به گزارش هنرآنلاین ، علی کریمی یکی از اشعار خاص فروغ که از نامردیها و نامرادیها مینالد، به اشتراک گذاشته تا پرسشهای تازه ای از دلیل این کارش در ذهن طرفدارانش ایجاد شود:
"نه آرامشت را به چشمی وابسته کن، نه دستت را به گرمای دستی دلخوش، چشمها بسته میشوند و دستها مشت میشوند... و تو میمانی و یک دنیا تنهایی.... میلیونها درخت در جهان به طور اتفاقی توسط موشها و سنجابهایی کاشته شدند! که دانههایی را مدفون کردند سپس جای مخفی آن را فراموش کردند... خوبی را فراموش کن.... روزی شد خواهد کرد: دلم نه عشق میخواهد نه احساسات قشنگ، نه ادعاهای بزرگ نه بزرگهای پرمدعا.... دلم یک دوست میخواهد که بشود با او حرف زد و بعد پشیمان نشد!