به گزارش هنرآنلاین، محمدرضا شمس، محمدحسن حسینی و علی الله سلیمی در جلسه نشست تطبیقی سه رمان یاد شده که با حضور محمدعلی علومی، محمدرضا بایرامی و محمدرضا اصلانی نویسندگان این آثار در محل خبرگزاری مهر برگزار شد، ضمن تشکر از کانون برای پرداختن و بها دادن به ادبیات انقلاب اسلامی در حوزه رمان نوجوان، از رئالیسم اجتماعی در سبک نگارش هر سه کتاب به عنوان یک نقطه مشترک یاد کرده و نقد را تنها پرداختن به نقاط ضعف یک اثر ندانستند.
در این جلسه ابتدا سلیمی از نقد رمانهای نوجوان و سایر آثار نویسندگان توسط اعضای مراکز کانون به عنوان یک تلاش ارزشمند یاد کرد و گفت: گذر از کوه کبود اولین کار محمدعلی علومی در حوزه ادبیات نوجوان محسوب میشود و ما تا امروز ایشان را با نوشتن در حوزه شعر و داستان بزرگسال میشناختیم. البته قلم دو نویسنده دیگر این نشست در ادبیات نوجوان بیشتر مطرح بوده و «فصل پنجم سکوت» و «شاهینها و بشکه باروت»، از تازهترین کتابهای آنان به شمار میرود. حسینی در ادامه از زاویه خواننده کتاب، این آثار را در زمره کارهایی نام برد که بر محور انقلاب حرکت کرده و نگاه تمثیلی در دو رمان گذر از کوه کبود و فصل پنجم سکوت را بسیار مشهود دانست و افزود: موضوع کلیشه ادبیات انقلاب اسلامی نظیر اعلامیهها و شبنامهها در کتاب شاهینها و بشکه باروت وجود دارد و در فصل پنجم سکوت هم به آن اشاره شده است.
این شاعر، نویسنده و منتقد کتابهای حوزهی کودک و نوجوان با بیان اینکه این سه کتاب از نظر کتابسازی و رنگ و جلد قابل اعتنا هستند، خاطرنشان کرد: مشکلی که در ظاهر وجود دارد این است که هر زمانی که صحبت از انقلاب میشود قلم شکل دیگری میگیرد و ساختارها کلیشهای میشود به طور نمونه در کتاب «فصل پنجم سکوت» تصویر دهان ندارد و در کتاب «گذر از کوه کبود» تصویر کبوتر و لاله ترسیم میشود و در کتاب «شاهینها و بشکه باروت» سایه افسرهای دژخیم به چشم میآید. وی در خصوص استحاله شخصیت در این کتابها معتقد است: داستان بدون شخصیت نداریم اما در دو کتاب کوه کبود و شاهینها استحاله شخصیت دیده میشود و متاسفانه وقتی ادبیات نوجوان را جدی نمی گیریم، این استحاله شخصیت یک استحاله رو و غیر ادبیاتی میشود که این مهم در کتاب کوه کبود به چشم میآید. لذا خواننده به مرور متوجه مسیر استحاله شخصیت کاراکترهای داستان میشود. اما در نگاهی جزئیتر به تفاوت در عمق و پرداخت هر یک پی میبرد. سپس محمدرضا شمس در بخش دیگری از این نشست گفت: اگر ما هنوز به آن قله ادبیات دست پیدا نکردهایم و حق مطلب ادا نشده است علت دارد. من نمیگویم کدام کتاب بهتر یا بدتر نوشته شده یا این که توانسته حق مطلب را ادا کند یا نکند، بلکه من تنها تلاش میکنم نقاط قوت و ضعف کار را مطرح کنم. من معتقدم ادبیات، ادبیات است و این فقط تقسیمبندی ماست که به آن ادبیات جنگ و انقلاب یا چیز دیگری میگوییم. اگر ادبیات در یک اثر رعایت شود و قابل قبول باشد، حتی به ادبیات انقلاب نیز میتوان عنوان ادبیات عشق داد.
وی در ادامه تاکید کرد، این که چقدر به ادبیات انقلاب نزدیک شدهایم، بستگی به ژانر انتخابی ما دارد و این سه اثر دارای بستر تاریخی بوده و رئالیسم اجتماعی است. شمس در ادامه به سه زاویه دید در هر سه کتاب اشاره کرد و یادآور شد: زبان روایت و توصیفها در کتاب محمدعلی علومی گاهی شاعرانه، گاه رمانتیک، گاه ملودرام و در مواردی سوالی و روشنفکری شده و اکثراً بزرگسالانه است. علومی در این کتاب نگاه نوستالوژیک داشته و انگار به خاطر این نگاه کتاب رمان گذر از کوه کبود را نوشته است. این منتقد در بخش دیگری از جلسه در خصوص شخصیتپردازی کتاب علومی از اغراق، تکرار برخی کلمات و توصیفها در رمان گذر از کوه کبود به صورت مصداقی نام برد و گفت: برخی از ضربالمثلها در جای خودش نیامده و برخی کلمات نیز نیاز به زیرنویس دارد. در کار نوجوان این اتفاقها باید بیافتد و راوی اول شخص این اثر در برخی موارد دانای کل میشود و شاید همین دلایل است که ما به آن قله هنوز نرسیدهایم.
این نویسنده و منتقد ادبیات کودک و نوجوان همچنین از بیطرف بودن راوی در داستان و ادبیات رئالیستی به عنوان نکتهای مهم یاد کرد و افزود: اگر این چارچوب را رعایت نکنیم به آنچه میخواهیم نمیرسیم و این در کار محمدرضا اصلانی نیز دیده میشود. محمدرضا شمس سپس به تشریح محاسن این رمان پرداخت و تاکید کرد: بومی بودن کار، استفاده از کلمات بومی، توصیف خوب، شعرهای قشنگ و استفاده از کوه کبود به عنوان نماد استواری از جمله نقاط قوت کار محمدعلی علومی در این کتاب به شمار میرود.
آنگاه در ادامه محمدحسن حسینی از نقد و بررسی این سه اثر در کنار هم به عنوان یک حرکت زیبا و ارزشمند یاد کرد و خاطرنشان ساخت، غیر مستقیم گویی عشق برای نوجوانان در آثار محمدرضا بایرامی بسیار جالب است و این نکته از نگاه من قابل تامل است که از اول تا آخر کتاب، مخاطب هنوز نمیداند که چه کسی راست گفته و چه کسی دروغ میگوید و این نکته در آثار بایرامی دیده میشود.
حسینی همچنین به تفاوت داستان بلند و رمان از نگاه خود پرداخت و گفت: آیا حجم نوشتن به معنای خلق رمان است؟ من معتقدم رمان ریزبافتتر و ریزنقشتر از داستان بلند است و گاهی در ظاهر نویسنده فلشبک نمیزند در حالی که خواننده خود این کار را انجام میدهد و نویسنده تنها بدون عمد تداعی کننده بوده و به مخاطب خویش کد میدهد. این منتقد سپس به بررسی کار محمدرضا اصلانی پرداخت و گفت: ایشان اصولاً کوتاه نویس بوده و کار نظیف و با حساب و کتاب انجام میدهد، اما وقتی قلم را برای رمان برمیداریم، باید بدانیم که اگر نگاه ما داستان کوتاه است، آن ریزبافتها ضربه میخورد. البته آقای اصلانی نوجوان را خیلی خوب میشناسد و با فضا و دغدغههای آنان آشناست در حالی که آقای علومی شاعر است و اصرارش بر این بوده که شخصیتها حتماً شاعر باشد.
در بخش دیگری از این نشست، محمدرضا شمس به کتاب فصل پنجم سکوت پرداخت و گفت: بایرامی سعی میکند هر کتابش صدای خاص خود را داشته باشد و دوگانگی در زبان در اثرش به چشم میآید. این در حالی است که شخصیت پردازی بسیار خوبی در کار او هست. وی در ادامه از به تصویر درآوردن بچههای پایین شهر، عشق نوجوانانه و انتخاب دو شیوه روایت به عنوان محاسن رمان فصل پنجم سکوت نام برد.
وقتی نوبت به نقد کتاب شاهین و بشکههای باروت توسط محمدرضا شمس رسید، وی در همان ابتدا یادآور شد: من با انتخاب این اسم برای این رمان موافق نبودم اما باید بگویم که در این کار یک فداکاری وجود دارد و این یک رئالیسم اجتماعی بوده که زبان روایت آن گاهی احساساتی، شعاری و بیشتر بزرگسالانه است که در شخصیت پردازی اثر هم کمی اغراق به چشم میآید. همچنین لحن بزرگسالانه بوده و برخی کلمات در رمان تکرار شده و نحوه دادن اطلاعات به خواننده در خیلی جاها شتابزده است.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در ادامه از لحن صمیمی، شجاعت در انتخاب زبان راوی، پرداختن به مردم محروم و وجود جهانبینی در تمامی آثار اصلانی به عنوان نقاط قوت و محاسن این کار نام برد و تاکید کرد: اصلانی در تمام کارهایش وفادار به نظام و کشور است و این جهانبینی در آثارش مشهود است.
علیالله سلیمی در پایان این جلسه، خواستار تداوم نشستهای نقد کتاب با حضور نویسندگان و منتقدان آثار حوزه کودک و نوجوان شد و اظهار امیدواری کرد این حرکتها بتواند در فراگیر شدن فرهنگ مطالعه در جامعه نقش مؤثر و مفیدی ایفا نماید.
پایان پیام//