سرویس تئاتر هنرآنلاین: اجرای غیرنمایشی "پرتی" به نویسندگی رسول کاهانی و کارگردانی بهار رضیزاده که هم اکنون در پلاتوی شماره یک تئاتر شهر اجرا میشود، یک اجراهای غیر نمایشی است که هیچ عنوانی نمیتوان روی آن گذاشت. موضوعش بسیار بیمعنی است: پنج دختر بزرگ دمبخت که همه ظاهراً با هم دوست هستند و معلوم نیست در خوابگاه چه مکانی با هم زندگی میکنند، از خواب بیدار میشوند و هرکدام به نوبت و طی دهها بار ذهنیات خود را درباره این که قرار بوده چه کسی آن روز خوابگاه را جارو کند، بیان مینمایند و همزمان توضیحاتی هم با کمی اختلاف در مورد چگونگی وضعیت دیگران میدهند؛ همین! موضوع نمایش به قدری بیاهمیت است که هیچ قابلیت و ظرفیت نمایشی قابل ارائهای ندارد؛ هرگز هم نمیتوان حتی در قالب یک روایت مستقل به آن ساختاری دراماتیک داد تا بلکه برای پرسوناژها وضعیتهای کنشمند و متقابلی ایجاد شود و همه چیز نهایتاً بعد از طی روندی تعلیقزا به نتیجه مهمی بینجامد. اجرا در کل، چیزی جز زیادهگویی، زبانفرسایی و تکرار بیش از حد یک موضوع گذرا، سطحی و کم دامنه نیست و در قالب هیچ روایتی نمیگنجد.
اکثر عناصر ساختاری متن و نمایش تئاتری حذف شدهاند که عبارتند از پرسوناژ، حادثه، فضاسازی، طرح که عملاً به حذف داستان هم منجر شده است. ضمناً از "دیالوگ نمایشی" هم خبری نیست و در "حرف زدن معمولی" خلاصه شده است. از طراحی صحنه، دکور، کارکرد دراماتیک کارگردانی، بازیگری، نور، موسیقی، لباس و چهرهپردازی هم نشانی نیست؛ کلاً یک اجرای بیمحتوای به تماشاگر ارائه میشود.
در کنار این بیهودهگوییها و بیهوده نماییها باز در برخی صحنهها با حالات و حرکاتی بدون کلام عمداً اجرا طولانیتر شده تا زمانش به حد نصاب برسد؛ این در شرایطی است که همه چیز شباهت زیادی به بگو مگوهای دختربچهها در کوچه به هنگام دیدار یا بازی دارد.
هدف نویسنده و کارگردان این اجرا خواسته یا ناخواسته "بدلسازی برای تئاتر" بوده است. این اجرا حتی درحد یک اتوود نمایشی هم نیست چه برسد به نمایش. تئاتر و دیگر هنرها بخش مهم و تعیینکنندهای از فرهنگ یک ملت به شمار میروند و اجرای مورد در هیچ زمینهای دارای دادههای محتوایی نیست؛ همزمان به طور عینی خود دختران و زنان را هم دروغگو و بیفرهنگ نشان داده است، بی آن که از این نکته هم یک نتیجهگیری قابل تحلیل و تاملآمیز گرفته شود.
نمایش آغاز دارد، اما از میانهای بیمعنی و پوچ برخوردار است و پایان هم ندارد؛ پرسوناژی در اجرا نیست، لذا مقوله بازیگری هم به کلی منتفی است. همه بازیگران حضوری بسیار معمولی، محدود، تکراری و غیرنمایشی دارند: اغلب دراز میکشند یا میایستند و گاه به چپ و راست حرکت میکنند. فراز و فرود و نقطه اوجی هم در کار نیست، هرآنچه ارائه میشود مساوی با "هیچ" است؛ به تناسب این همه ضعف و کاستی، عملاً ژانر، سبک و سیاق و ساختار دراماتیک هم نادیده گرفته شده و در نتیجه، اجرا هیچ ربطی به سالن تئاتر و صحنه نمایش ندارد.