سرویس تجسمی هنرآنلاین: دسته‌بندی شیوه‌های ارائه هنری در نمایشگاهی که به واسطه اشتراک در مضمون در یک مجموعه قرار گرفته‌اند، بیش از همه از این جهت می‌تواند مورد توجه واقع شود که قابلیت‌ها و ویژگی‌های هر یک از رسانه‌های تجسمی را یادآوری کند. اگرچه پنجمین نمایشگاه "هنر برای صلح" با هدف تفکیک این قابلیت‌ها شکل نگرفته و تنها پیام‌رسانی در محدوده مضمون مورد نظر این رویداد را دنبال می‌کند. اما گرد آمدن چنین مجموعه‌ای فرصت ارزیابی تجربه‌های هنرمندان و چگونگی بهره‌گیری آنان از این ویژگی‌ها را فراهم می‌کند.

بر این اساس آنچه در این نمایشگاه شاهد هستیم، دسته‌بندی شیوه‌های ارائه هنری را تا اندازه‌ای با مشکل مواجه می‌کند. اینکه هنرمند رسانه‌ای چون نقاشی را برای ارائه ایده خود برمی‌گزیند اما برای مثال از الفبای گرافیک یا تصویرسازی در اجرا استفاده می‌کند، جز به بی‌اعتنایی به ظرفیت‌ها و کارکردهای رسانه نمی‌تواند تعبیر شود.

به این ترتیب دست کم در مورد آثار این نمایشگاه تنها می‌توان به دسته‌بندی شیوه‌های بیانی هنرمندان پرداخت و ایده‌پردازی در خلق اثر هنری را مبنای آن قرارداد و گرایش‌های ذهنی هنرمندان در پرداختن به مفهوم کلی نمایشگاه را شناسایی کرد.

در چنین شکلی از دسته‌بندی به نظر می‌رسد، نمادپردازی همچنان یکی از رویکردهای پرطرفدار در این آثار است. رویکردی که طی آن عموماً عنصر یا عناصری از پیش آشنا در یک اجرای تازه بازتولید می‌شوند. این رویکرد در نحوه اجرا گاه با کاستن تعلقات از طریق ساده‌سازی و پالایش و گاه با افزودن ملحقاتی چون تزئین‌ها همراه می‌شود که اغلب رسیدن به نسخه تازه‌ای از ایده‌ای آشنا را دنبال می‌کنند.

در نمایشگاه حاضر به طور مشخص چنین رویکردی در قالب نمادهای اسلحه، کبوتر، بازی شطرنج و نت‌های موسیقی ظاهر می‌شود که همگی پیش آشنایی مخاطب با این نشانه‌ها را مورد توجه قرار داده‌اند. واضح است که کیفیت‌های اجرای هر یک از این آثار با دیگری متفاوت و متمایز خواهد بود اما آنچه به نظر می‌رسد در این باره نقصانی را به وجود آورده، کیفیت‌ها و حساسیت‌هایی است که در آثاری با این گرایش‌ها عمدتاً نادیده گرفته شده است. رویکرد دیگری که در پرداختن به مضمون ویژه این نمایشگاه با تعدد نمونه همراه است، نوعی از فضاسازی در اثر تجسمی است که به زعم خالقان آثار به مضمون مورد نظر نمایشگاه نزدیک می‌شود. این شکل از فضاسازی که بیش از همه در آثار نقاشی و گاها عکس‌های نمایشگاه جلوه‌گر شده برقراری حس آرامش و امنیت و نرمی در اجرا است که از طریق گزینش رنگ‌مایه‌هایی خاص و لطافت در پرداخت نقاشانه حاصل می‌شود. این فضای پر لطافت دست کم در آثار این مجموعه عامل ارتباط با موضوع در نظر گرفته شده هرچند که ممکن است در این آثار با عناصری متعدد با دلالت‌های مختلف دیگری نیز وجود داشته باشند. گله‌ای از اسب‌ها در دشت‌های گسترده، پرندگان و گیاه‌واره‌های در هم آمیخته با عناصر تزئینی از جمله عناصری است که نشانه‌های ارتباط با چنین مضمونی را نمایندگی می‌کنند. و بالاخره در دسته‌ای دیگر از آثاری که حول مضمون صلح در این مجموعه به نمایش درآمده، ارتباط‌گیری با این مضممون از طریق عناصر نوشتاری است که در اشکال مختلفی بروز پیدا کرده‌اند. یکی از این اشکال ترسیم خط نگاره‌هایی است که از متنی ادبی یا حکمی برگرفته شده‌اند و به زعم هنرمند حاوی پیام مورد نظر او هستند. در آثاری از این دست صرف به تصویر کشیدن خط‌نگاره‌ای حاوی پیام اهمیت پیدا می‌کند. ترسیم نوشتارهایی که به شکل مشخص پیام‌ها و گزاره‌هایی را به نمایش می‌گذارند، تلاش می‌کنند تا با متوسل شدن به ترفندهایی چون تکرار و هم‌پوشانی، از جلوه‌های بصری نیز همزمان در این آثار بهره‌مند شوند.

اما جدای از این دسته‌بندی عمومی یا انواع دیگر دسته‌بندی‌های ممکن از چنین رویدادی، آنچه بیش از همه حائز اهمیت خواهد بود، توفیق در تاثیرگذاری و ارتباط مخاطب با چنین مجموعه‌هایی است. امری که به نظر می‌رسد با در نظر گرفتن دلالت‌های بی‌شمار و خوانش‌های متعدد نیازمند هدف‌گذاری سنجیده‌تر و دقیق‌تر است.