گروه فرهنگ و ادبیات خبرگزاری هنرآنلاین: همه زوار برای رسیدن به سر منزل مقصود و قرار گرفتن در طرق و  مسیرهای اربعین حسینی باید از مرزها عبور کنند. البته که منظور مرزهای زمینی شش‌گانه کشور ما نیستند و عبور از مرزهای هوایی و ظاهری مراد نیست. باید از مرزهای منیت و ملیت عبور کرد. باید تقدیری جدید بر حیات بشری نهاد و شتاب دهنده این این تقدیر نو،  اربعین حسینی است.

سفر اربعین را به شکل های مختلفی و متفاوت رفته‌ام ولی هیچ گاه در مسیرهای راهپیمایی احساس نکردم که غریبه ام. این بار تصمیم گرفتم از مرز شلمچه از کشور خارج شوم که سهولت سفر با قطار از دلایل این تصمیم بود،  این بار می خواستم مستقیم به کربلا روم و سپس در موکبی در شهر حله به چند دوست عراقی ام کمک کنم و این کار را به همراه رفقای همراهم انجام دهم. 

همیشه در طول مسیر چند سفر گذشته به این فکر می کردم که شاید قرارداد نویسان جنگ جهانی اول که بدین سان عراق را تقسیم کردند و مرزهای خاورمیانه را ترسیم، که محل ناامنی باشد، به مخیله اشان هم نمی گنجید که در همین نقطه از جهان، بزرگترین اجتماع انسانی حول محبت و مودت آزادمرد ترین مرد تاریخ هستی یعنی حسین ابن علی (ع) شکل بگیرد.

از شملچه با نگاهی از سر شوق به یادمان فیروزه ای رنگ عبور می کنم. شاید ایستادگی مردانه شلمچه بود که دروازه عظمت اربعین شد. خیلی سهل و آسان از مرز رد شدیم،  اما عبور از مرزهای منیت و ملیت کار می برد و زحمت بسیار دارد،  می رویم تا بتوانیم قطره ای از دریای انسانیت باشیم...عراقی های زیادی از جان و دل مایه می گذارند برای امنیت ایرانی ها،  افغانستانی ها،  پاکستانی ها و عاشقانی از دیارهای مختلف که رهسپار سفر به نورانی ترین نقطه هستی شده اند.  شرطه های زیادی دیده ام که نگران رفت و آمد زائرانی از دیگر بلاد هستند،  بله بوی سفر از منیت به آزادمردی و انسانیت می آید که بوی تعفن نژاد پرستی به مشام نمی رسد، همان که معروض داشتم سفر از منیت و ملیت به حریت... در کتابت بعدی به کربلا سفر خواهیم کرد.

محمدحسین خدایی