گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: بیست‌وهشتم صفر ماه برای امام دوم شیعیان مراسم عزاداری برگزار می‌شود. هفتم صفر ماه نیز به‌روایتی شهادت امام حسن‌مجتبی (ع) ثبت شده است؛ اما روایتی نیز وجود دارد که ‌حضرت در ماه ربیع‌الاول شهید شده باشند.

حسن بن علی بن ابی‌طالب(ع) مشهور به امام حسن مجتبی دومین امام شیعیان، نخستین فرزند خانواده امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) هستند. نام «حسن» به معنای نیکو را پیامبر (ص) برای ایشان برگزیدند. کنیه امام حسن مجتبی (ع) را «ابومحمد» و «ابوالقاسم» گفته‌اند. برای ایشان القابی هم‌چون مجتبی (برگزیده) و سید (سرور) و زکی (پاکیزه) برشمرده‌اند. درباره جود و بخشش امام مجتبی (ع) هم حکایات و روایات متعددی بیان شده است. آیه اطعام، آیه مودت و آیه مباهله نیز درباره ایشان و پدر و مادر و برادرشان نازل شده است. حضرت امام حسن مجتبی (ع) دو بار کل دارایی‌شان را در راه خدا بخشیدند و سه بار نیمی از اموالشان را به نیازمندان دادند. به دلیل بخشش‌های فراوان ایشان را «کریم اهل بیت» خوانده‌اند.

امام حسن (ع) پس از شهادت پدر بزرگوارش به امر خدا و طبق وصیت آن حضرت، به امامت رسیدند و نزدیک به ۶ ماه به اداره امور مسلمین پرداختند. طبق روایت‌ها مهم‌ترین حادثه در زندگی امام حسن علیه‌السلام جریان صلح معاویه با آن حضرت است. تحلیل این حادثه از آن جهت ضروری به نظر می‌رسد که امام صلح را حجتی بر آیندگان می‌داند.

حکومت اموی پس از تحمیل صلح بر امام حسن علیه‌السلام گرچه به بسیاری از اهداف خود رسیده بود، ولی هم‌چنان وجود امام را مانع از به اجرا درآوردن برخی از نیات پلید خود می‌دانست. از جمله اهدافی که معاویه دنبال می‌کرد، تعیین جانشین برای خود بود. معاویه تصمیم گرفت از هر راه ممکن امام علیه‌السلام را به شهادت برساند. پس از بررسی‌های زیاد، جعده همسر امام حسن (ع) را مناسب‌ترین فرد برای تحقق بخشیدن به این هدف پلید دید. آنگاه به صورت محرمانه و با ارسال صدهزار درهم به جعده، به او قول داد که اگر امام حسن (ع) را به شهادت برساند او را به همسری یزید درخواهد آورد. جعده آن حضرت را با ریختن زهر در آب آشامیدنی مسموم کرد و طولی نکشید بر اثر آن، امام حسن علیه‌السلام در سن ۴۷ سالگی به شهادت رسیدند و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شدند.

 

درباره امام حسن مجتبی (ع) کتاب‌های متعددی نوشته و به چاپ رسیده‌اند. معرفی ۱۵ عنوان کتاب:

۱-«گزارش لحظه به لحظه از شهادت امام مجتبی (ع)» این کتاب نوشته محمدرضا انصاری گزارشی است از جزییات شهادت امام حسن مجتبی (ع) که در قالب داستان تدوین شده.

۲-«حکایت اخگر الماس ریزه‌ها» موضوع کتاب تحلیلی از شهادت امام حسن مجتبی (ع) و بررسی اقوال در مورد خروج پاره‌های کبد ایشان پس از خوردن سم است. جویا جهانبخش، نویسنده این کتاب است.

۳-«در تحلیلى از زندگانى سیاسى امام حسن مجتبى علیه‌السلام» نوشته جعفر مرتضى‌العاملى ترجمه محمد سپهرى به زندگى سیاسى امام پرداخته شده است.

۴-«حقایق پنهان» پژوهشی‌ در زندگانی‌ سیاسی‌ امام‌ حسن‌ مجتبی‌ علیه‌السلام‌ است که توسط احمد زمانی‌ به نگارش درآمده است.

۵-«مسند الامام المجتبى ابی محمد الحسن بن علی علیهما السلام‌» نوشته عزیزالله عطاردی‌ است و مولف در هر مسند، روایات را به صورت کامل از منابع نقل کرده و ضمن بیان منبع آن، سلسله اسناد را هم آورده است.

۶-«چهل حدیث در فضایل امام حسن (ع)»، در این کتاب پاره‌ای از احادیث پیامبر و سایر معصومین (ع) راجع به فضایل و ابعاد اخلاقی و شخصیتی امام حسن مجتبی (ع) ذکر شده است.

۷-در کتاب «کلمه ‌الامام الحسن» اثر سیدحسن شیرازی ترجمه علی‌رضا میرزامحمد سخنان امام حسن (ع) جمع‌آوردی شده است.

۸-«حسن (ع) کیست؟» اثر فضل‌الله کمپانی است و در این کتاب نویسنده ضمن بیان تاریخ زندگانی امام حسن مجتبی (ع) و بیان فضایل به مسئله صلح ایشان پرداخته و کوشیده با ادله تاریخی، روایی و با بیانی رسا و روان به تبیین آن بپردازد.

۹-«صلح امام حسن، پرشکوه‌ترین نرمش قهرمانانه» شیخ‌راضی آل‌یاسین، ترجمه حضرت آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، در این کتاب جامع‌ترین و کامل‌ترین تحلیل تاریخی از واقعه صلح امام حسن (ع) صورت گرفته است.

۱۰-«نگرشی به صلح امام حسن (ع)» اثر ابراهیم طاهری، ضمن بیان فضایل و خصایل، زندگانی امام حسن (ع) تلاش شده چهره‌ای منطقی و شایسته از صلح امام حسن (ع) نشان داده شود.

۱۱-«امام مجتبی (ع) در آیینه کتاب» شامل کتاب‌شناسی ۴۶۳ عنوان کتاب مستقل در ۱۰ زبان است. در چاپ قبلی این کتاب به ۲۲۲ عنوان اشاره شده است.

۱۲-«امام حسن» بحثی برگرفته از کتاب «الغدیر» نوشته علامه عبدالحسین امینی با گردآوری محمدحسن شفیعی شاهرودی است. در این کتاب نویسنده سخنانی را که پیامبر اکرم (ص) در مورد امام حسن (ع) بیان کرده با شرح و تفصیل از نظر خوانندگان می‎گذراند.

۱۳-«مکتب کریم اهل بیت (ع) امام حسن مجتبی(ع)» نوشته علی ‌قائمی به ۱۸ بخش تقسیم شده و در هر بخش به قسمتی از زندگی امام حسن (ع) پرداخته شده است.

۱۴-«دریا، طوفان، تلاطم، ‌پنجره‌ای به آفاق شخصیت شگفت امام حسن مجتبی (ع)» نوشته محبوبه زارع، ۶ بخش دارد.

۱۵-«با مظلومی صبور» این کتاب گزارشی مختصر از زندگی امام حسن مجتبی (ع) است که توسط محمد انصاری، نوشته شده است.

 

هم‌چنین شاعران در سوگ شهادت امام دوم شیعیان اشعاری سروده‌اند؛ چند نمونه شعر:

فقیر آمد سراغش سیر برگشت

سفیه ساده، با تدبیر برگشت

کرامت خواست سر بالا بگیرد

حسن را دید و شد تحقیر، برگشت

هزاران حیله آل امیه

برای جنگ، بی‌تاثیر برگشت

خدا تنها خبر دارد که دستش

کجاها رفت تا شمشیر، برگشت

چه آمد بر سرش در کوچه آن روز

که کودک رفت اما پیر برگشت

مسیر خانه تا مسجد، کم، اما

حسن با مادر خود دیر برگشت

نوشتند او میان کوچه دق کرد

فقط با معجزه، تقدیر برگشت

برای زینب عاشورا شد آغاز

چو تابوت حسن با تیر برگشت

کرمت بار عام هم دارد

لطف‌هایت دوام هم دارد

تا غلامت شدیم فهمیدیم

نوکری، احترام هم دارد

صلح کردی که ما بیاموزیم

تیغ شیعه، نیام هم دارد

همه دیدند نسل شیر جمل

جز شجاعت، مرام هم دارد

خواهرت نیز خطّ قرمز ماست

لشکرت عزم شام هم دارد

ما برایت ضریح می‌سازیم

زخم عشق، التیام هم دارد

چون که نذر حسن شد از مطلع

شعر، حُسن ختام هم دارد:

گرچه حق، بی‌حساب می‌بخشد

سرِ وقت انتقام هم دارد

آن‌که سیلی به مادرت زده است

لعنت مستدام هم دارد

نفیسه‌سادات موسوی

 

ای مادری‌ترین پسر فاطمه، حسن

ای مجتبی‌ترین ثمر فاطمه، حسن

آن مقتدا که هیچ کَسَش اقتدا نکرد

با اینکه هست تاج سر فاطمه، حسن

وقتی که در مدینه غریبش گذاشتند

یعنی شکست بال و پر فاطمه، حسن

حتی صدای تو به سپاهت نمی‌رسید

یعنی شکسته شد کمر فاطمه، حسن

روزی که مادر تو به کوچه ز پا فتاد

چشم تو دید درد سر فاطمه، حسن

در ناله ها و نافله‌های شبش کسی

چون تو ندید چشم تر فاطمه، حسن

در بین اهل بیت، خدایی خودت بگو

مثل تو کیست خونجگر فاطمه، حسن

چون تو کسی که چادر خاکی ندیده است

ای قامتت عصا به بر فاطمه، حسن

سیلی به پیش چشم تو بر مادرت زدند

دیوار بود و زخم سر فاطمه، حسن

زهرا اگر که شد سپر مرتضی علی

آری تویی، تویی سپر فاطمه، حسن

الحق که از حسین تو هستی غریب‌تر

این غربت است، در نظر فاطمه، حسن

یک یار هم کنار تو روز وفا نماند

در غربتی تو هم اثر فاطمه، حسن

یک عمر خون دل ز گلویت به تشت ریخت

ای پاره پاره جگر فاطمه، حسن

محمود ژولیده

 

غربت برای تو به وطن گریه می‌کند

هر مرد در غم تو چو زن گریه می‌کند

خونابه نگاه تو وقتی تمام شد

بر غصه دل تو دهن گریه می‌کند

باران گرفت و لاله  عباسی‌ات شکفت

عباس بر تو سرو چمن گریه می‌کند

رفتی که حرف دل بزنی رخ خضاب شد

اینجا حنا به طرز سخن گریه می‌کند

تو روح زینبی، سر جدّت نگاه کن

بر روح زخم خورده، بدن گریه می‌کند

از شاهکار صلح تو طرحش بلند شد

هفتاد و دو سری که به تن گریه می‌کند

هفتاد روزن از کفن تو گشوده شد

در ماتم تن تو کفن گریه می‌کند

در هر کسی برای حسن اشک چشم نیست

معنی، حسین بهر حسن گریه می‌کند

محمد سهرابی

 

ای در هوای ماتم تو عرش، سوگوار‌

ای در غم تو چشم سماوات، اشکبار

اسلام در مصیبت تو می‌شود یتیم

دین در فراق روی تو بی‌تاب، بیقرار

ما را در اوج گنبد خضرای خود ببر

تا روی گنبدت بنشینیم، چون غبار

هرگز ز یاد حضرت زهرا نمی‌رود

چشمی که شد ز ماتم تو ابر نوبهار

رفتی و از مدینه‌ی تو رفت دلخوشی

کوچید مرغ عشق و محبت از آن دیار

سر زد پس از تو‌ای به همه خلق مهربان

از امت تو آنچه نمی‌رفت انتظار

هرچند از تو غیر محبت ندیده بود

اما به اهل بیت تو بد کرد روزگار

گلچین رسید و بعد تو خشکید پشت در

یاسی که مانده بود ز باغ تو یادگار

گر می‌گرفت آتش کینه به خانه و‌

می‌رفت سمت پهلوی گل دست‌های خار

آن دست که به بازوی زهرا قلاف زد

انداخت دور گردن مولا طناب دار

در بین کوچه باز همان دست آمد و

دیوار کوچه خون شد و افتاد گوشوار

محمدعلی بیابانی

 

گر چه در مظلومیت احساس غربت می‌کنیم‌

می‌رسد از راه، روزی که قیامت می‌کنیم

می‌رسد روزی که می‌سازیم، صحنت را حسن؟!

بعد از آن درباره‌اش هر روز، صحبت می‌کنیم

از مزارت گَرد غم یک روز، جارو می‌شود

خاک‌های روی آن را مهر تربت می‌کنیم

ما حصار ظلم را از دور قبرت می‌کنیم

زائرانت را از این دیوار، راحت می‌کنیم

عاقبت یک روز، از درگاه “باب القاسمت”

پرچم گنبد طلایت را زیارت می‌کنیم

عاقبت یک روز، رو به گنبدت می‌ایستیم

دست بر سینه به تو عرض ارادت می‌کنیم

لذت بوسیدن دست ضریحت را حسن …

با تمام ساکنان عرش، قسمت می‌کنیم

ما برای روضه خوانی بین جمع زائران …

در حرم هر روز، یک مداح دعوت می‌کنیم

در حیاط صحن تو آنقدر، سینه می‌زنیم

بعد از آن در سایه سارت استراحت می‌کنیم

در میان کوچه‌ی بغض تو هیئت می‌زنیم

در عزای مادرت ذکر مصیبت می‌کنیم

بغض کردن از غریبی مزارت کافی است‌

می‌رسد روزی که آخر ترک عادت می‌کنیم

می‌رسد روزی که ما در سرزمین مادری

از ظهور حضرت مهدی حمایت می‌کنیم

رضا قاسمی

 

روضه خوان خسته نباشی مادر

روضه خواندی ز شه بی کفنم

شصت روز است حسین می‌گویی

امشبی روضه بخوان از حسنم

روضه خوان روضه غربت سخت است

هیچ‌کس با حسنم یار نبود

خانه هم امن نبوده بر او

همسرش یار وفادار نبود

جعده زهری به حسن خورانده

که از آن فتنه و شر می‌ریزد

روی تشتی که برایش بردند

لخته خون، پاره جگر می‌ریزد

روضه خوان روضه بخوان از حسنم

جگرش گرچه به زهر آغشته

پسرم غیرتی و مادری است

داغ کوچه حسنم را کشته

صورت من که از آن کوچه تنگ

تا دم مرگ فقط نیلی ماند

توی ذهن حسن مظلومم

تا ابد خاطره سیلی ماند

حسنم هیچ نرفت از یادش

آتش و دود چه غوغا می‌کرد

در که افتاد روی پهلوی‌ام

محسنم داشت تقلا می‌کرد

امیر عظیمی