سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین، سومین دوسالانه جایزه "ادبی بوشهر" 19 تا 23 خردادماه با اجرای ویژه‌برنامه‌های متنوعی با حضور چهره‌های شاخص ادبی کشور به همت سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری بندر بوشهر در بوشهر برگزار شد. محمد آزرم که داوری بخش "شعر" این دوسالانه را به عهده داشت درباره بحث داوری و سطح آثار به هنرآنلاین توضیحاتی ارائه داد. او کتاب‌های "عکس‌های منتشر نشده" (گزیده شعرهای ۷۲ تا ۷٥)؛ "اسمش همین است محمد آزرم" (گزیده شعرهای ۷۶ تا ۸۱)؛ "هوم" (گزیده شعرهای ۸۴ تا ۸۸)، "عطر از نام" (شعرهای بداهه‌‌نویسی مشترک با ایولیلیث) و "هیاکل"  و "آیا" را در حوزه شعر تجربی به چاپ رسانده. از او مقالات متعددی در 15 سال گذشته در زمینه تئوری ادبی منتشر شده و گزیده‌ای از این مقالات را در کتابی با نام "الفبای راز" راهی بازار کتاب کرده است. همچنین منتخبی از شعرهای هوشنگ ایرانی شاعر پیش‌رو دهه 30 با مقدمه تحلیلی/انتقادی او با نام "جیغ بنفش" در بازار کتاب موجود است.

 

اخیرا به عنوان داور شعر سومین دوسالانه جایزه "ادبی بوشهر" که در سطح کشوری برگزار شد، حضور داشتید؛ ویژگی این جشنواره چه بود؟

نکته جالب برای من دیدگاه باز و چشم‌انداز وسیع برگزارکنندگان این جشنواره بود که می‌خواستند "بوشهر" تنها مرکز یک استان کشور نباشد بلکه به یکی از مراکز شعر و داستان هم تبدیل شود. همان‌طور که در سخنرانی‌ام درباره دوست شاعرم علی قنبری گفتم، بوشهر شهری است که در عرصه شعر برای شاعرانی هم‌چون منوچهر آتشی و علی باباچاهی از بندری در جنوب ایران به شهری در کرانه‌های زبان تبدیل می‌شود و این وضعیت با حضور شاعران نخبه در آینده هم می‌تواند ادامه یابد اگر جامعه ادبی بوشهر خود را در دل‌خوشی‌های سپری شده و حواشی بیهوده غرق نکند. به هرحال نگاه توسعه‌ای و فرابومی به شعر و داستان و محصور نماندن در مرزبندی‌های جغرافیایی از ویژگی‌های بارز این جشنواره بود. علاوه بر این، جشنواره ادبی بوشهر فرصتی برای بازتعریف شعر در اذهان شاعرانی بود که در آن مشارکت کردند و به آنان امکان می‌داد در دانسته‌های خود شک کنند و شاهد افقی تازه از دانش شعر باشند. این جشنواره شاعران جوان را به فکر کردن درباره شعر واداشت و به آنان برای بیان نظرات‌شان فرصت داد.

کلیت شعرهایی که داوری شد چطور بود؟ از سطح کارها و کیفیت آن‌ها رضایت داشتید؟

شعرها در دو گروه کتاب‌های چاپ شده و تک شعر بررسی شد. به طور طبیعی انتظار نداشتم که بین کتاب‌ها و شعرهای دریافتی، با حجم وسیعی از شاهکارها مواجه شوم؛ اما منتظر بودم که دست کم یک کتاب یا یک شعر، شگفت زده‌ام کند که این اتفاق نیفتاد. با این همه متوجه نکاتی شدم که جالب توجه‌اند. یکی این که تعداد شاعران زن بیش از شاعران مرد شده و تا چند دهه دیگر اگر هنری به نام شعر باقی مانده باشد، صاحبان آن زنان هستند. دوم این که خیال‌پردازی در شعر زنان شرکت‌کننده نسبت به مردان، از سطح بسیار بالاتری برخوردار بود. اگر خیال‌پردازی از سطح روایت فراتر برود و با "زبان ورزی" منطبق شود شاهد بروز خلاقیت‌های جدیدی در شعر زنان خواهیم بود.  

پس خلاقیت مورد انتظار شما از شعرها برآورده نشد، درست است؟

اولین قدم خلاقیت، نادیده گرفتن حد و مرزهاست. روایت مورد اشاره در بسیاری از آثار ارسالی، یک چارچوب کلیشه‌ای و استدلالی برای رسیدن از ابتدا به انتهای حرف‌های راوی شعر است که از مستعمل‌ترین روش‌های بیان استفاده می‌کند؛ طبیعی است که در چنین مواردی، با فقدان خلاقیت مواجهیم. موضوع این شعرها چیزی نیست که از آن حرف می‌زنند، رفتاری‌ است که از خود نشان می‌دهند و به مخاطب احتمالی اعلام می‌کنند که با فقدان‌ها مواجه است؛ فقدان کیفیت، فقدان استراتژی نوشتن، فقدان تفکر فرمی و فقدان تمامی آنچه منجر به کلیتی زیباشناختی به نام شعر می‌شود. نکته‌ای که در بسیاری از شعرهای ارسالی مشاهده می‌شد، تصور اشتباه از "تقطیع" بود. چگونگی تقطیع از استراتژی فرم شعر تبعیت می‌کند و به معناها، آواها و موسیقای زبان شعر بستگی دارد. بسیاری از شعرهای ارسالی نوشته‌هایی بودند که صرفا تقطیع شده بودند؛ اما تقطیع، به تنهایی مولد شعر نیست. در این آثار با داستان‌های کوتاه تقطیع شده؛ نوشته‌های کاملا معمولی تقطیع شده، فلش فیکشن‌های تقطیع شده و در حقیقت با تصورات اشتباه تقطیع شده از شعر مواجه بودیم. اگر برخی از شاعران مشارکت‌کننده در جشنواره، با این تصور که می‌توان از ترفند تقطیع "حاضر آماده" استفاده کرد و با نشان دادن ظاهری از شعر کاری خلاق ارائه داد، مبادرت به این کار کرده باشند، باید گفت این ترفند همه جا و در هر موقعیتی جواب نمی‌دهد. برای این کار یا باید "هاله شاعریت" می‌داشتند که عموم مشارکت‌کنندگان جوان بودند و از چنین شهرتی برخوردار نبودند؛ یا این‌که بین تعدادی شعر در یک پروژه خاص آن را ارائه می‌دادند که این اتفاق هم نیفتاده بود.

تا جایی که می‌دانیم روایت بنیان داستان‌نویسی است توضیح دهید روایت در شعر چه نقشی دارد؟

روایت در شعر باید به "چگونه بیان کردن" و فرم‌سازی روایی منجر شود. مشکل بسیاری از نوشته‌ها این است که توجهی به چگونه بیان کردن، ندارند و تبدیل به انشاهای توصیفی توضیحی می‌شوند؛ در نتیجه با انتظاری که از شعر داریم بی‌نسبت می‌مانند. شعر، جهانی زبانی پدید می‌آورد و با چیدمانی جدید، چیزها را مثل سپیده دم آفرینش برای نخستین بار صدا می‌زند و به آن‌ها نام می‌بخشد و امور نامحسوس را محسوس می‌کند؛ به قول هایدگر، "شعر، نامیدن بنیادین هستی است."

بسیاری هنوز شعر را یک امر غریزی و استعداد درونی می‌دانند بنابراین توجهی به چگونه بیان کردن، در شعرهای روایی ندارند. واقعا دانستن و آگاهی از این کیفیت زبانی چه اهمیتی دارد؟

در بسیاری از همین شعرهای ارسالی به جشنواره، با نوشته‌هایی مواجه می‌شدیم که نسبت به آغاز، پایان و مفصل‌بندی روایت آگاهی نداشتند. نوشته‌ای را می‌خواندیم و سطر به سطر پیش می‌رفتیم بدون این‌که شعر آغاز شده باشد. بعد از چند سطر، شعر تمام می‌شد اما نوشته هم‌چنان ادامه داشت. بین شعرهای ارسالی، انشاهایی بود که درکی از مفصل‌بندی بین سطرها، عبارت‌ها و بندهای شعر نداشتند، ضمن این‌که مکانیسم بیانی آن‌ها اغلب به استفاده از تشبیه، استعاره‌های گشوده، عبارت‌های توصیفی و درکل آنچه می‌توان در شعر کلیشه زبانی نامید، اکتفا می‌کرد. استعداد درونی برای شاعر باید منجر به نوشتن شعرهای خلاق، جسورانه و تجربی باشد، وگرنه ممکن است اتفاقی شعر خوبی هم نوشته شود ولی در ادامه کار شاعر شاهد استمرار این کیفیت نباشیم. به هرحال بین شعر نوشتن و انشانویسی تفاوت عظیمی وجود دارد که نادیده گرفتن آن در این روزها ناشی از دانش شعر و هوش هنری نیست. همین نادیده گرفتن باعث شیوع نوشته‌های بدون خلاقیت در شبکه‌های اجتماعی شده است.

با این حساب از نتایج داوری رضایت دارید؟ به هر حال شما یک رای داشتید و داوران 5 نفر بودند.

نتایج داوری، همان‌طور که گفتید، معدل امتیازات 5 داور شعر است، پس کاملا نسبی است. علاوه بر این، نتایج ارتباط مستقیمی به کتاب‌های ارسالی به جشنواره دارد. در نظر بگیرید که ده‌ها کتاب دیگر از شاعرانی که شرایط شرکت در این جایزه را داشتند، به داوران می‌رسید، بدون تردید با نتایج دیگری مواجه می‌شدیم. پس رضایت من هم از نتایج یک امر نسبی است. در شرایطی که شعر به عنوان یک امر زیبا از حوزه نیازهای انسان امروز در حال محو شدن است و تنها ردی از آن باقی مانده، این‌که هنوز هم افرادی هستند که کتاب شعر چاپ می‌کنند، یعنی سنتی‌ترین روش ممکن در آفریدن موقعیتی به نام شعر، به خودی خود باعث امیدواری است. هرچند شعر برای باقی ماندن در جهان‌های به شدت متغیر آینده، باید کاملا منعطف باشد.

شعرهایی که به عنوان برنده جایزه اعلام شدند، دارای معیارهای شعری مورد نظر شما هستند؟

معیار من برای داوری شعرهای جایزه، داشتن استراتژی ساختن فرم بود. شعری که فاقد این استرتژی باشد از خوداندیشی متنی برخوردار نیست ضمن این که توانایی ساختن جهانی زبانی و همان‌طور که پیش‌تر عنوان کردم، محسوس کردن امر نامحسوس را ندارد. مثالی می‌زنم؛ بین شعرهای ارسالی هم در شعر زنان و هم مردان، به نظر می‌رسید یکی از موضوعات اصلی "جنگ" است. به بیان دیگر جنگ در اذهان ساکنان جنوب به فرهنگ تبدیل شده است. این فرهنگ برای به رفتار درآمدن باید استراتژی فرم ساختن از خود را داشته باشد. ولی در اغلب کارهای ارسالی در حد حرف باقی مانده و شاهد شعر جالب توجهی نیستیم. در مقابل کتاب مازیار نیستانی برنده اول بخش کتاب و شعر فرشاد سنبل‌دل برنده اول بخش تک شعر، هر دو استراتژی ساختن فرم داشتند که نشان می‌دهد معدل آرای داوران سمت و سویی کاملا مبتنی بر دانش شعر داشته است. به هرحال تمامی انتخاب‌ها حاصل همین معدل امتیازات داوران است و یکی از فرصت‌هایی که برگزاری جایزه ادبی بوشهر در اختیار شاعران و حتی ناشران قرار داده برپایی جلسات نقد و بررسی برای آثار انتخابی است.

آقای آزرم اگر نکته‌ای درباره برگزاری جایزه "ادبی بوشهر" دارید، بگویید.

جوایز و جشنواره‌های ادبی زمانی تاثیرگذار هستند که تداوم داشته باشند و مهم‌ترین نقدی که در ایران به آن‌ها رواست، نداشتن این تداوم است. امیدوارم این جایزه تداوم و استمرار داشته باشد و بوشهر را به یکی از مراکز مهم شعر و داستان کشور تبدیل کند.