گروه سینمایی هنرآنلاین: کلویی ژائو با بردن گلدن گلوب و بفتا بخت اول درخشش در شب برگزاری نود و سومین دوره مراسم اهدای جوایز اسکار است و شاید نخستین زن رنگین‌پوست تاریخ لقب بگیرد که اسکار بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را با خود به خانه می‌برد. دیوید سیمز از ماهنامه معتبر آتلانتیک در آمریکا به بهانه موفقیت‌های «سرزمین آواره‌ها» با کلویی ژائو، فیلمساز ۳۹ ساله چینی گفتگو کرده است.

شما «سرزمین آواره‌ها» را با اقتباس از یک کتاب غیر داستانی ساختید. کار چگونه پیش رفت؟

کتاب مقیاسی شگفت‌انگیز داشت و یک زندگی در حال ناپدید شدن را روایت می‌کرد با شخصیت‌هایی باورنکردنی. از این رو، ما می‌بایست در درجه اول شخصیت‌های داستانی خلق می‌کردیم که بتوانند این داستان را روایت کنند.

شما پیش‌تر همین کار را با دو فیلم‌تان «آوازهایی که برادرم به من آموخت» و «سوار» کرده بودید و تجربه‌اش را داشتید. آن رویکرد به کارتان آمد؟

با توجه به اندازه‌های این فیلم جاده‌ای، «سرزمین آواره‌ها» یک چالش متفاوت بود. من پیش از این فیلم‌هایی ساخته بودم درباره جاهایی که برخی مردم واقعا نمی‌تواند ترکشان کنند. چالش دیگر، تفاوت عجیب فرن (شخصیت اصلی «سرزمین آواره‌ها» با بازی فرانسیس مکدورمند) با خود فرانسیس بود. دیگر شخصیت‌هایی که من داشتم، ۷۰ تا ۸۰ درصد خود واقعی آنها روی پرده بود. اینکه کجا زندگی می‌کنند و چه کاره‌اند. طبعا این یکی یک جدایی بزرگ‌تر بود.

پس می‌توانیم بگوییم «جاودانه‌ها» ادامه طبیعی راهی است که با «سرزمین آواره‌ها» و دیگر فیلم‌های شما آغاز شده است؛ یک پروژه سینمایی در اندازه‌های بسیار بزرگ از دنیای مارول با انواع شخصیت‌های داستانی و خیالی؟

نه، من که اصلا نمی‌دانستم قرار است بعد از این فیلم سراغ «جاودانه‌ها» بروم. ضمن اینکه معتقدم عشق در هر دو فیلم واقعی است. آنها به من زنگ زدند و کار تازه را پیشنهاد دادند، درست دو روز پیش از آغاز فیلمبرداری «سرزمین آواره‌ها». من در داکوتای جنوبی آماده کار کردن بودم.

می‌دانم که کتاب را فرانسیس مکدورمند برای شما آورد اما ایده متمرکز شدن روی شخصیت فرن هم پیشنهاد خود او بود؟

فرانسیس با کتاب پیش من آمد. من کتاب را خواندم. دوباره هم را دیدیم و کلی وقت با هم گذراندیم. بعد همراه مدیر فیلمبرداری‌ام (جاشوا جیمز ریچاردز که شریک زندگی کلویی هم هست) تمام غرب آمریکا را زیر پا گذاشتیم. جایی در میانه‌های سفر که کتاب را همچنان در دست داشتم، خیلی‌ها را می‌دیدم و کلی وقت با فران می‌گذراندم، سراغ تهیه‌کننده‌ها رفتم و گفتم خود همین می‌تواند داستان فیلم ما باشد.

کجای پروژه رسیده بودید که سر و کله کرونا پیدا شد؟

بگذارید بر اساس خط زمانی پیش برویم. فیلمبرداری «سرزمین آواره‌ها» از سپتامبر ۲۰۱۸ تا فوریه ۲۰۱۹ طول کشید. بلافاصله پس از آن من مشغول فراهم کردن زمینه تولید «جاودانه‌ها» شدم. فیلمبرداری این پروژه هم از سپتامبر ۲۰۱۹ تا فوریه ۲۰۲۰ انجام و بعد همه جا بسته شد. تازه آن وقت رفتیم سراغ تدوین «سرزمین آواره‌ها».

پس در جریان تدوین «سرزمین آواره‌ها» اصلا به این فکر می‌کردید که فیلم درباره آخرین فاجعه اقتصادی و همزمان دارد یک فاجعه تازه‌تر رخ می‌دهد؟ اصلا چنین چیزی در ذهن شما بود؟

نه به آن شکل. طبیعی است که زندگی من دگرگون شد و نمی‌توانم بگویم اگر شیوع گسترده کرونا نبود، فیلم من شکل دیگری نمی‌شد اما تدوین کردن برای من اصلا کاری روشنفکرانه نیست.

Nomadland2

این یک فیلم کوچک است و شما دارید روی یک فیلم بسیار بزرگ کار می‌کنید. آیا به هالیوود گفته‌اید که یک فیلم در اندازه‌های متوسط به شما بدهد؟

شما دارید با نسلی از فیلمسازان حرف می زنید که قبلا ضربه خورده اند. من وقتی وارد مدرسه فیلمسازی شدم که بحران اقتصادی رخ داد. وقتی در ۲۰۱۰ کارم تمام شد، کسی نمی‌توانست و نمی‌خواست برای ساختن یک «خون به پا می‌شود» دیگر دوباره به شما پول بدهد. «خون به پا می‌شود» و «جایی برای پیرمردها را نیست» را یادتان هست؟ سال ۲۰۰۷!

شما در «سرزمین آواره‌ها» با کسانی کار کردید که به آنها اعتماد داشتید و پیش‌تر هم با یکدیگر کار کرده بودید؛ کسانی که می‌دانستند چگونه یک پروژه مانند این را مدیریت کنند.

اگر «سوار» را نساخته بودم و فیلمی می‌ساختم که در آن خودم نبودم، نمی‌توانستم این یکی را بسازم. فران «سوار» را دید و گفت حاضر است در «سرزمین آواره‌ها» بازی کند. مدیران سرچلایت (شرکت تهیه‌کننده) «سوار» را دیدند و گفتند می‌خواهند فیلم شبیه این شود. پس ما از همان ابتدا در یک صفحه بودیم. روی میز تدوین اصلا به نوشته‌ها و توصیه‌ها نگاه نکردم و در عوض پس از نمایش‌های خصوصی چنان بیرحم شدم که شروع کردم به درآوردن برخی صحنه‌ها. کار چنان بالا گرفت که از استودیو آمدند و گفتند بس است دیگر. از آنجا همه ما با «سوار» به اینجا رسیده بودیم، می‌توانستیم کاملا به هم اعتماد کنیم.

وقتی در حال تدوین «سرزمین آواره‌ها» بودید، به فرارسیدن روز اکران و واکنش مردم در سینماها فکر نمی‌کردید؟ نگران نبودید که این فیلم فاخر را نپسندند.

به گمانم ما نمی‌توانیم سلیقه و ذائقه مردم را کامل عوض کنیم. در عوض دوست دارم و تلاش می‌کنم فیلم من در همه قالب‌ها و رسانه‌ها دیده شود. البته دلم برای جشنواره‌ها خیلی تنگ می‌شود. لحظه محبوب من جایی است که آخرین قاب فیلم در سیاهی فرومی‌رود و پیش از آنکه نشست پرسش و پاسخ آغاز شود، آنها که فیلم را دیده‌اند تجربه‌هایشان را با هم به اشتراک می‌گذارند. اینکه فیلم را دوست داشته یا از آن متنفر بوده‌اند. هیچ چیز نمی‌تواند جای این لحظه‌ها را بگیرد و با چیزی دیگر پر کند.