سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: کتاب "کافکا در خاطره‌ها" اثر هانس گردکوخ با ترجمه ناصر غیاثی روانه بازار کتاب شد. این کتاب را انتشارات فرهنگ نشر نو منتشر کرده است.

در داین کتاب خاطراتی از فرانتس کافکا از "دبستان تا گورستان" توسط چهره‌های مختلف و افرادی که با این نویسنده بزرگ مراوده داشتند نقل شده است.

پاره‌ای از کتاب "کافکا در خاطره‌ها" را می‌خوانیم: " در برابر سروصدا با فروکردن پنبه در گوش از خودش محافظت می‌کرد. این شیوه را موکدا به من توصیه می‌کرد. توصیه‌اش را به کار بردم و تا همین امروز خوابم نمی‌برد، مگر این‌که قبلش گوش‌هایم را بینبارم. یک‌بار پیش او دو گوش‌گیر کوچک دیدم که آن‌ها را باید روی گوش‌ها به هم می‌بست. حدس‌ می‌زنم، هدیه‌ای از یک زن بود.

اغلب می‌شد کافکا را در خیابان‌ها یا در پارک‌های پراگ تنها دید. اگر به او می‌پیوستی، اصلا ناراحت نمی‌شد. از حرف زدن در مورد خودش به شدت اجتناب می‌کرد و اگر حرف می‌زدی، سراپا گوش می‌شد. حتا وقتی بیماری رنجش می‌داد، آن‌ چهره خندانش را حفظ می‌کرد. در حالت چهره‌اش چیزی مثل معماهای مصری بود.

همیشه آماده بحث بود. یعنی آماده برای فهماندن منظور خود، شده با کلماتی کم و کوتاه و اغلب شتابزده، شده با سکوتی چیره‌دستانه که سوءتفاهم‌برانگیز نبود. زندگی و آثار دوستانش را با توجه زیادی دنبال می‌کرد. با بسیاری از آدم‌ها دوست بود، گو که به عده بسیار قلیلی اجازه می‌داد دوستش باشند. این را با قدرشناسی به یاد می‌آورم: در کوچه هرن به او برخوردم. چند روز پیش از آن شعری از من در تاگ‌بلات منتشر شده بود. عنوان شعر بود "ویلای سکوت خفیف". کافکا شعرم را تحسین کرد. من خودم از آن شعر دیگر چندان خوشم نمی‌آمد. قدیمی بود. جسارت کردم و تردیدم را در مورد صداقت تحسینش بر زبان آوردم. این‌جا بود که کافکا تمام شعر را از حفظ خواند.

وقتی کتاب اولش نظاره در انتشاراتی وُلف انتشار یافت، به من گفت: "یازده تا کتاب را به کتاب‌فروشی آندره تحویل دادند. ده تایش را خودم خریدم. خیلی دوست دارم بدانم، یازدهمی پیش کیست" و با سرخوشی خندید. هیچ باخبر نمی‌شدی که چه می‌نویسد و نوشتن چقدر برایش اهمیت دارد یا ندارد."

این کتاب در ۳۰۸ صفحه منتشر شده است و می‌توانید آن را با قیمت ‌ ۳۴ هزار تومان تهیه کنید.