام مهدی(عج) از هنگام تولد تا آغاز غیبت صغری در زادگاه‌شان سامرا زندگی می‌کردند. در این دوران، سرداب، محل عبادت و زندگی ایشان بوده است.

برخی روایات به نامعلوم بودن محل زندگی امام زمان(عج) در دوران غیبت اشاره دارند. با این حال در روایات دیگر از مکان‌هایی مانند ذی طوی و کوه رضوی به عنوان محل زندگی امام زمان(عج) در دوران غیبت یاد شده است.

دوران زندگی امام زمان(عج) به چهار دوره تقسیم می‌شود:

«از تولد تا غیبت»: حضرت مهدی(عج) پس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان امام عسکری علیه السلام به صورت نیمه مخفی زندگی کردند. یکی از کارهای بسیار مهمی که حضرت امام حسن عسکری(ع) در این دوره انجام دادند این بود که امام مهدی(عج) را به بزرگان شیعه معرفی کردند تا در آینده در مسئله امامت دچار اختلاف نشوند.

«غیبت صغری»: پس از شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال (۲۶۰ق) دوره غیبت صغری آغاز شد و تا سال (۳۲۹ق) ادامه پیدا کرد. در این دوره حضرت مهدی(عج) از طریق چهار نائب به ادامه امور مردم می‌پرداختند.

«دوره غیبت کبری»: این دوران از سال (۳۲۹ق) شروع شد و تا زمانی که خداوند مصلحت بدانند ادامه خواهد داشت در این دوره پاسخ به پرسش‌ها و احکام مردم بر عهده نایبان عام آن حضرت است و حضرت نایب خاصی برای این دوره معرفی نکرده‌اند.

«دوره حکومت»: پس از ظهور، امام زمان(عج) بر اساس احکام اسلام حکومت واحد جهانی تشکیل خواهند داد که در سایه آن سرتاسر عالم پر از عدل و داد خواهد شد.

میلاد امام زمان(عج) مصادف با روز جهانی مستضعفان است. شب نیمه شعبان که به آن «لیله البرات»، «لیله الصک»، «لیله المبارکه» و «لیله الرحمه» نیز گفته‌اند، پرفضیلت‌ترین شب بعد از  شب‌قدر محسوب می‌شود.

 

در مورد زندگی امام زمان (عج) و فرهنگ مهدویت و انتظار، کتاب‌های متعدد و متنوعی نشر یافتند؛ ۲۰ عنوان:

۱-«ناپیدا ولی با ما» نویسنده واحد تحقیقات مسجد مقدس جمکران- ناشر مسجد مقدس جمکران

۲-«جهانی شدن فرهنگ مهدوی» نویسنده زینب متقی‌زاده- ناشر بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)

۳-«دوران با شکوه ظهور» نویسنده علامه میرزا محمدباقر فقیه ایمانی- ناشر عطرعترت

۴-«مهر محبوب؛ بررسی و تحقیق در آثار و خواص محبت امام عصر(عج)» نویسنده سیدحسین حسینی- ناشر آفاق

۵-«میم آشنایی» نویسنده سیدمحمدهادی صدرالحفاظی- ناشر حق یاوران – موعود کعبه

۶-«یاد محبوب» نویسنده سیدحسین حسینی- ناشر آفاق

۷-«برکات حضرت ولی‌عصر(عج)» نویسنده سیدجواد معلم- ناشر برکات اهل بیت

۸-«جلوه‌های پنهانی امام عصر علیه السلام» نویسنده حسین علی‌پور- ناشر مسجد مقدس جمکران

۹-«امام زمان و امکان طول عمر تا بی‌نهایت برگرفته از قرآن و حدیث» نویسنده محمد مظاهری- ناشر ابتکار دانش

۱۰-«تعلیم و تربیت در عصر ظهور» نویسنده رحیم کارگر- انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی(عج)

۱۱-«پیدای پنهان؛ نگاهی کوتاه به حیات، سیرت و آثار حضرت مهدی(عج)» نویسنده سیدمسعود پورسیدآقایی- نشر حضور

۱۲-«سیمای امام مهدی (عج)» نویسنده سیدمحمدرضا طباطبایی‌نسب- ناشر تهران دبیرخانه دایمی اجلاس دوسالانه بررسی ابعاد وجود حضرت مهدی(عج)

۱۳-«امام زمان(ع) و علی بن مهزیار» نویسنده و مترجم محمد یوسفی جمکرانی- ناشر خورشید هدایت

۱۴-«امامت، غیبت، ظهور» نویسنده مسجد مقدس جمکران- ناشر مسجد مقدس جمکران

۱۵-«نگین آفرینش» نویسنده محمد بالادستیان، محمدمهدی حایری‌پور، مهدی یوسفیان- ناشر مرکز تخصصی مهدویت، قم

۱۶-«سفیران امام» نویسنده عباس راسخی‌نجفی- ناشر محب، مشهد

۱۷-«تاریخ عصر غیبت» نویسنده سیدمجید پورطباطبایی- ناشر دفتر تدوین کتب درسی مرکز جهانی علوم اسلامی

۱۸-«گامی در جهت شناخت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف و نواب اربعه)» نویسنده حمیدرضا کفاش- ناشر عابد

۱۹-«خورشید مغرب» نوشته محمدرضا حکیمی- ناشر دلیل ما

۲۰-«جوان! امام زمانت را بشناس» نویسنده زیر نظر حجت سلیمانی شاهرودی- ناشر عالمه

 

شاعران کلاسیک، معاصر و آیینی در اشعار متعددی به میلاد باسعادت امام زمان(عج) پرداخته‌اند؛ نمونه و بخش‌هایی از چند شعر:

گر منازع خواهی ای مهدی فرود آی از حصار

ور متابع خواهی ای دجال گمره سر بر آر

ای به دم جفت عیسی مریم

دام دجال برکن از عالم

اندرین روزگار بد عهدی

چیست جز عدل، هدیه مهدی

سنایی

 

از آن عهده که در سر دارد این عهد

بدین مهدی توان رستن از این عهد

مهدی ای کافتاب این مهد است

دولتش ختم آخرین عهد است

نظامی گنجوی

 

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی

دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

دایم گل این بستان شاداب نمی‌ماند

دریاب ضعیفان را در وقت توانایی

مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد

کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی

ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست

شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی

ای درد توام درمان در بستر ناکامی

و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم

لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی

حافظ

 

امشب شب فرخنده میلاد نور است

بى پرده نور غیب مطلق در ظهور است‌

امشب عیان گردید آن سر نهانى

کو خواند بر موسى حدیث لن ترانى‌

امشب به بزم قدس، شورى عاشقانه است

لاهوتیان را از طرب بر لب ترانه است‌

نخل مراد انبیا امشب ثمر داد

شاخ امید اولیا بالید و بر داد

در کارگاه غیب، نقشى تازه بستند

امشب کتاب شرع را شیرازه بستند

بشکفت امشب سر حق در جان نرگس

سر زد گل توحید از دامان نرگس‌

سر زد ز برج غیب و از شرق حقیقت

مهر منیر حق سنا برق حقیقت‌

آن کو که موعود امم سر کتاب است

فرمانش نافذ، منطقش فصل الخطابست‌

آن منجى مستضعفان آن مصلح کل

آن آفتاب معدلت مهر تفضل‌

 آن رکن شرع و اصل دین و عین ایمان

آن وارث علم رسول و روح قرآن‌

آن در درج معرفت آن بحر احسان

کز وى رسد فیض خدا بر ملک امکان‌

آن طلعت حق مطلع انوار سرمد

آن قرة العین على، نفس محمد

مهدى که در ملک بقا صاحب زمانست

یادش چراغ سینه مستضعفانست‌

بادا طلوع کوکب این گوهر پاک

فرخنده بر مستضعفان عرصه خاک

محمود شاهرخى

 

مژده که میلاد منجى بشر آمد

فلک هدى را دلیل و راهبر آمد

مژده که آمد خدیو عالم امکان 

حجت برحق امام منتظر آمد

مژده که خورشید تابناک ولایت

بر فلک عدل و داد، جلوه‌گر آمد

نیمه شعبان رسید و منتظران را

شام غم افزاى انتظار سر آمد

 مایه‌ اعزاز رهروان شریعت

محیى احکام و فخر بوالبشر آمد

نخل ولایت بر این شکوفه‌ عصمت

بار دگر سرفراز و بارور آمد

دیده‌ نرجس بر آن جمال دل آرا

گویى بر قرص مه نظاره‌گر آمد

حجت ثانى عشر، سلاله طه

مظهر ذات و صفات دادگر آمد

مژده که از کوى دوست دلشدگان را

پیک صبا در طلیعه سحر آمد

فیض عمیمى که از طفیل وجودش

عالمیان را عطاى بى‌شمر آمد

ملک عدالت دگر فنا نپذیرد

دولت مسعود و معدلت اثر آمد

مژده «براتى» که روزگار وصال‌ست

ماه دلاراى من ز پرده در آمد

محمدتقی براتی

 

این روزها که می‌گذرد هر روز

احساس می‌کنم که کسی در باد

فریاد می‌زند

احساس می‌کنم که مرا

از عمق جاده‌های مه آلود

یک آشنای دور صدا می‌زند

آهنگ آشنای صدای او

مثل عبور نور

مثل عبور نوروز

مثل صدای آمدن روز است

آن روز ناگزیر که می‌آید

روزی که آسمان

در حسرت ستاره نباشد

روزی که آرزوی چنین روزی

محتاج استعاره نباشد

ای روز آفتابی

ای مثل چشم‌های خدا آبی

ای روز آمدن

ای مثل روز، آمدنت روشن

این روزها که می‌گذرد هر روز

در انتظار آمدنت هستم

اما با من بگو

که آیا من نیز

در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین‌پور

 

خدا کند که بهار رسیدنش برسد

شب تولد چشمان روشنش برسد

چو گرد بر سر راهش نشسته‌ام شب و روز

به این امید که دستم به دامنش برسد

هزار دست پر از خواهشند و گوش به زنگ

که آن انارترین روز چیدنش برسد

چه سال‌ها که درین دشت، خوشه چین ماندم

که دست خالی شوقم به خرمنش برسد

بر این مشام و بر این جان چه می‌شود یارب!

نسیمی از چمنش بویی از تنش برسد

خدای من دل چشم انتظار من تا چند

به دور دست فلک بانگ شیونش برسد؟

چقدر بر لب این جاده منتظر ماندن؟

خدا کند که از آن دور تو سنش برسد

سعید بیابانکی

 

منتظر باشید بت‌ها یک نفر خواهد رسید

از تبار بت شکن‌ها با تبر خواهد رسید

باز برپا کرده‌اید این روز‌ها بت‌خانه را

چون نمی‌دانید ابراهیم سرخواهد رسید

دیر آمد با نیامد فرق دارد، انتظار

گرچه عمر نوح باشد باز سر خواهد رسید

زیر پای کینه‌ی اهل ستم له می‌شوند

پاسبان لاله‌های خون جگر خواهد رسید

این شب یلدای دوری از امام عاشقان

گرچه طولانی‌ست، اما تا سحر خواهد رسید

ابر‌ها آماده‌ باریدن رحمت شوید

از حضور حضرت باران خبر خواهد رسید

در زمین سینه‌ها بذر صبوری کاشتیم

باغبان‌ها همتی، فصل ثمر خواهد رسید

قصه‌های کودکی پایان خوبی داشتند

عاقبت آن مرد روزی ازسفر خواهد رسید

مجتبی خرسندی

 

عشق رختیست که بر قامت جان دوخته‌ایم

این متاعی است که جان داده و نفروخته‌ایم

ترس از فقر ونداری دو جهان در ما نیست

عشق رزقی‌ست که تا آخرت اندوخته‌ایم

عشق مشقی‌ست که هر شب بنویسیم علی

عشق درسی‌ست کز آن زیستن آموخته ایم

عشق یعنی علی و آل علی دیگر هیچ

شعله هستی از این عشق بر افروخته‌ایم

یازده بار علی بعد علی آمده است

یازده مرتبه از عشق علی سوخته‌ایم

گرچه در هردوجهان عشق به معنای علی است

آخرین عشق از این سلسه لیلای علی است

او همانیست که جا در دل ایمان دارد

عاشق عاقل و دیوانه فراوان دارد

او همانی‌ست که از آل علی دل برده

جان زهراست که جا در دل جانان دارد

گرکه شانه بکشد سیل بلاکش ریزد

سر هر زلف خمش حلقه رندان دارد

هر که رفته به تماشای نگاهش گفته

جای چشمش به خدا مصحف قرآن دارد

او همانیست که هر چند ندیدنداو را

یک جهان آن قد و بالاش مسلمان دارد

خبر آمدنت را که ملائک دادند

همه از شوق تو بر سجده شکر افتادند

خبر آمد گل بی‌خار به دنیا آمد

عاشقان حضرت دلدار به دنیا آمد

کلهم نور نبی‌اند پسر‌های علی

آخرین احمد مختار به دنیا آمد

یازه زاده زهرا همه شیرند و کنون

آخرین حیدر کرار به دنیا آمد

گرحسین بن علی سبط نبی شیرین است

او حسینی‌ست که نه بار به دنیا آمد

سیزده کعبه به دور سر او می‌گردند

نقطه مرکز پرگار به دنیا آمد

اینکه از عشق رخش عشق به فریاد آمد

مهدی ماست که با حسن خدا داد آمد

عطر نرگس شدی و نیست از این بو خوشتر

حلقه دام بلا نیست از این مو خوشتر

سوی چشمان شما کعبه به پا کرده نماز

قبله‌ای نیست به والله از این سو خوشت

نه غلط گفته هر انکس که بهشتت گفته

کی بهشت است به اندازه این رو خوشتر

گر که دیوان غزل مدح تو گوید نشود

از دوبیتی که نوشتی به دو ابرو خوشتر

روی لب‌های تو انگار سلیل است روان

هست از آب بقا، کوثر این جو خوشتر

جان فدای لب تو باد که در دید ه. مست

چمن آرای جهان خوشتر از این غنچه نبست

نقل کردند که تو هیبت طا‌ها داری

نقل کردند که تو عصمت زهرا داری

بی‌گمان پشت ندارد زره‌ات، چون حیدر

نقل کردند که تو قدرت مولا داری

دشمنت هر که شود قبر خودش راکنده

همه جا پر شده که دیده سقا داری

گر رجز خوان بشوی اهل زمین می‌لرزند

این نشانی‌ست که از اکبر لیلا داری

تو خودت یک تن یک کرب بلایی اقا

این غروری‌ست که از زینب کبری داری‌

ای گل سر سبد عرش خدا یا مولا

جان زهرا قسمت می‌دهم آقا که بیا

سایه دست کریمت همه جا روی سرم

حسرت روی تو عمری‌ست به چشمان ترم

هیچ‌کس مشتری سینه تنگم نشده

جنس بنجل شده‌ام لطف کن آقا بخرم

صبح جمعه همه گفتند که تو می‌آیی

همه عمر قسم منتظر آن سحرم

هوس کرببلا این دل تنگم دارد

یک شب جمعه حرم با خودت آقا ببرم

کاش می‌شد که کمی گریه کن کرببلا

جای تو گریه کنم‌ ای همه بال و پرم

چند قرن است که جانت شده آقا برلب

سینه‌ات پر شده از روضه زینب زینب

موسی علیمرادی