به گزارش سرویس موسیقی هنرآنلاین/ بین خودمان باشد، تا حالا که در خواب آلودگی و‌ بی‌توجهی ما، یکی یکی ثروت‌های معنوی‌مان را به تاراج برده و به نام خودشان ثبت کرده‌اند و آه از نهاد کسانی که توانی در بازو و قدرتی در دست داشتند بر نیامد و حتی دود دل سوخته‌ی عاشقان و وفاداران این سرزمین را هم ندیدند. آیا وقت آن نرسیده که بیشتر به خود بیایم و داشته‌هایمان را حرمت نهیم و نگهداری کنیم تا به تاراج غارت‌گران فرصت طلب نرود؟

می‌گویند: "جلوی ضرر را از هر جا بگیری منفعت است." حالا که منفعت طلبی و سودمداری سودای روز است، حتی اگر از این زاویه نیز به موضوع نگاه کنیم، حرکتی سودمند خواهد بود! شاید هم انگیزه‌ای باشد برای اینکه حرکتی درست و برنامه‌ریزی صحیح آن هم بدون اتلاف وقت داشته باشیم که بسیار دیر کرده‌ایم و بسیار خفته‌ایم؛ یادمان باشد که: "چقدر زود دیر می‌شود."

القصه در اینجا بحث به تاراج رفته‌ها را نداریم که شاید در بعضی موارد " چوب بر مرده زدن باشد." صحبت ما درباره‌ی آنچه باقی مانده، است که در سایه‌ی بی‌توجهی می‌رود به فراموشی سپرده شود.

همانطور که در مصاحبه‌ی فریبرزحمیدی گفته شد ساز" نی" تنها ساز بادی ملی ایران است که البته هنوز از چنگال تاراج مصون مانده و نیازمند توجه جدی و سریع است. دومین و سومین کتاب نی یعنی کتاب‌های "تکنیک و نی" و " نی و نوا" نوشته‌ی ایشان است والحق که هنوز پس از گذشت این همه سال، مقام صدرنشینی خود را حفظ کرده‌اند، هرگز تجدید چاپ نشده و در بازار سیاه کتاب همان تعداد محدود آن دست به دست می‌شود؛ در حالی که اصلاح شده‌ی آنها آماده ی چاپ است و از مجموعه‌ی ده جلدی کتاب‌های " نی نواز " که اصولی‌ترین کتاب آموزش موسیقی در ایران است که با رعایت بالاترین استانداردهای متدولوژی آموزشی برای آموزش ساز نی نوشته شده تنها یک جلد آن به همت و سرمایه‌‎ی شخصی نویسنده به چاپ رسیده که آن هم به دلیل کم لطفی دست اندرکاران بخش چاپ و پخش کتاب به ندرت در بازار یافت می‌شود؛ در حالی که تعداد محدودی از آن که به خارج از ایران فرستاده شد با استقبال خوبی روبه رو گردید.

دوکتاب اول که قربانی برخی از اهل هنر که که دست‌هایی بزرگ و توانا و چشم‌هایی تنگ داشتند، شد و مجموعه‌ی "نی نواز" نیز گرفتار زد و بندهای مادی و بی‌توجهی فرهنگی گردید. البته ایشان به کتاب تئوری موسیقی خود که محصول سال‌ها تدریس و تحقیق در زمینه‌ی سازهای مختلف است و به صورت ابداعی خلاقانه به صورت لوح‌های قابل حمل و آموزشی چاپ شده اشاره‌ای نکردند که از داستان آن چیزی نمی‌گویم تا بر درد دل دوستداران هنر نیفزایم.

مسئولین محترم، شما متولیان این امور هستید و چشم امید هنرمندان دلسوزی که زندگی خود را یکسره وقف گوشه‌ای از فرهنگ این سرزمین کرده‌اند به سوی شماست؛ آن‌هایی که در کمال تواضع و سادگی در گوشه‌ای به دور از هیاهوهای بازاری و شهرت طلبی نشسته‌اند و بی‌توقع اما پرتوان به فعالیت‌های فرهنگی خود مشغول هستند و روی سخنم به طور خاص به دکتر "پیروزارجمند" است که هم در زمینه‌ی ساز نی دارای تخصص هستند و هم در جایگاه یک مسئول دلسوز نشسته‌اند و امیدوارم که همیشه همچنان پیروز و ارجمند باشند.

انتهای پیام/

معصومه شجاعی