سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: "دکتر شفیعی کدکنی چه می‌گوید؟" عنوان کتابی است به قلم حسن گل محمدی که به تازگی در انتشارات بوتیمارمنتشر شده است.

در این کتاب، بیش از همه دیدگاه‌های استاد شفیعی کدکنی درباره نیما یوشیج و احمد شاملو مورد نقد قرار می‌گیرد.

محمدرضا شفیعی کدکنی پیشتر در بخشی از کتاب "با چراغ و آینه" (1391)دلیل شهرت احمد شاملو را اینگونه توضیح داده بود: " حق این است که شاملو را برای نسل جوان امروز باید "تجزیه" و "تحلیل" کرد. ممکن است در این تجزیه خیلی از محسنات او تبدیل به نقاط ضعف شود ولی به هر حال، از این کار گریزی نیست. این کار را آیندگان با بی‌رحمی خواهند کرد. اگر جوانان امروز بدانند که شخصیت ادبی آقای شاملو چگونه تشکیل شده‌است، هرگز این‌گونه عمر خود را صرف شعر، آن هم شعر این‌طوری - که در روزنامه‌ها می‌بینیم - نخواهند کرد. تو بهتر از هر کسی می‌دانی که آنچه ا. بامداد یا احمد شاملو را می‌سازد اگر به صد جزء تقسیم شود، پنجاه تا شصت درصدش ربطی به شعر ندارد. این شهرت و اعتبار نتیجه پنجاه شصت سال حضور مستمر در روزنامه‌ها است.

مدتی حزب توده او را بزرگ می‌کرد، بعد سلطنت‌طلب‌ها، بعد چریک‌ها، حالا هم ناراضیان از اوضاع کنونی. و این بزرگ کردن‌ها به هیچ وجه صددرصد به شعر او مربوط نیست، مربوط به موقع‌شناسی اوست و به قول خودش - با الهام از تعبیری از مایاکوفسکی - "سفارش زمانه" را پذیرفتن. نه اخوان، نه فروغ، نه نیما، نه سپهری، هیچ کدام این طوری سفارش زمانه را نتوانستند بپذیرند. در تهران که بودم، یکی از دانشجویان علوم اجتماعی صد شماره مجله آدینه را برای یک مطالعه فرهنگی تحلیل کامپیوتری کرده بود. می‌گفت: در این صد شماره، در تمام شماره‌ها - جز چند مورد استثنایی - نام شاملو آمده ‌است و در تمام موارد با القابی از نوع "شاعر بزرگ میهن ما" "شاعر بی‌همتای"... عناوینی که الآن به یادم نمانده و راست می‌گفت. عکس‌ها و تفضیلات و اخبار درباره او. اما در همین صد شماره اسم نیما و اخوان و فروغ فقط نیما و اخوان و فروغ هستند بدون هیچ‌گونه صفت و به قول فرنگی‌ها اپیتتی epithet اما او همیشه با عنوان شاعر بزرگ قرن، شاعر بزرگ میهن مان و ... پنجاه سال شب و روز، در وسیع‌ترین نشریه‌های سیاسی و فرهنگی، درباره شاطر عباس صبوحی اگر تبلیغ شده بود حالا جایزه نوبل را به اولاد و احفاد شاطر عباس می‌دادند، شاملو که جای خود دارد."

حسن گل‌محمدی در پیشگفتار کتاب "دکتر شفیعی کدکنی چه می‌گوید؟" نوشته است: "اخیرا کتابی تحت عنوان "با چراغ و آینه" از تالیفات دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی منتشر شده است که در این کتاب مطالب و مباحث جدیدی درباره ریشه‌های تحول شعر معاصر مطرح گردیده است. اگر چه زمان تحریر بسیاری از مطالب این کتاب به حدود چهل سال پیش برمی‌گردد ولی باتوجه به اینکه دکتر شفیعی مطالبی درباره نیما و شاملو مطرح نموده‌اند که از دید اینجانب به واقعیت نزدیک نبوده و شبهه برانگیز است، به منظور روشنگری ذهن جامعه و علاقمندان به ادب و شعر کشورمان به ویژه دوستداران شعر نو، در این کتاب بطور اجمال به نقد و بررسی دیدگاه‌های استاد شفیعی کدکنی می‌پردازم و این نکته را نیز متذکر می‌گردم، یکی از مشکلات و عیب‌ها بزرگ جامعه فرهنگی و ادبی ما این است که فرایند نقد و بررسی از آن رخت بربسته و گفته‌ها و نوشته‌های افراد به‌ویژه افراد شاخصی همچون استاد شفیعی کدکنی دور از خطا و عیب تشخیص داده می‌شود. بنابراین اینجانب با توجه به اینکه خود را شاگرد این استاد بزرگوار می‌دانم، هیچ وقت این ارادت و احترام را فدای مصلحت‌اندیشی‌ها و بی‌توجهی‌ها به واقعیت‌های جامعه فرهنگی نمی‌کنم."

بخشی از این کتاب: "واقعیت اصلی آن است که نیما دریافت بسیاری از جلوه‌های زیبای زندگی امروز را نمی‌توان در قالب کهن شعر پارسی با گستردگی مورد نیاز بیان کرد. بنابراین بدون آنکه سخن از حذف وزن شعر پارسی به میان آورد، طرز و روش جدیدی را با کوتاه و بلند کردن مصراع‌ها ارائه داد. بسیاری از پیروان و شاگردان او این اصل مهم را خوب درک مکردند و بخش زیادی از انرژی نیما صرف رفع این شبه گردید."
کتاب "دکتر شفیعی کدکنی چه می‌گوید؟" در 276 صفحه و با قیمت 21 هزار و 500 تومان منتشر شده است.