هنرآنلاین: ١- غریب‌تر از این نخواهید دید، نخواهید شنید: طیفى هنر را تهدید بداند و خواهان تحدید هنرمند باشد؛ در هر جاى این کره خاکى، هنر فصل همدلى و آشتى ست و عجیب است در ایران مهد شعر و ادب و موسیقى ، هنر محل مناقشه شده است!! خبر تهدید هنر به عدم انتشار، به لغو، به توقیف، تحدید وزارت فرهنگ یا دولت نیست؛ این آسیبى جدى به حیثیت بین المللى ایران است؛ این خبرى نیست که بتوان از دوربین هاى زوم شده به ایران پنهانش کرد؛ هنر ایران از منظرهاى مختلف ، آوازه جهانى دارد و هیچ شهروندى در این جهان به هیچ وجه درک نمى کند هنرمند زن با وجود رعایت تمامى موازین شرع و عرف، نتواند در شهر و کشورش روى صحنه ساز بزند؛ همین قصه تلخ در سینما، تئاتر، کتاب ... در حال تسرى ست؛ درد دل هاى وزیر فرهنگ در آیین اختتامیه جشنواره موسیقى فجر ، سرریز خون دل هایى ست که همه این سالیان، هنرمندان خورده اند، اما چنین برمى آید که " زور" تحدید خواهان که از منظر عدد در اقلیت مطلق اند مى چربد؛ آن چه هم که این وسط به حساب نمى آید " منافع ملى" ست.

٢- بارها شنیده ایم "هنر ایران ، سرآمد هنر منطقه است"؛ اما این روایت فروتنانه یک واقعیت بیرونى ست؛ زیرا هنر ایران از حیث کیفیت و نیز گستره هاى کمیتى مانند : زنان هنرمند ، جوانان تحصیلکرده... از خیلى از کشورهاى اروپایى و آمریکایى هم جلوتر است ؛ اما ما از این " فرصت طلایى" بهره اى نمى بریم؛ " نفت " که محصول رو به اتمامى ست را به سادگى مى فروشیم اما از فروش آثار هنرى مان که در واقع آورده و هزینه چندانى ندارد غافلیم ؛ کافى ست ره آوردهاى مالى اقتصاد هنر در هالیوود، کن، ٣٣ فستیوال در شش ماه کراکف لهستان، گردش مالى تئاتر آوینیون فرانسه، مجسمه سازى کرارا ایتالیا و یا اقتصاد موسیقى وین اتریش ... را ضرب و تقسیم ساده کنیم و دریابیم چه سرمایه عظیمى را در رقابت هاى سیاسى و بحران سازى براى یک دولت اتلاف مى کنیم.

لطفا به خاطر ایران و ایرانى و ساحت مقدس هنر، آب را بیش از این گل نکنیم.

این یادداشت امروز سه شنبه پنجم اسفند در صفحه ١٤ روزنامه شرق به چاپ رسیده است.