هنرآنلاین: ایرانىها متهماند زندگى دوگانه دارند: در اذهان عمومى یک جورند و در خلوت جور دیگر؛ فراگیر شدن شبکههاى اجتماعى مجازى و انتشار عکسهاى خصوصى و دل نوشتههاى غیررسمى به این گمانه هولناک، واقعیت بیرونى بخشیده است؛ به گمانم در این سیر قهقرا و ترسناک که مىتواند شکافهاى عمیق اجتماعى به وجود آورد (اگر به وجود نیاورده باشد) تنها مردم مقصر نیستند: از زندگى در دهکده جهانى که آدمها آسایش و آزادىهاىشان را با هم مقایسه مىکنند گرفته تا آموزههاى محیطى مثلا تضادها در اتخاذ تصمیمهاى کلان ... مىتواند زمینه ساز ریا و تظاهر عمومى شود؛ براى این آخرى یک مثال پیش افتاده دارم که زمینه نگارش این یادداشت شد : حراج کریستیز ، معرف خواننده این ستون است که از سال ١٧٦٦ در اقصى نقاط دنیا ( ٣٢ شعبه ) در زمینههاى مختلف از ملک و جواهرات تا اثر هنرى حراجى برگزار مىکند و غیر از تجارت و فروش هدف دیگرى دنبال نمىکند؛ شعبه کریستیز دوبى، سکویى مهم براى دوباره دیده شدن هنر ایران از سال ٢٠٠٥ بود ... با شناخت از این خصوصیات، آبانماه سال پیش وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامى خواستار همکارى بیشتر این حراجخانه با ایران شد و حتى ابراز آمادگى کرد شعبهاى از آن در کیش دایر شود اما آن سوتر از سوى نهادى در خارج دولت، وب سایت حراج کریستیز فیلتر است و سه سال است هیچ کس حتى به خود زحمت نمىدهد پاسخگوى علت این فیلتر باشد؛ سوم آذر سال پیش بود که در یادداشتى نوشتم لطفا این فیلتر را بردارند، زیرا اگر مسئولین ایران و کریستیز براى ارتقاى سطح همکارى گرد یک میز بنشینند حتما طرف ایرانى نمىداند درباره این تضاد آشکار چه توضیحى دهد؛ جامعه ایرانى شاهد همین پارادوکسهاست؛ پایان مهر ماه جارى هجدهمین کریستیز دوبى با حضور پررنگ هنرمندان کشورمان برپا مىشود آیا مىتوان امیدوار بود با رفع فیلتر وب سایت این حراج، قدمى هر چند کوچک در جهت تحقق جامعهاى یک رنگ باشیم؟
این مطلب همزمان در روزنامه شرق صفحه ١١ به چاپ رسیده است.
انتهای پیام/