به گزارش هنرآنلاین، بیرنگ در نشستی با حضور اهالی رسانه به سوالات خبرنگاران پاسخ داد. مهران فرهادی تهیه‌کننده موسیقی و کنسرت‌گذار، پاشا یثربی نوازنده و آهنگساز و بیژن بیرنگ کارگردان و تهیه‌کننده از حاضران در این نشست بودند.

در ابتدای این نشست قطعه‌هایی از ساخته‌های علی بیرنگ برای حاضران پخش شد. قطعه‌ اول، جدیدترین اثر او با صدای آلبانو، قطعه دوم کاری با صدای علیرضا عصار و ترانه‌ای از روزبه بمانی به نام «بت‌ها» و قطعه سوم نیز آهنگی با صدای سیروان خسروی و تنظیم علی بیرنگ بود که «خداحافظی» نام داشت.

پس از پخش قطعات علی بیرنگ درباره قطعه «بت‌ها» که همکاری مشترک وی با علیرضا عصار است،  توضیح داد: این قطعه به سفارش علیرضا عصار ساخته شد که می‌خواست کاری متفاوت و فاخر در آلبوم خود داشته باشد. من هم درخواست او را پذیرفتم و آن را ساختم با صدای او ضبط شد. حدودا دو سال منتظر انتشار این قطعه بودم که یکباره شاهد انتشار یک کار شش و هشت با صدای او در بازار و متعجب شدم. قطعه «بت‌ها» سیزده بار میکس و یکبار هم در یکی از کنسرت‌های عصار با پیانو اجرا شد‌ه بود. اصل این کار با ارکستر بزرگ تنظیم شده است.

خالق «برخاستن» در ادامه و درباره همکاری‌اش با سیروان خسروی در قطعه «خداحافظی» گفت: من به کار کردن با سیروان افتخار می‌کنم، چون از لحاظ فنی کار او را بسیار قبول دارم. به اعتقاد من او بهترین و برترین در سبک خودش است. در تکمیل صحبت‌های علی بیرنگ، مهران فرهادی نیز که در این نشست حضور داشت ضمن تشکر از حضور اصحاب رسانه گفت: ما می‌دانیم که وقتی اثری جدید منتشر می‌شود، توجه‌ها را به سوی خود جلب می‌کند و حالا که کار مشترک علی بیرنگ با آلبانو منتشر شده و به گوش مردم رسیده است، بهترین زمان برای گفتگو درباره کارهای الان و آینده او در فضای صمیمانه است.

بیرنگ با نقبی به گذشته و یادآوری از کارهای پیشین خود اظهار داشت: تا جایی که یادم می‌آید حدودا در سن پنج سالگی موسیقی تنها چیزی بود که مرا شگفت زده و از خود بی‌خود می‌کرد. در همان سن بود که یک ساز دهنی به من هدیه داده شد. آن ساز تنها ابزار موسیقی بود که داشتیم و پدرم می‌توانست یک آهنگ آذری را با آن سازدهنی بنوازد. من‌هم با اشتیاق تمرین می‌کردم تا اینکه بعد از مدتی، هرجا می‌نشستم از من درخواست می‌شد ساز دهنی بنوازم. از پنج  تا ۸ سالگی ساز نداشتم ولی در خانه یکی از اقوام ما یک سینتی سایزر کاسیو بود و من سالی یک‌بار در عید دیدنی‌ها می‌توانستم با آن ساز بازی کنم. من ارزش آن ساز را با طلا و جواهر یکی می‌دانستم و همان موقع بود که فهمیدم برای موسیقی ساخته شده‌ام. تا ۸ سالگی نمی‌توانستم ساز داشته باشم اما پدری داشتم که مدیونش هستم. او استعداد مرا تشخیص داد و بالاخره در سن ۸ سالگی یک ساز برایم خرید و معلم برایم گرفت اما من دوست نداشتم مطیع باشم و پیروی کنم. دلم می‌خواست در هرچه یاد می‌‌گیرم تغییراتی ایجاد کنم و اینطور شد که فهمیدم آهنگسازی را بیشتر از نوازندگی دوست دارم و نوازندگی برایم تبدیل شد به ابزاری برای خلق کردن. در ۱۳ سالگی وارد هنرستان موسیقی شدم و دیپلم نوازندگی پیانوی کلاسیک گرفتم. در دانشگاه نیز همین رشته را ادامه دادم. قبل از رفتن به هنرستان وقتی ۱۲ ساله بودم، سریالی به تهیه‌کنندگی پدرم بیژن بیرنگ ساخته شد به نام «دنیای شیرین» و به پیشنهاد اطرافیان ساخت تیتراژش به من سپرده شد.

او ادامه داد: دوران آکادمیک برایم آزاردهنده بود چون در آن دوره نه تنها نشویق نشدم بلکه مدام در حال جنگ با کسانی بودم که گمان می‌کردند موسیقی تیتراژی که کار کرده‌ام را پدرم از آهنگساز دیگری خریده و به نام من منتشر کرده است. البته شاید همین باعث شد من بتوانم بزرگ‌تر فکر کنم و همیشه رویای انجام کاری را داشتم که هیچ ایرادی در آن نباشد.

این آهنگساز جوان در ادامه گفت: من مدیون رویاپردازی‌هایم هستم اما انگار با بزرگ‌تر شدن، رویاپردازی از ما گرفته می‌شود. امروز در آستانه ۴۰ سالگی به دنبال خلوت و تنهایی خود هستم تا دوباره بتوانم رویاپردازی کنم. دلم می‌خواهد دوباره به همان سن کودکی برگردم چون در دنیای بزرگ‌ترها همه به نشدن باور دارند اما کودکان همیشه به شدن فکر می‌کنند.

او در پاسخ به پرسش یکی از حاضران درباره چگونگی شکل‌گیری همکاری با آلبانو گفت: از آشنایی من و خواننده فارسی زبانی که در این قطعه با آلبانو همخوانی می‌کند ۱۲سال می‌گذرد. او طی یک تماس تلفنی برای همکاری در آن پروژه از من دعوت کرد، من نیز پذیرفتم و باهم ملاقات کردیم و طی یک شب ملودی را ساختم، البته او هم ایده‌هایی داشت که در کار پیاده کردم.

بیرنگ با اشاره به ملاقاتشان با دبیر اول و رایزن بخش فرهنگی و مطبوعاتی سفارت ایتالیا در تهران افزود: خانم یاروسلاوا رومانووا در اولین برخورد با ما شروع به نقد شخصیت ایرانی‌ها کرد و طبیعی است که برای من برخورنده بود، چون می گفت ایرانی ها آدم‌های بدقول و بدعهدی هستند. بنابراین عهد کردم قطعه‌ای بسازم که بتواند آبروی ایران را نه تنها در ایتالیا بلکه در جهان حفظ کند و فکر می‌کنم آن کار را انجام داده‌ام.

این آهنگساز جوان با اشاره به عدم توقع مالی خود از پروژه اظهار داشت: من به هیچ وجه از این همکاری انگیزه مالی نداشتم و بیشتر به فرهنگ و آّبروی مردم کشورم فکر می‌کردم چون معتقدم که ما توانایی حضور در سطح بین‌المللی را داریم. باید بگویم که به دست آوردن اعتبار بین المللی انگیزه قوی‌تری برای من بود. آلبانو دوبار کار مرا شنید و بار دوم گفت که دوست دارد خواننده این کار باشد.