گروه رادیو و تلویزیون هنرآنلاین: خبر کوتاه بود: دیگر خبری از «خندوانه» نخواهد بود. رامبد جوان که سالها ما را در ساعات پایانی شب و در اوج خستگی فارغ از غوغای جهان خندانده بود، با این جمله دوستداران «خندوانه» را آزرده‌خاطر کرد. پایان اتفاقات خوب ساده نیست! خندوانه به اذعان طیف‌های مختلف یکی از ایده‌های نوی تلویزیون ما بود و از وداع با این برند موفق نمی‌توان به سادگی گذشت. شاید تلویزیون تا سالهای سال دیگر چنین برنامه ترکیبی شادی‌آوری به خود نبیند! همانطور که تا به امروز هم علی‌رغم برخی تلاش های صداوسیما، هیچ برنامه‌‌ای نتوانسته جایش را بگیرد!

حدود یک ماه پیش از شنیدن این خبر، یک خبر عجیب و غریب هم شنیدیم که بی‌ارتباط با این فضا نیست. درست از یک ماه قبل، دومین فصل از برنامه «سیدخندان»، پخش خود را از شبکه دوم سیما آغاز کرد! اگر از بازخوردهای فصل اول این برنامه بی‌اطلاع باشیم، این خبر اصلا برایمان عجیب و غریب نیست اما اگر بدانیم فصل نخست در چه زمانی از کنداکتور چه میزان مخاطب را به خود اختصاص داده بود، آنگاه به عمق فاجعه پی می‌بریم!

«سیدخندان» یک برنامه ترکیبی با اجرای محمدرضا شهبازی است که نوروز امسال پا به آنتن گذاشت. تا قبل از اینکه پخش شود و ماهیت آن بر مخاطب عیان شود، در تبلیغات به عنوان یک طنز شبانگاهی معرفی می‌شد اما همین که نخستین قسمت آن به پخش رسید، مشخص شد که با یک کپی دست دوم از «خندوانه» طرف هستیم. «سیدخندان» یک برنامه ترکیبی با آیتم‌های گوناگونی مثل استندآپ کمدی، مسابقه، گفتگو با مهمان، نمایش و... است؛ در فرم با «خندوانه» مو نمی‌زند! ولی محتوا وجه افتراقی بین این دو برنامه است که حاصل کار شهبازی را با سر به زمین زده است. اگر می‌گوییم «سیدخندان» با سر به زمین خورده دلیل متقن داریم و شما را ارجاع می‌دهیم به توییت محمدرضا مدیر سابق گروه اجتماعی شبکه سه که مخاطبان این برنامه را تنها 5 درصد اعلام و این رقم را با برنامه‌های دیگری مقایسه کرده که در همان زمان روی آنتن بودند و کمترین آنها 20 درصد مخاطب داشته است!

170736209

مجری و سردبیر «سیدخندان» همزمان یک برنامه تعاملی هم روی آنتن شبکه دو می‌برد که «پاورقی» نام دارد. این برنامه چندی پیش با اعلام تعداد شرکت‌کنندگان نظرسنجی پیامکی‌اش، حقیقت تلخی را روشن کرد که آمار 7 هزار و 200 نفری پیامک‌های «پاورقی» را نشان می‌داد که باز هم در قیاس با رقبای تلویزیونی‌اش، از بقیه عقب می‌ماند!

دو برنامه‌ای که شهبازی روی آنتن دارد، یک وجه تشابه دارند که به محتوایشان بازمی‌گردد. حرف ایدئولوژیک زدن کار بدی نیست؛ اساسا رسانه ملی هم آمده تا مروج گفتمان انقلاب اسلامی باشد که طبیعتا ماهیتی ایدئولوژیک دارد؛ اما هر کاری آداب خاص خویش را دارد. آمارهایی که از میزان مخاطب این دو برنامه شبکه دو اعلام شده (یا حتی لورفته)، نشان از همین نکته دارد که مخاطب تلویزیون دوست ندارد وقتی به تماشای تلویزیون می‌نشیند، با ظرفی از ارزش و باور مواجه شود که برنامه‌ساز می‌خواهد به خورد او بدهد. البته فراموش نشود که 5 درصد از مردم ظاهرا با چنین اتفاقی مشکل ندارند. اما آیا روا و منطقی است این همه هزینه برای 5 درصد مخاطب؟!

اگر چنین چیزی منطقی است، برند «سیدخندان» را تا 10 فصل ادامه دهید؛ اما اگر چنین نیست، ساختن حتی فصل دوم هم توجیهی ندارد! اصرار صداوسیما بر ادامه دادن این برنامه شکست‌خورده، بسیار عجیب است! مخاطب میلیونی «خندوانه» کجا و میزان مخاطب «سیدخندان» که حتی صداوسیما جرات اعلام رسمی آن را ندارد کجا! پیمان جبلی رئیس صداوسیما پیش‌تر در بازدید از پشت‌صحنه «سیدخندان» گفته بود: «خنده‌ای که سید خندان بر لب مخاطب می‌آورد، فاخر و نشأت گرفته از فکر و شناخت است.» آمارها می‌گویند تعداد افرادی که مثل پیمان جبلی با تماشای این برنامه خنده بر لب می‌آورند، اندک است. پس بهتر است به جای از دست دادن وقت و سرمایه و مهم‌تر از همه مرجعیت، جلوی زیان را بگیریم تا به منفعت برسیم؛ چرا که تحول صداوسیما با خودگویی و خودخندی شدنی نیست!