به گزارش هنرآنلاین، سومین شب از هفته هنر افغانستان با موضوع "خوشنویسی"، شب گذشته ۲۴ آذرماه به همت کمیسیون ملی یونسکو- ایران به صورت مجازی با حضور چهره‌های هنری کشور افغانستان برگزار شد.

"جان پدر کجاستی" فریادی که شنیده شد

در ابتدای این برنامه موسی‌زکی‌زاده‌ هنرمند خوشنویسی بیان کرد: چهلمین روز شهادت دانشجویان دانشگاه کابل را تسلیت می‌گویم. فریاد "جان پدر کجاستی" از زبان یک پدر و دختر بیان شد و بی‌جواب ماند اما این "کجاستی" فریادی است که ملت افغانستان سر می‌دهند و بی‌جواب می‌ماند. یک "کجاستی" بزرگ که امروز توسط عزیزان ما در ایران به صورت هوشمندانه شنیده شد و باید تشکر کنیم از اعضای کمیسیون ملی یونسکو- ایران که این "کجاستی" را خوب دریافتند و این برنامه را راه انداختند.

این استاد خوشنویسی افزود: فکر می‌کنم بحث خوشنویسی و زبان مهم است چون مهم‌ترین مواد کار خوشنویس "زبان" است، حتی اگر آسان‌ترین طرح را بریزد باز هم چه بخواهد چه نخواهد از طریق زبان، گفتگویی را فعال کرده و این مسؤولیتی است که فرهنگ به دوش‌مان می‌گذارد. ضمن اینکه خوشنویسان افغانستان در طول تاریخ گنجینه‌های قطور زبان را حفظ کرده‌اند و به آن بها داده‌اند. امروز هم خوشنویسان افغانستان یکی از مهم‌ترین گروه‌های فرهنگی هستند که زبان افغانستان را معرفی می‌کنند. خود خوشنویس باید این آگاهی را داشته باشد که چقدر کارش با زبان ارتباط دارد و این فرهنگی که فرصت عرضه این هنر را به او داده است، مسؤولیت زبانی را هم به دوش او گذاشته‌است. خوشنویسی خصوصیات زبانی دارد یعنی گاهی خودش به مثابه زبان عمل می‌کند. زبان‌شناسان و آواشناسان تحقیقات زیادی درباره زبان داشته‌اند و معتقدند نوشتار نسبت به گفتار انعکاس‌پذیر است و کاری که خوشنویسان در طول تاریخ کرده‌اند این است که شکل نگارش و نقاشی شده نوشتن را، به ساختار گفتار زبان نزدیک کرده‌اند. گاهی خوشنویسی قدرت یک زبان را پیدا می‌کند. خوشنویسی مطلب را به صورت دیداری قابل تفهیم و این‌چنین قابل ترجمه و قابل دریافت می‌کند. این امر خوشنویسان را متوجه می‌کند که در نوشتن دقیق باشند چون اگر خطی کمبودی در نشانه‌گذاری و آوا داشته باشد می‌تواند حتی برای زبان خطرناک باشد. برای مثال در گذشته وقتی خط کامل‌تری آمد، خط پهلوی از دست ما رفت چون در خط پهلوی نشانه‌گذاری و آواها کمبودهایی داشت و باعث شد این خط فهمیده و تعلیم داده نشود. همچنان که کار زبان ذخیره و انتقال اطلاعات، افکار و عقاید است خوشنویسی هم این وضعیت را دارد. برای مثال می‌بینید که در همین نمایشگاهی که راه افتاده کلمه "کجاستی" که توسط خوشنویسان افغانستان نوشته شده در دید بینندگان چه کارها می‌کند. این "کجاستی" صوت زبان یک جوان شیرازی را دیداری می‌کند.

وی عنوان کرد: خوش‌نویسی پیوند محکم با فرهنگ دارد یعنی خودش نوعی زبان فرهنگ است. وقتی بخواهند یک نظام فکری یا فرهنگ جامعه را اداره کنند یا تغییر بدهند ابتدا خط جامعه را تغییر می‌دهند یا کنترل می‌کنند مثل تاجیکستان و ترکیه که این اتفاق رخ داد؛ چون خط پیوند محکمی با فرهنگ دارد. البته نگاه دینی هم روی خط خوشنویسی تاثیر داشته است. من در اینجا چند پیشنهاد دارم؛ یک پیشنهادم به سازمان‌هایی مثل یونسکو است که برنامه‌هایی را در پیش بگیرند تا هنرمندان و پژوهشگران بومی افغانستان و تاجیکستان و سرزمین‌هایی که خواستگاه زبان فارسی بودند، پژوهش کنند و ماحصل آن را به دست عموم برسانند. دیگر پیشنهادم این است که به زیبایی‌های زبان بیفزاییم و خوشنویسی متنوع‌تری از زبان فارسی را ارایه دهیم.

 

خوشنویس می‌تواند درد و غم زمانه خود را به تصویر بکشد

سپس علی بابا اورنگ استاد خوشنویسی و دانش‌آموخته سینما و گرافیک روی خط آمد و ضمن عرض تسلیت به مناسبت چهلمین روز شهادت دانشجویان دانشگاه کابل بیان کرد: خطاطی در گذشته کاربرد فراوان داشته و یک هنر کاربردی بوده که جایگاه بسیار مهم دارد. خوشنویسی بصری کردن امر شنیداری است. با تمام ظرفیت‌هایی که هنر خوشنویسی در خود دارد ولی در سیر تاریخی حرکتی با این بالندگی و شکوفایی نداشته‌ایم. خوشنویسان ما متاسفانه درگیر یک کار عام هستند. برخی از آنها بعد از کسب اندک مهارت شکل‌های ثابت را مدام تکرار می‌کنند در حالی که ما در این امر تنوع داریم. ما می‌توانیم احساسات درونی خود و اتفاقاتی که پیرامون ما رخ می‌دهد با خوشنویسی نشان بدهیم. خوشنویس هم می‌تواند جهان بزرگی داشته باشد، می‌تواند درد و غم زمانه خود را به تصویر بکشد، خاطرات و لحظه‌های زمانه خود را ماندگار کند، اگر ادعای ما این است که خطاطی هنر است و هنر حاصل لحظه‌های ناب است باید به این لحظه توجه کنیم. در دوره تیموریان خط یک امر مهم بود و خوشنویسان ما زیباترین متن‌ها را به وجود آوردند. در سال‌های اخیر متاسفانه رکودی در دنیای خوشنویسی ما به وجود آمده و هنرمند دیگر انگار آنچنان به آن آگاهی ندارد. برخی از این خوشنویسان در این دنیای پر کشمکش، کار دلی می‌کنند و لحظه‌های انسان زمانه خود را با عنصر خط و کلمه با دنیا شریک می‌کنند. هنر سرشار از لحظه‌های ناب هنرمند است اما آدمی پس از تامین اولیه معاش زندگی به سراغ کار هنری می‌رود. در افغانستان خبری که هر روز به دنیا مخابره می‌شود خبر انفجار، انتحار، قتل و نابسامانی است پس انجام کار هنری در آن، کار سختی است مگر اینکه کسی عاشق و دلداده باشد تا به آن کار دلی بپردازد. اگر کمی امیدوارانه نگاه کنیم در فضای سیاسی دو دهه اخیر حرکت‌هایی به وجود آمده و جوانانی با استعدادی روی کار آمده‌اند که در این مسیر گام برمی‌دارند ولی این امر محدود است و امکاناتی برای این کار و کشف استعداد وجود ندارد. بخش زیادی از هزینه‌های دولت در افغانستان صرف جنگ‌های نیابتی و هزینه‌های از این دست می‌شود.

اورنگ در پایان صحبت‌هایش عنوان کرد: دنیای امروز دنیای ارتباطات است، جهان به یک دهکده کوچک تشبیه شده و حتی کارهای کوچک از دید انسان‌ها مخفی نمی‌ماند. هنرمند امروز افغانستانی می‌تواند به راحتی با دنیا ارتباط برقرار کند، از خلق آثار هنری در گوشه و کنار دنیا باخبر شود. این ارتباطات محصولات خوبی را برای همه به وجود آورده است. در کار مدرن هم آدم می‌تواند به درونیات خود تکیه کند.