"گروه رادیو  تلویزیون هنر آنلاین": بازنمایی برخی از موضوعات تاریخی آن هم در دل تاریخ معاصر در قاب تلویزیون برای بسیاری از مخاطبانی که پای تلویزیون می نشینند، جذاب است.البته این جذابیت باید در عین حال باید استاندارد های لازم را برای ابزار روایت فراهم کند.این روزها رسانه ملی میزبان یکی از موضوعات تاریخی است؛ اما «سوران» یکی از چهار لهجه اصلی کُردی و نام پرنده‌ای خوش آوازست. اهالی کردستان از این اسم برای نامگذاری پسران خود استفاده می‌کنند، اگرچه نام یکی از شهرهای اربیل عراق، یکی از روستاهای استان اصفهان، کرمانشاه، مرکزی و خراسان رضوی و مرکز شهرستانی در استان سیستان و بلوچستان نیز هست. شاید بدلیل آنکه «سوران» یکی از چهار لهجه اصلی کُردی‌ست و اهالی کردستان از این اسم برای نامگذاری پسران خود استفاده می‌کنند، این عنوان برای سریالی که قصه‌ای در کردستان دهه 50  را روایت می کند.

سریالی که آخر هفته‌ها شاهد پخش آن از شبکه یک سیما هستیم، می‌تواند جمیع اولین‌ها باشد؛ اولین سریال تلویزیونی مرکز سریال سوره، اولین اثر تاریخی مرتبط با استان کردستان در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، اولین اثر اقتباسی از کتاب «عصرهای کریسکان» نوشته کیانوش گلزار راغب و اولین سریالی که به جنایات حزب کومله در کردستان در یک مقطع تاریخی مشخص می‌پردازد. شاید همین اولین‌ها کار را برای عوامل سازنده سخت‌تر از حالت عادی برای ساخت یک اثر نمایشی کرد و ممکن است حتی با کمبودهایی نیز همراه باشد.

اما در این میان نکته قابل توجه اینجاست که با پخش قسمت سوم و چهارم این اثر، نیروهای سپاه مریوان با عوامل گروهک‌های مسلح در منطقه مرزی این شهرستان درگیر شدند و یکی از نیروهای سپاه به شهادت رسید. همچنین با پخش قسمت پنجم و ششم این اثر خبر رسید که در جریان درگیری‌های داخلی میان عناصر این گروهک در نزدیکی السلیمانیه عراق ۲ تن از عناصر گروهک تروریستی کومله کشته و چند تن دیگر زخمی شدند.

با این تفاسیر شاید سریال «سوران» در بهترین زمان خود به پخش رسیده است تا پس از فروکش کردن اعتراضات و اتفاقاتی که مردم در سال گذشته تجربه کردند، به اصطلاح بتوانند کلاه خود را قاضی کنند و دوست را از دشمن تشخیص دهند. البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که برخی از دیالوگ‌های معنادار و بعضا تند و تیز سریال می‌تواند شاهد مثالی باشد برای این مساله که در بازه‌های زمانی مختلف کم‌لطفی‌هایی نسبت به کردستان و مردمش صورت گرفته است. آنجا که «سوران» به عنوان بازیگر نقش اصلی به برادر خود «اسماعیل» می‌گوید که هیچ‌کس به فکر مردم کُرد نیست.

نکته دیگری که در «سوران» قابل تامل است، تشابه اتفاقات اوایل پیروزی انقلاب اسلامی با آنچه در 6 ماه دوم سال 1401 رخ داده، است. به عنوان مثال «شیلان» در جواب برادر خود «ظاهر» که به «کومله» پیوسته است، می‌گوید که جز کومله کسی جرات نمی‌کنه روی مردم خودش اسلحه بکشه. اتفاقی که اخیرا شاهد آن بودیم و عوامل خارجی که قصد داشتند مردم را مقابل یکدیگر قرار دهند. «سوران» اولین اثری است که درباره این مسایل صحبت می‌کند و این را می‌توان نقطه عطفی در رسانه ملی برای بیان این موضوعات دانست تا شاید بتوان به آینده امید داشت که کارگردانانی به سراغ بیان این مسایل بروند و حقیقت آنچه را که در تاریخ اتفاق افتاده است، بازگو کنند.

یکی از امتیازات سریال «سوران» طراحی صحنه و لباس، گریم و نیز دکور است که منجر به خلق فضایی باورپذیر از کردستان دهه 50 شده. طبعا برخی از فضای شکل گرفته حاصل تخیل طراحان و نیز تهیه‌کننده و کارگردان است اما مختصات به شکلی رقم خورده که بیننده تلویزیون را به چند دهه قبل برده  فارغ از اینکه کسی قصه و شیوه مواجهه با یک ماجرای واقعی را دوست داشته باشد یا نه، نمی‌تواند با فضاسازی «سوران» همراه  جذب آن شود.