گروه فرهنگی خبرگزاری هنر ایران: هیچ چیز در این دنیا تصادفی نیست. همه چیز آنچنان با دقت و حکیمانه در کنار هم قرار گرفته است که هر انسان بی توجهی را به تفکر وا می‌دارد. چه کسی انکار می‌کند که روز شهادت مرحوم نادر طالب زاده تصادفی است. در چرخش ایام، در میان 360 روز سال، حاج نادر درست روزی چشم از جهان بست که در جهان اسلام روز وحدت مسلمانان در حمایت از مردم فلسطین نامگذاری شده است.

 روز قدس، پیام حمایت از مظلومیت مردمی است که در پیوند بزرگترین شر بشری، خود را تعریف می‌کند. حمایتی که حاج نادر عمر خود را صرف آن کرد. جهادی که حق را بر باطل فریاد می‌زد و فلسطین بزرگترین شمایل از حقانیتی  بود که در برابر بزرگترین شر دنیا، یهود معنا می یافت و حاج نادر در مسیر سلوک خود نه دل خاکریزهای جنگ بلکه بر روی همین امواج تکنولوژی سوار شد و خود را به آسمان رساند. همان تکنولوژی که امروز بر انسان سلطه یافته است پیش از آنکه مهارش کند.

حاج نادر طالب زاده برای طی سلوک خود این فرصت را داشت تا در اتمسفری زیست کند که آوینی حضور داشت. چراغ راه و هم‌نشینی با سالکی که راه سعادت را عبور از برهوت زمین می‌دید و رو به آسمان داشت.

طالب‌زاده هم چون آوینی معتقد بود که برای مواجه با جنگ رسانه‌ای و رسیدن به خویشتن خویش، و تحقق آرمان‌های انقلاب، باید غرب را از نگاه خود آن‌ها  بشناسیم. جوانی که در دل آمریکا با فرهنگ و ادبیات غرب آشنایی‌ داشت و به ‌خوبی وجه تفاوت میان دو اندیشه اسلامی و غربی را درک کرده بود. وجه تفاوتی که برای برخی که با معارف اسلامی عجین بودند، حکم رویایی آمریکایی را داشت، رویایی که سبب شد در میانه راه انقلاب، تغییر مسیر دهند یا دم از مصالحه زنند.

طالب‌زاده نگاهی جهان‌شمول و گسترده داشت. درک این حقیقت که جهان امروز، جنگ میان دو تفکر است که با انقلاب اسلامی، تمام معادلات جبهه باطل را به ‌هم‌ ریخته است. درکی که سبب شد تا به گفته برخی، حاج نادر در مبارزه، مراقبه داشته باشد و دچار روزمرگی نشود. دوری از روزمرگی که با تحقق نظام جهانی امام زمان به آرامش می‌رسید. مبارزه حاج نادر نه در پیروزی و شکست‌های این زمینی بلکه در تحقق حکومت جهانی امام زمانی تعریف می‌شد قدم‌هایی که آهسته و پیوسته یک هدف را نشانه رفته بود و برای برپایی حکومتی جامعه جهانی امام زمان سر از پا نمی‌شناخت. تعبیری که برای برخی تخیلی است و زیبا که باید در کلام و کتاب بنشیند و نه فعلی که حاج نادر بر آن اساس حرکت می‌کرد.

اما سلوک حاج نادر از آنجایی شروع شد که خدا به بندگان صالح خود وعده داده است که اگر یک‌ قدم در راه من بردارید من صدها قدم برایتان برمی‌دارم، همان‌جایی که پدر حاج نادر طالب‌زاده به دلیل ظلم و فساد دستگاه محمدرضا پهلوی دست از قدرت و ثروت شست. همان‌جا اولین درس حاج نادر برای مبارزه با ظلمی شد که بعدها پنجه در پنجه رژیم صهیونیستی و امریکا انداخت.

حاج نادر مبانی و اصول این انقلاب را شناخته بود و در قدمگاهی پا می‌گذاشت که گفتمان مقاومت ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی را مطرح می‌کرد. او در این گفتمان، نگاهی همه جانبه نگرانی داشت که هیچ مانعی نمی‌توانست افق فکری و مبانی اندیشه‌ای او را تغییر دهد.

نگاه مرحوم طالب‌زاده به اصول و مبانی انقلاب، چیزی فراتر از یک حاکمیت مدنی در ابعاد جمهوری اسلامی بود. حاکمیت از نگاه او در حاکمیت امام زمان خلاصه می‌شد؛ حاکمیتی که جمهوری اسلامی ایران در مسیر آن تعریف شده بود، مسیری که خود را تاریخ مقدس خلاصه می‌کرد.

برنامه «راز» ، «به ‌سوی ظهور» و برنامه «عصر انتظار» و فیلم «آخرین منجی» همه شاهدی بر همین نوع جهان‌بینی است. مسیری که حاج طالب‌زاده اولین گام آن را نابودی اسرائیل می‌دید و سال‌ها در این مسیر مبارزه کرد.

نادر طالب زاده برای تحقق آرمان‌های انقلاب که به گفته امام در مدار تحقق حکومت جهانی امام زمان تعریف می‌شد، آنچنان انگیزه داشت که از هر مسیر و درگاهی تا آنجا که راه برایش هموار بود،  قدم برمی داشت. گام هایی که با نگاهی مصلحانه نه خویشتن نگرانه، به افقی چشم داشت که هیچ مانعی او را متزلزل نمی‌کرد. انگیزه‌ای که حتی بداخلاقی‌های نظام در مصادره اموال پدری و مادرش در نوع نگاه و تفکر او  خدشه‌ای وارد نکرد.

برخی طالب‌زاده را آوینی دیگر می‌نامند، هرچند او برخلاف آوینی فرصت بیشتری داشت تا اندیشه و نگاه خود را به اثبات برساند و به سود جویانی فرصت نداد تا همچون آوینی هر کس او را آن‌طور که می‌پسندد و از ظن خود توصیف و تبیین کند.

در خلاصه کلام، طالب‌زاده در دوره‌ای زیست که اتمسفر حاکم، تفکراتی را در خود داشت که برخی اعتقادات و عهد و پیمان با نظام جمهوری اسلامی را بر اساس سود منفعت‌های شخصی از حکومت متر و معیار می‌گذاشتند. حاج نادر طالب‌زاده ثابت کرد که روح انقلابی و تفکر اندیشه او، با هیچ بی‌مهری و هجمه‌های خارجی و اوقات ‌تلخی‌های داخلی تغییر نمی‌کند. آن روزی که اموال پدری و مادریش مصادره شد، میان حاج نادر قبل و بعد هیچ تفاوتی نبود. هنرمندی که پیش از اینکه استاد فن و تکنیک و هنرمند فاخری باشد، انسانی بود که به آن چه می‌گفت و برای آن چه هنر هزینه می‌کرد معتقد بود. اعتقادات و ارزش‌هایی که به ایمان رسیده بود و ایمانی که در حرف خلاصه نمی‌شد و تا لحظه آخر تا آنجا که نفسش همراهی می‌کرد در تثبیت  ارزش‌های حاکمیت اسلامی لحظه‌ای توقف نداشت، توقفی که در ابعاد مبارزه با باطل فعلیت می یافت.

هانیه شجاعی زند