سرویس تئاتر هنرآنلاین: نصراله قادری کارگردان، منتقد، نویسنده، مدرس تئاتر و سردبیر مجله نمایش در گفت‌وگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره فعالیت‌های خود گفت: در وضعیت فعلی تئاتر برای اجرای نمایش یا باید اسپانسر داشت یا در تئاتر خصوصی کار کرد و یا به صورتی کار شود که در وهله اول نمایشی "بفروش" باشد. در نظر ندارم که بگویم این روال نادرست است اما من این روش کار کردن را بلد نیستم.

وی در ادامه افزود: من تئاتر را به شکل دیگری فهمیده و آموخته‌ام و در دنیا نیز به صورت دیگری است. وظیفه دولت است که به تئاتر کمک کند اما آن مبلغی را که در نظر می‌گیرد کفاف هزینه‌های دکور و لباس یک نمایش را هم نمی‌دهد. به هر حال نبود بودجه کافی و مشکلات دیگر، شرایطی را ایجاد کرده است که در وهله اول امکان کار کردن برای من وجود ندارد و در مرحله دوم معمولا متن‌های من معضل پیدا می‌کند که نمی‌دانم چرا و به چه دلیل.

قادری ضمن اشاره به اینکه نمایشنامه‌های چاپ شده من چه در دولت پیشین و چه در دولت کنونی امکان اجرا ندارد، خاطرنشان کرد: در مواقعی معضل متن است و در شرایطی نیز امکان اجرا در سالنی که من در نظر دارم فراهم نمی‌شود و در صورتی‌که تمام این شرایط مهیا شود دشواری‌های مالی وجود دارد که باید به دنبال اسپانسر بروم و سپس کار کنم و این ایراد من است که نمی‌توانم و بلد نیستم که به دنبال حامی مالی بروم. 

این منتقد تئاتر عنوان کرد: در این مدت عمدتا مشغول نوشتن هستم. یک رمان با عنوان "مرغ غریب عشق" را نوشتم که درباره زندگی یک روحانی است. اکنون نیز کتاب داستان‌های دراماتیک درباره ادبیات دفاع مقدس و پایداری را با گروهی کار می‌کنم. 

وی درباره حضور چهره‌های سینمایی در تئاتر یادآور شد: در جهان نیز هنرمندان بزرگ سینما برای بازی در تئاتر نام‌نویسی کرده و نوبت می‌گیرند. اما این مسئله به آن دلیل نیست که آن هنرپیشه به تئاتر وارد شود که گیشه داشته باشد و تئاتر با اسم آن بازیگر بفروشد. این هنرمند به تئاتر وارد می‌شود تا از نام آن نمایش برای فیلمش اعتبار بگیرد. اما در کشور ما برعکس است و هنرپیشه سینما به تئاتر وارد می‌شود تا نمایش بفروشد.

این مدرس تئاتر افزود: برخی از این افراد تنها "بفروش" هستند و حتی بیان بازیگری، ایستادن در صحنه و بازی در نمایش را نمی‌دانند، در صورتی‌که در سینما بنا به هر دلیلی چهره‌اند، می‌فروشند و مشکلی نیز وجود ندارد. این توهین به فرهنگ است که برای فروش یک نمایش دست به هر کار ممکنی زده شود. البته این اتفاق دوره‌ای خواهد داشت و تا مدتی برای مخاطب مسئله است اما زمانی فرو خواهد ریخت و مخاطبان خود را از دست خواهد داد.

نصراله قادری با بیان اینکه وضعیت تئاتر خصوصی ما با کشورهای صاحب تئاتر قابل مقایسه نیست، اظهار داشت: در آن کشورها تئاتر تعریف دارد و تئاتر خصوصی یک کمپانی است و آن کمپانی باید به دولت مالیاتی پرداخت کند و با حمایت از تئاتر آن مالیات را نمی‌پردازد. اما نه به این معنی که کمپانی حمایت کننده محصول خود را در نمایش تبلیغ کند. در ایران نمایشی از مولیر در تالار وحدت اجرا می‌شد که برند لوازم خانگی اسپانسر آن نمایش بود و خارج از نمایشنامه در جهت تبلیغ آن برند، دیالوگی به نمایش اضافه شده بود. 

وی همچنین در ادامه صحبت‌هایش اضافه کرد: در دنیا کمپانی مانند "تادوش کانتور" کمترین بودجه‌ای از دولت نمی‌گرفت و گروه‌هایی مانند "باربا" با مکان و بودجه اندکی که دولت در اختیارشان قرار داده بود، کار می‌کردند و گروه‌هایی مانند پیتربروک نیز با امکاناتی که دولت به آن‌ها می‌دهد فعالیت پژوهشی انجام می‌دهند. 

این نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر در ادامه گفت: در آن کشورها گروه‌هایی نیز مانند تئاتر آزاد کشور ما فعالیت می‌کنند که گیشه‌شان فروش دارد و بی‌نیاز از کمک دولت هستند. اما اکنون به گفته مدیران سالن‌های خصوصی این تالارهای نمایشی با مشکل مواجه شده‌اند و  بسیاری از کارگردانانی که در تالارهای خصوصی اثری را اجرا کرده‌اند حال به اتفاق اقرار می‌کنند که از این اتفاق پشیمان هستند. حقیقتا سالن‌های که به نام تئاتر خصوصی وجود دارند تالارهای مناسب تئاتر نیستند. این سالن‌ها تنها به این منظور تاسیس شدند که گفته شود آمار تئاتری کشور ما بالاست. اکنون تنها من نیستم که از ابتدا معتقد بودم که تاسیس تئاتر خصوصی با مقتضیات کشور ما به این شکل امکان پذیر نیست و تمام مدافعین گذشته تئاتر خصوصی نیز با من هم نظر شده‌اند که تئاتر خصوصی فاجعه‌ای به بار می‌‌آورد.

قادری که سالها فعالیت رسانه‌ای نیز در کارنامه خود دارد؛ رسانه‌های ایران را به دو جناح چپ و راست تقسیم می‌کند و در این باره عنوان کرد: از نظر من رسانه‌ها دو دسته هستند که بر مبنای استاندارد جهانی باید جای آنها عوض شود. طبیعتا هر دوی اینها بر اساس نگرش سیاسی خود کار می‌کنند و در مجموع فعالیت فرهنگ و هنر مسئله آن‌ها نیست و دغدغه‌شان سیاست است. یعنی برخی رسانه‌های راست منتظرند با یافتن کوچکترین مسئله‌ای به دولت معترض شوند و رسانه‌های جناح چپ نیز که ادعای روشن فکری دارند به دنبال کارهایی هستند که با آنها پز فعالیت‌ها و آثار روشن فکری را دهند.

وی در پایان گفت: از این منظر اساسا رسانه‌های ما مسئله فرهنگ و هنر ندارند و تنها دغدغه آن‌ها سیاست است و در نظر دارند با ورود به سیستم سیاسی به حاکمیت راه پیدا کنند و یا آن‌هایی را که حاکمیت دارند ساقط کنند و مجموعه بخش فرهنگ و هنر در رسانه‌ها به این شکل است. برخی مطبوعات نیز مانند مجله فیلم هستند که فعالیتی در راستای خود انجام می‌دهند و وارد این‌گونه بازی‌های سیاسی نمی‌شوند که تعداد آن‌ها بسیار محدود است. بخشی دیگر نیز رسانه‌های دولتی هستند که عمدتا بولتن هستند که به نام مجله منتشر می‌شوند.