گروه تجسمی هنرآنلاین: نمایشگاه آثار یونس گوکه با عنوان «گفت روشنایی شود» در گالری آ برگزار شد. گوکه در گفت و گو با هنرآنلاین درباره آثار این مجموعه گفت: آثاری که در طبقه دوم به نمایش درآمد از سنگ ساخته شدند، ولی برای ساخت حفره‌هایی که در طبقه اول بودند از ریشه گیاه خیارک تکین استفاده کردم که این ماده در گذشته به عنوان چسب صحافی به کار می‌رفت. این ماده جزء متریال‌های غیررسمی محسوب می‌شود و یک متریال شخصی است. دلیل استفاده از آن به ماهیت فکری من برمی‌گردد که هنرمند را مانند یک چسب یا اهرم اتصال می‌دانم. کار هنرمند ایجاد کردن یک منظومه فکری، زبانی و ارتباطی است و این مسأله برایم یادآور چسب است. من آدم جستجوگری هستم و جهان برایم متریال کار است. تنها متریالی که بار‌ها در کار‌هایم استفاده شده سنگ است و باقی متریال‌ها می‌آیند و ‌می‌روند. ضمن اینکه معمولاً از موادی استفاده می‌کنم که پایدار نیستند.

گوکه ادامه داد: من چیز‌هایی را در موتیف‌های متفاوت درک کردم و در نهایت برای بازسازی مفهومی در این پروژه استفاده کردم. پیش زمینه این مجموعه مربوط به تجربیات ممتد در سال‌های گذشته و درگیری با متریال‌های مختلف است. شکل‌گیری این آثار برآمده از ساختار ذهنی من در رابطه با طبیعت است. زیبایی‌شناسی را از طبیعت می‌گیرم و آن اشباع فرمی که درونم هست بر اثر همزیستی با طبیعت به وجود آمده است.

این هنرمند افزود: اعتقاد دارم آنچه قابلیت تجسم‌پذیری دارد ارزش ساخته شدن ندارد، بنابراین تلاشم این است که در یک موقعیت تاریک حرکت کنم و در وهله اول خودم مخاطب چیزی که می‌سازم باشم. تصورم این است که وقتی هنرمند چیزی می‌سازد اگر ابتدا ذهنیتی درباره آن نداشته باشد اشکالی ندارد اما در ادامه اگر نتواند نسبت آن کار را با خودش درک کند، نتیجه خوبی نخواهد داشت.

او درباره شکل‌گیری حفره‌ها گفت: به طور کلی حفره برایم یک مفهوم فراگیر و جالب توجه است که یکی از این مفاهیم در ارتباط با نام من است. در داستان یونس می‌خوانیم که او قومش را به دلیل نافرمانی‌هایی که داشتند ر‌ها کرده و از مسئولیت هدایت آن‌ها خودداری می‌کند. پس از آن در دریا غرق می‌شود و به شکم ماهی وارد می‌شود. در سایکولوژی مفهومی با نام عقده مادر یا عقده یونس وجود دارد و رفتن به شکم نهنگ استعاره از بازگشت به موقعیت جنینی یا فارغ بودن از مسئولیت است. انسان در طول زندگی تلاش می‌کند در موقعیتی قرار بگیرد که رفتار‌هایش عقوبتی نداشته باشد و همه چیز برایش فراهم باشد. به طور کلی قبر، بهشت و زهدان مادر زیر یک مفهوم به اسم حفره برایم اعتبار پیدا می‌کند. همچنین این حفره‌ها را بازسازی تقلیل یافته فیگور انسان می‌دانم. همه ما حفره‌هایی هستیم که از حفره‌های دیگر جدا شدیم و تلاش می‌کنیم به حفره‌هایی برگردیم.

او درباره ماده سفید رنگی که در این حفره‌ها وجود دارد گفت: تمام سطح خاکستری که شبیه بافت پرز است از یک ماده آلی شکل گرفته که در رطوبت بالا و دمای مناسب قرار گرفته و کپک‌زده است. میسیلیوم اندام اولیه کپک و اندام اولیه ارتباطی قارچ‌ها است. بزرگترین شبکه ارتباطی که زیر سطح خاک وجود دارد همین میسیلیوم‌ها هستند و موجودات پس از مرگ و دفن شدن درون آن ذخیره می‌شوند. میسیلیوم یک موجود بدوی است که یک موقعیت پیشا تاریخی دارد. این اندام واره شبیه نوع زیستن ما آدم‌هایی است که در موقعیت‌های بسیار تاریک، طرد شده و موقعیت‌هایی که هرگز تعریف نشده است رشد می‌کنیم. در کار‌های سنگی طبقه دوم نیز همین فرایند اتفاق می‌افتد اما میسیلیوم را در شکستگی این سنگ‌ها رشد دادم.

گوکه با بیان اینکه سازه‌هایش پخته شده نیستند و به لحاظ فرمی تصرف نشده‌اند، افزود: من درک جامعی از فرم‌های غیر هندسی دارم، در صورتی که مخاطب بیشتر به دنبال فرم‌های هندسی است. آنچه من می‌سازم، سازه نهایی نیست، بلکه سازه نهایی شکل دادن به‌اندیشه مخاطب است. اول خودم را دگرگون می‌کنم تا چیزی بسازم، بعد آنچه ساختم را دگرگون می‌کنم تا در نهایت بتواند آنچه مخاطب دریافت می‌کند را دگرگون کند. دنبال این نیستم چیزی به عنوان هنر ارائه کنم که در دوران ما به عنوان هنر شناخته می‌شود، بلکه برمی‌گردم به ۴۰ هزار سال پیش تا بتوانم هنر را دوباره توصیف کنم، تا مخاطب نیز بفهمد آن مسیری که هنر رسمی نرفته بوده چیست و چیزی که من ساختم از کدام مسیر انحرافی بیرون می‌آید.