گروه سینمایی هنرآنلاین: برنامه نمایش مستند «هزار و یک روز» ساخته حبیب احمدزاده با حضور پرویز پرستویی در سالنی در شهر لس‌آنجلس آمریکا با حاشیه‌ها و جنجال‌سازی‌های فراوان و آزار و حمله برخی ایرانیان مقیم آمریکا در بیرون و داخل سالن نمایش به مهمانان روبه‌رو شد. گوهر خیراندیش، شهبال شب‌پره و اسفندیار منفردزاده از دیگر مهمانان این برنامه بودند که آنها هم از شر آزار ایرانیان هتاک در امان نماندند.

ایرانیانی که با دست داشتن پرچم آمریکا و تصاویر همنشینی پرویز پرستویی با سردار شهید قاسم سلیمانی بیرون سالن جمع شده بودند و تعدادشان به زور از انگشتان دو دست بیشتر می‌شد، با دیدن خیراندیش ناگهان به این بازیگر قدیمی سینمای ایران حمله‌ور شدند. خیراندیش هم با تاکید بر اینکه برادر آقای پرستویی دو سال در جبهه‌ها برای مردم ایران جنگیده، با فرستادن بوسه به همراهی پلیس آمریکا وارد سالن شد.

در داخل سالن هم ماجرا ادامه داشت. پس از پخش فیلم، پرستویی با خواندن شعری به حاضران خوشامد گفت و صحبت‌هایش را اینطور ادامه داد: شاید کمتر پیش بیاید که من به اینجا بیایم. آخرین بار ۵ سال پیش بود و شاید دیگر فرصت پیدا نکنم اینجا حضور پیدا کنم. نمی‌توانم از کسانی که اینجا حضور دارند تشکر نکنم، نمی‌توانم اسم نبرم از استاد اسفندیار منفردزاده، استاد شهبال شب‌پره که در ایران همیشه شاهد این هستیم که با همراهی جوان‌ها، مرتب گروه‌ها و خوانندگان تازه‌ای را تولید می‌کنند. صلح همین است، ما کار شق‌القمری انجام نمی‌دهیم. شخصا بارها دیدم که جوان‌هایی را به دنیای موسیقی معرفی کردند. کنش‌هایی که آقای منفردزاده انجام می‌دهد به گوش ما می‌رسد.

وی ادامه داد: افتخار دارم که بگویم اولین بار که به صورت جدی جلوی دوربین رفتم، جلوی دوربین آقای اسی نیک‌نژاد با فیلم «چنگال» از داستان‌های صادق هدایت بود. نمی‌توانم یاد نکنم از گوهر خیراندیش عزیز که گوهر گرانبهای سینمای ایران است. نمی‌توانم از شهرام عزیز که اینجا نشسته یاد نکنم، ما با هم در خلیج فارس با جانمان بازی کردیم و گوشت تنمان را در آب ریختیم. خیلی از عزیزان دیگر هستند که نمی‌شود از آنها نام نبرد. عذرخواهی می‌کنم، چون خودم دچار استرس شده‌ام. آدم‌های بزرگی اینجا هستند که نمی‌توانم از آنها اسم نبرم و نگویم که شما این کارهای بزرگ را اینجا انجام می‌دهید. آقای امیرقاسمی فکر نکنید ما شاهد برنامه‌های شما نیستیم، همین که دل مردم را خوش می‌کنید، کار بزرگی است. ما آنجا (در ایران) این کار را می‌کنیم، شما اینجا؛ ما هموطن هستیم و با هم گره خوردیم، جدا از یکدیگر نیستیم.

Sardar

این بازیگر در ادامه درباره برگزاری این برنامه توضیح داد: در جریانم این کاری که این عزیزان انجام داده‌اند، حاصل چند ماه تلاش شبانه‌روزی است تا بنده و عزیزم زینب احمدزاده اینجا باشیم، البته جای حبیب احمدزاده خالی است. به ایشان مجوز ندادند که بیاید. کسی که بدنش ۸ سال در جنگ تکه‌پاره شده است. واقعیت این است که آقای احمدزاده فیلمساز نیست ولی تمام ۱۵ سالی که با یاران شهید طاهری و دیگر سرداران بدون لباس، کسانی که چشم و دست خود را از دست دادند و شهید شدند، بنای این کار را گذاشتند. آنها گفتند درست که جنگ تمام شده، اما قرار بوده ما حال دل آدم‌ها را خوب کنیم. ما قرار است ارتباط برقرار کنیم و با دولت‌ها کاری نداشته باشیم و در هر جای جهان بنای صلح را بگذاریم.

پرستویی با اشاره به بزرگانی که در راه صلح گام برداشتند، ادامه داد: چند سال است در حال انجام کارهایی چون ساختن خانه بهداشت، مدرسه و ایجاد شغل برای هموطن‌هایی هستیم که بارها فریاد زده‌ام حتی شناسنامه ندارند. ایرانی هستند ولی شناسنامه و هویت ندارند. چطور می‌شود افرادی از خارج بیایند و جانباز را معاینه کنند اما آن کسانی که باید نباشند. ای کاش احمدزاده بود و خودش توضیح می‌داد که قرار ما این است بیاییم و کنار هم قرار بگیریم و پیام صلح را ترویج کنیم. جنگ نابودگر است و نابسمانی بار می‌آورد. بیاییم کنار هم قرار بگیریم. الان عشق می‌کنم از اینکه کنار هموطن‌های نامدارم هستم. همین که این وقت را گذاشتند و به این مراسم آمدند نشان می‌دهد ما می‌توانیم کنار هم باشیم.

در بخش بعدی که جلسه پرسش و پاسخ بود، معترضانی که از بیرون به سالن نمایش راه یافته بودند پرسش‌هایی مطرح کردند که جلسه را با چالش مواجه کرد. یکی از این افراد با انتقاد از واکنش‌های پرویز پرستویی به اتفاق‌های جوامع دیگر جهان، از او پرسید کی قرار است صدای مادران جان‌باختگان آبان ۹۸ باشد و از شرایط سخت آنها بگوید. او همچنین در ادامه، هنرمندان حاضر در سالن را نیز مورد خطاب قرار داد و از آنها نیز در این باره پرسید.

پرستویی نیز در پاسخ گفت: فکر نکنید ما بیگانه‌ایم، هر کسی یک سهمی دارد. بنده به عنوان هنرمند آنچه یاد گرفته‌ام از کسانی آموختم که قبل از انقلاب اعدام شدند. بنده متولد ۱۳۳۴ هستم. تعریف مبارزه برای من متفاوت است؛ در واقع برای من طول مبارزه مهم است، عرض آن چیزی نیست. می‌خواهید من بروم و بمیرم؟ آیا تمام می‌شود؟

فرد معترض در ادامه به عکس گرفتن پرویز پرستویی با سردار قاسم سلیمانی اشاره کرد که پرستویی صحبت او را قطع کرد و ادامه داد: این نظر شماست. قرار نیست ما دو نفری در این جلسه صحبت کنیم. اما اگر فرصت باشد، من درباره همه این موارد با شما صحبت می‌کنم و هیچ واهمه‌ای هم ندارم. شما در ایران زندگی نمی‌کنید، ولی بنده در همین ایران کم مصیبت نکشیده‌ام.

وی در ادامه گفت: نظر شخصی بنده این است. امیدوارم در هیچ جای جهان چه آبان ۹۸ چه اوکراین و هر جای دیگر، قطره خونی ریخته نشود. شما یک جاهایی را خواب بودید و نشنیده‌اید، مثل خیلی‌ها که خواب بودند و بنزین گران شد. بنده لحظه به لحظه همه این کارها را انجام دادم، نه به این خاطر که شما خوشتان بیاید، بلکه انجام وظیفه کرده‌ام. دنیای مجازی همانقدر که مفید است، به همان اندازه سم است. من صبح که از خواب بیدار می‌شوم باید روی بند راه بروم تا همه از من راضی باشند. مثلا فرض کنید اتفاقی افتاده ولی موبایل من هنگ کرده و نتوانستم آن  لحظه احساسم را ابراز کنم. فردای آن روز عده‌ای آمدند که سلبریتی کثافت و مزدور (که ادبیات قشنگی برای شماست) چرا واکنش نشان ندادی؟ بعد من نه به خاطر شما بلکه به خاطر وظیفه واکنش نشان می‌دهم، دوباره عده‌ای هجوم می‌آورند که سلبریتی کثافت چرا الان واکنش نشان دادی؟ خب چه کار کنم وقتی جا ماندم؟

پرستویی ادامه داد: قرار نیست لحظه به لحظه فقط حال شما خوب شود؟ من بیش از شما دلم برای آن عزیزان می‌تپد. باید بیایید و با من زندگی کنید؛ در سیستان و بلوچستان در جایی زندگی می‌کنم که آدم‌ها هویت ندارند، من را به عنوان پرویز پرستویی و رسول خادم را به عنوان قهرمان المپیک می‌شناسند ولی نمی‌دانند من بازیگرم، چون اصلا رادیو و تلویزیون ندارند. قرار است من سازنده باشم، وگرنه جرات من از شما خیلی بیشتر است. فکر نکنید اینجا فریاد می‌زنید و برایتان دست می‌زنند؛ من آنجا گلوی خودم را پاره می‌کنم. چند بار باید به جاهایی فراخوانده شده باشم بابت اینکه اعلام کردم این افراد شناسنامه ندارند؟ چند بار رفتم و پاسخ دادم. ولی اشکالی ندارد، من نقدم را در مملکت خودم می‌کنم.

این بازیگر با اشاره به بازی در فیلم «مارمولک» گفت: من این فیلم را بازی کردم و افتخار می‌کنم که در خانه هر ایرانی که پا بگذارید، بعد از قرآن و خیام و حافظ، یک «مارمولک» هم هست اما آن زمان که من این فیلم را بازی کردم، در میدان هفت‌تیر می‌خواستند من را با قمه بزنند، آن زمان شما کجا بودید؟

Gohar1

گوهر خیراندیش هم در ادامه برنامه در صحبت‌هایی گفت: مادر، عمه و خاله بنده همه قبل از انقلاب در خانه‌های خود روضه می‌گرفتند و خدا و پیغمبر را هم قبول داشتند. حال نمی‌توانیم وقتی در جایی زندگی می‌کنیم که معنی دموکراسی را کاملا به ما نشان می‌دهند، بیاییم یاد بگیریم به عقیده آدم‌ها احترام بگذاریم؟

پرستویی در بخش دیگر برنامه به مراسمی اشاره کرد که سال‌ها پیش با هنرمندان در جنوب کشور برای بازماندگان هواپیمای ایرباس برگزار شده است. او گفت: در حال سخنرانی در این مراسم بودم که ناگهان فریادی بلند شد، همگی به سمت صدا رفتیم تا خدای نکرده کسی آنجا نیفتاده باشد، دیدیم دختر جوانی کنار اسکله ایستاده و پدر خود را با فریاد از زیر آب صدا می‌زند. بچه‌های آنها قسم می‌خوردند تا یک سال ماهی نخوردند، چون حس می‌کردند گوشت تن خانواده‌شان خوراک ماهی‌ها شده است. ده سال طول کشید ما توانستیم فرودگاه آنجا را به نام شهدا کنیم.

در ادامه فرد معترض صحبت‌های پرستویی را قطع کرد و به پخش فیلم با مضمون پیاده‌روی اربعین امام حسین(ع) و حشدالشعبی اعتراض و علت مهاجرت خود و بخشی از مردم معرفی کرد. پرستویی در پاسخ گفت: این اعتقاد ماست و شما نمی‌توانید از این بابت ایرادی وارد کنید. مرد معترض پاسخ داد: اعتقاد شما زندگی ما را تباه کرده است. خانم خیراندیش از صدقه به مردم ایران می‌گوید ولی مردم ایران صدقه نمی‌خواهند.

پرستویی در پایان خطاب به فرد معترض گفت: شما الان پیروز میدان هستید، چون دوربین خود را دست گرفتید و سئوال خود را هم مطرح کردید. پس اجازه دهید بقیه افراد هم سئوال‌های خودشان را بپرسند.

گفته می‌شود احسان رجبی که با نام سام رجبی بین ایرانیان مقیم آمریکا شناخته می‌شود، سردسته ایرانیان معترض و هتاک به پرستویی و خیراندیش و دیگر هنرمندان حاضر در این برنامه بوده است. این جودوکار پیشین عضو تیم ملی که به دلیل دوپینگ محروم و بعد به آمریکا پناهنده شد، پیش‌تر هم برای ایرانیان رای‌دهنده در انتخابات ریاست جمهوری و دیگر برنامه‌ها مشکل و آزار به وجود آورده است.

شیوه برخورد دو بازیگر سرشناس ایرانی با معترضان که با هتاکی و هیاهو فضا را شلوغ و متشنج کرده بودند، با استقبال گسترده کاربران ایرانی در شبکه‌های اجتماعی همراه شد. دفاع از ایران و ایرانی در کمال ادب و احترام و پاسداشت قهرمانان وطن و آرمان‌ها و ارزش‌های مردم مواردی بود که در