سرویس سینمایی هنرآنلاین: محمود غفاری که آخرین بار در 1397 فیلم سینمایی "شماره 17 سهیلا" را روی پرده سینماها داشت، در گفت‌وگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره تازه‌ترین فعالیت خود گفت: قصد داشتم یک فیلم جدید در حوزه کودک کار کنم که به دلیل شیوع ویروس کرونا و تشدید آن فعلاً دست نگه داشته‌ام.

او در توضیح این که چرا می‌خواهد وارد عرصه سینمای کودک شود، عنوان کرد: ازآنجایی‌که شرایط ممیزی در سینمای اجتماعی به شکلی پیش رفته که دیگر نمی‌شود چندان در این فضا کار کرد، ترجیح دادم به سینمای کودک بیایم تا راحت‌تر کار کنم، تا ممیزی در این فضا چندان نقشی نداشته باشد.

این کارگردان درباره وضعیت سینمای کودک در اکران توضیح داد: سینمای کودک در ایران به دو بخش تقسیم می‌شود. سینمای کودک در دهه 1360 که مفاهیم جدی و انسانی در این قالب ارائه می‌شد و همین عامل موجب شد سینمای کودک رشد کند و فیلمسازان مهم ما در این عرصه چون بیضایی و کیارستمی آثاری شاخصی تولید کنند که به‌واسطه آن‌ها سینمای ایران حرفی برای گفتن داشته باشد و در دنیا بدرخشد، اما از جایی به بعد با سیاست‌گذاری اشتباه عده‌ای، سینمای کودک به سمت گیشه کشیده شد و در دهه 1390 با آثاری مواجه شدیم که بسیار گیشه‌ای و سخیف ساخته شدند. درحالی‌که در دنیا بهترین فیلم‌ها با سلیقه کودک ساخته می‌شود و به همین دلیل سینمای ایران بی‌راهه رفت. آنچه در این چند سال رقم خورد را کار ندارم، چون فیلم‌های بدی هستند که به ضرر سینمای کودک تولید شد و این آثار باعث شد فیلمسازان شاخص از این فضا دور شوند.

غفاری افزود: سیاست‌گذاری اشتباه باعث شد، فیلم‌های کودک نه مخاطب عام داشته باشند و نه در دنیا مورد توجه واقع شوند. درواقع برخی از فیلمسازان برای این که کودک و خانواده‌اش را به سینما بکشانند کارهای فانتزی زیر استاندارد بین‌الملل تولید کردند که بیشتر شبیه به لوده‌گری است و فکر می‌کنند دنیای بچه‌ها چون دنیای شادی است می‌توانند با گریم‌های متفاوت مخاطب را به سالن سینما بکشانند، درحالی‌که مخاطب به دنبال کارهای جهانی است که ما قدرت رقابت با آن‌ها را نداریم. اگر بتوانیم نگاه دهه 60 را احیا کنیم هم در بخش آموزشی و هم سینمای کودک می‌توانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم. اما متأسفانه امروز همان دیدگاه دهه 60 را متهم به سیاه‌نمایی می‌کنیم، به‌طور مثال همین الان اگر فیلم "دونده" امیر نادری را بخواهند تولید کنند متهم به سیاه نمایی می‌شوند.

کارگردان "شماره 17 سهیلا" در پاسخ به این سؤال که بنیاد سینمایی فارابی به‌عنوان اصلی‌ترین حامی تا چه اندازه از سینمای کودک حمایت می‌کند، اظهار کرد: گرفتن حمایت دولتی برای ساخت اثر به این راحتی نیست. آن‌ها دعوتتان می‌کنند و به ازای حمایتی که از شما می‌کنند استقلالتان را می‌گیرند و این امکان‌پذیر نیست. در تجربه‌ای که داشتم دقیقاً به من گفتند برای گرفتن حمایت باید تغییراتی بنیادی در فیلمنامه ایجاد شود. درواقع خواسته خودشان را تحمیل می‌کنند و با این کار فیلم اخته می‌شود.

او همچنین درباره همسو نبودن فیلمسازان با کودکان امروز نیز بیان کرد: فیلمساز در این فضا مقصر نیست. چون شرایطی به نام پروانه ساخت وجود دارد که شما می‌دانید آن‌ها دقیقاً از شما چه نوع فیلمی می‌خواهند. مفاهیم ایدئولوژیک می‌خواهند درحالی‌که در فیلم‌های دنیا قهرمان‌پروری وجود دارد و مفاهیم انسانی را در خود جای داده‌ است، اما در سینمای ما این‌گونه نیست. سلیقه‌های مدیران برای ارائه بیلان کاری آخر سال، سینمایی سفارشی به همراه دارد که فاعلیت خود را از دست می‌دهد. اگر بخواهید در این فضا کار کنید باید اثر بنجل بسازید و اگر بخواهید مستقل کارکنید مجبور هستید با توجه به شرایط دشوار تولید فیلم با هزینه کم این کار را انجام دهید که باز هم کاری درخور تولید نمی‌شود.

غفاری در خاتمه گفت: اگر ممیزی و القای مفاهیم وجود نداشته باشد و صرفاً جنبه سرگرمی آن مطرح شود باز هم می‌توان یک کور سوی امیدی داشت، چون ما فیلمسازان شروع به کار می‌کنیم و در ادامه تکنیک را وارد می‌کنیم، اما متأسفانه مشکل بزرگ سینمای ایران ممیزی است که اصلاً قانون مشخصی برای آن وجود ندارد و نمی‌دانیم این خطوط قرمز دقیقاً چه هستند. ما در سینمای ایران دستمان برای بیان قصه‌های مختلف بسیار بسته است.