سرویس تئاتر هنرآنلاین: نمایش "الیور تویست" نمایشی موزیکال - رئالیستی است که از یک رمان با ویژگیهای جهانی از چارلز دیکنز کبیر نویسنده شهیر انگلیسی زبان اقتباس شده که به تمام زبانهای زنده دنیا ترجمه شده است و دستمایه ساخت بسیاری از انیمیشنها، سریالها و فیلمهایی سینمایی شده است. به گمانم در ایران اصغر خلیلی در صحنه تئاتر برای اولین بار به سراغ این رمان میرود.
رامونا شاه بازیگر با سابقه تئاتری و سینمایی که با بزرگانی مثل محمد مهدی عسگرپور، داود میرباقری، اصغر خلیلی و... همکاری داشته در نقش نانسی شخصیت خاکستری رمان دیکنز تلاش میکند پستی و بلندیهای نقشش را عرصه کند. همچنین رامونا شاه در نمایش "به مناسبت ورود اشکان" مدل جدیدی از مادر میانسال ایرانی را نشان میدهد. با رامونا شاه درباره این دو حضورش گفت وگویی انجام داده ایم.
به فاصله اندک زمانی در نمایش ( به مناسبت ورود اشکان و الیور تویست ) بازی کردهاید که درهر کدام از این نمایشها در نقشهای متفاوتی حضور داشتهاید. چقدر به حضورهای متفاوت بازیگری در صحنه تئاتر اعتقاد دارید؟
همیشه تلاش کردهام که نقشهایی که بازی میکنم شبیه هم نباشد و به همین دلیل بارها پیش آمده برای رسیدن به چنین وضعیتی مدتها بیکار ماندهام. در سینما و تئاتر موقعی که یک بازیگر در نقشی موفق میشود با انبوهی از نقشهای مشابه برای بازی روبهرو میشود و از بازیگر میخواهند خودش را تکرار کند و دلیل عمده چنین رویکردی عدم ریسکپذیری کارگردان و تهیهکنندگان است و در اینجا است که باید بازیگر از خودش مراقبت کند که وارد چنین فضایی نشود. همیشه برای رسیدن به چنین وضعیتی تلاش کردهام و در کارنامه کاریم نقشهای شبیه به هم دیده نمیشود.
در این دو کار نقشهایی بازی کردید که با هم فاصله زیادی دارند؟
بله ، در نمایش "به مناسبت ورود اشکان" در نقش مادری میانسال بازی کردم. در "الیور تویست" هم نانسی زن جوانی است که زندگی پرتلاطمی دارد. اغلب بازیگران این جرات را ندارند که در سنین جوانی نقشهای آدمهای مسن را بازی کنند و از موقعی که نقش مادر را بازی میکنند باید تا ابد این نقش را بازی کنند. البته در دنیا این گونه نیست و بازیگری مثل برد پیت در "بنجامین باتن" نقش پیرمرد بازی میکند و در فیلم دیگر نقش یک مرد جوان. در هر حال برای من خیلی ایدهال بود که در این مدت کوتاه توانستم دو نقش متفاوت را بازی کنم.
یکی از ویژگیهای حائز اهمیتی که در نقش مادر نمایش "به مناسبت وررود اشکان" ارائه میکنید که این مادر را با شخصیت خاکستری میبینیم. در صورتی که در اغلب کارها تصویری آرمانی و عاری از خطا درباره مادران ارائه میشود؟
برای من هم بازی کردن نقش مادر به دلیل داشتن چنین خصوصیاتی جذاب بود و کارگردان تلاشی نکرده بود که مادر منزه از خطا و آسمانی را نشان بدهد و مادر در این نمایش با کارهایی که در قبال فرزندانش انجام میدهد برای آنها دردسر ایجاد میکند و حتی حاضر میشود برای حفظ ظاهر دخترش با مردی زندگی کند که علاقهای به او ندارد و درگیر مشکلاتی میشود. برای مادر فقط جنبه ظاهری قضایا مهم است تا از خانوادهاش یک چشمانداز خانواده خوشبخت و موفق برای سایرین دیده شود.
آیا جزو آن گروهی هستید که رمان الیور تویست جزو رمانهای محبوبتان محسوب میشود؟
برای اولین بار با دیدن فیلم الیور ساخته دیوید لین در دوران نوجوانی با این رمان آشنا شدم و موقعی که قرار شد در الیور تویست بازی کنم. الهام شعبانی بازیگر این نمایش آخرین اقتباس سینمایی از این رمان را که رومن پولانسکی انجام داده بود به من داد تا آن را ببینم. البته در طول سالها با این رمان به دلیل شغلم (تدریس زبان انگلیسی) در ارتباط بودم و قصه قشنگ و جذابی است که مخاطب را با خودش همراه میکند.
آیا به نقش نانسی هم علاقه داشتید؟
بله ، شخصیت نانسی را دوست داشتم. نانسی دختر خلافکاری است و به قیمت از دست رفتن جانش باعث میشود الیور نجات پیدا کند.
آیا قبول دارید در این رمان زنها به اندازه مردان در خلق درام اثر گذار نیستند؟
کارگردان نمایش در مواقع تمرینات به من تاکید میکرد که نانسی همه چیز نمایش من است و تلاش میکرد شخصیت نانسی را در نمایش برجسته و ورلد کند. نجات جان الیور شخصیت محوری رمان به دست نانسی انجام میشود و بنابراین شخصیت تاثیرگذاری دارد.
آیا نانسی را میتوانیم قربانی شرایط اجتماعی بدانیم؟
بله، نانسی در محیطی خشن و بیرحم زندگی میکند که منجر به نابودیش میشود.
نانسی را مثبت دید و یا خاکستری؟
من نانسی را مثبت میبینم. در دو نسخه فیلمی که از الیور تویست دیدهام به خصوص قیلم دیوید لین نانسی دختر معصومی است که درگیر شرایط میشود. در نسخه پولانسکی نقش نانسی پر رنگتر ارائه میشود و البته شرارتهایی هم دارد. در نمایش ما هم نانسی خیلی مثبت دیده شد.
آیا در آن محیط سخت و سیاه معصومیت و پاکی نانسی میتواند باقی بماند؟
این امکان وجود دارد که این پاکی مصون از پلشتیها باقی بماند. ضربالمثلی وجود دارد به این مضمون که " اصل بد نیکو نگردد زانکه بنیادش بد است" و اگر برعکسش را تصور کنیم هیچ وقت سرشت خوب بد نمیشود و معصومیت حفظ میشود البته ممکن است کدر بشود اما از بین نمیرود.
برای طراحی شخصیت و نوع بازی شخصیت نانسی چه تمهیداتی اندیشیدید؟
نانسی را درونی میدیدم و تلاش کردم او را عمیق، آرام و متین نشان بدهم و کلی کلنجار رفتیم که این شخصیت قوام بیگرد. اصغر خلیلی اعتقاد داشت که نانسی از وجه بیرونی دختر شلوغ، لمپ مابی است. اما حق و ناحق و عدل و ظلم را درک میکند. در تمرینات به این جمعبندی رسیدیم که در بازی نقش نانسی چنین شیوهای را به کار ببریم.
عمیق بودن نانسی با توجه به رفتار و خواستگاه اجتماعیاش مقداری سخت به نظر میرسد؟
تصور کلی این است که آدمهای درونگرا آدمهای ساکتی هستند و اگر هم عمیق و متفکر نباشد. طرف مظلوم و حق هستند ودر اینجا هم نانسی به نجات الیور اعتقاد دارد و تاوانش را هم میپردازد.
استفاده و تلفیق عناصر مدرنی مثل موتور در یک داستان عهد ویکتوریایی چه کارکردهایی دارد؟
استفاده از این عناصر مدرن کار را به روز میکند و کارگردان تاکید دارد که سرنوشت الیورهای نوعی در طول تاریخ به اشکال مختلف تکرار میشوند. خیلی از مسائل را مردم میبینند و متوجه میشوند اما نسبت به آن تفاوت هستند و عکسالعملی بروز نمیدهند و تمایلی به حضور در بطن ماجراها ندارند. در شب اول اجرا که این مسائل را در ساختار و کلیت اجرای نمایش دیدم برایم جالب بود.
حضور در نمایش "الیور تویست" برایتان چه ویژگیهایی دارد و آیا جزو کارهای موفق کارنامه کاریتان ارزیابیش میکنید؟
فکر میکنم توانستهام با بازیم شخصیت نانسی را درست نشان بدهم و باصطلاح تئاتریها نقش در آمده است و بازیگر بهتر از هر کسی میداند که نقشش را چگونه بازی کرده است و تلاش میکنم در هر شب اجرا چیزی را به شخصیت نانسی کم و زیاد کنم و هر شب قالب ثابتی را از این شخصیت بازی نکنم و مدام در ذهنم این شخصیت زنده است و بهش فکر میکنم. واکنش مردم هم در قبال نمایش و نقش نانسی تا به حال خوب بوده است.