شهرام اقبالزاده، منتقد و مترجم، در گفتوگو با گروه فرهنگ و ادب هنرآنلاین با اشاره به اینکه نمیتوان منکر تاثیر عمیق روزنامهنگاری و ادبیات بر یکدیگر شد میگوید: خبرنگاری، پدیدهای است مدرن و داستان کوتاه و شعر نو نیز، زاییده جامعه مدرناند تا آنجا که شعر نو با نشریات جان میگیرد و آغاز میشود نه با کتاب؛ چراکه روزنامهها در شمارگان بیشتری منتشر میشدند؛ ارزانتر و قابل دسترستر بودند و از روزگاری سخن میگفتند که همراه با درگیری و مبارزات اجتماعی و فرهنگی بود و با شتاب، جلو میرفت.
"سرخ و سیاه" استاندال براساس یک خبر نوشته شده؛ گابریل گارسیا مارکز و ارنست همینگوی و بسیاری الز نویسندگان آمریکای لاتین، روزنامهنگار بودهاند؛ پس نمیتوان گفت که نشریات بر ادبیات ما بیتاثیر بودهاند. زیرا مطبوعات، آینه جامعه هستند و ادبیات هم، بسیار متاثر از شرایط اجتماعی است.
بسیاری از شعرها و آثار داستانی خوب معاصر در نشریاتی چون آرش و کتاب هفته منتشر شدهاند؛ هر چند کسانی چون مهران بهروزفغانی متقدند که انتشار اینگونه آثار نشان دهنده تاثیرادبیات بر روزنامهنگاری یا عکس آن نیست، بلکه افرادی چون فروغ فرخزاد و احمد شاملو و ابراهیم گلستان دنبال قالبی مناسب برای نشر افکار خود بودند و مناسبترین راه، انتشار شعرها و داستانهاشان در نشریاات آن دوره بود اما به گفته اقبالزاده، آنچه اهمیت داشته و دارد این است که نشریات در آن دوره، ظرفی مناسب برای ارائه این مظروف بودهاند و نمیتوان نادیده گرفت که مجلاتی چون"آرش" سیروس طاهباز، "کتاب هفته" احمد شاملو، "الفبا"ی غلامحسین ساعدی جزو نمونههای ماندگار این حوزه بودهاند.
به باور شهرام اقبالزاده، مطبوعات، پل ارتباطی آثار و پدیدآورندگان هستند. به این معنی که نشریات، دستاوردهای علمی، فرهنگی و هنری را ساده و برای مخاطب عام، قابل درک کنند. برخی به تاثیر جلال آل احمد بر روزنامهنگاری اشاره میکنند و نثر او را نثر ژورنالیستی میدانند؛ این در حالی است که اقبالزاده، جلال را پیرو شرایط دوره خود میداند و میگوید: جلال از نویسندگان صاحب سبک ماست و نثر او، بریده بریده و اعتراضی است؛ نثری که از یک عصبیت تاریخی- فرهنگی ریشه گرفته و تحت تاثیر روزنامهنگاری نیست.