سرویس تئاتر هنرآنلاین: استفاده از متون ادبی بسیار محتوادار و داستانی ادبیات کلاسیک ایران اقدامی خلاقانه و قابل تحسین است، به شرطی که ارزش و اعتبار متن قدیمی کمرنگ نشود و استفاده ثانویه از آن برای مدیومی هنری مثل تئاتر، الزاما باید به رونمایی و جلوهای وجاهتدار و حتی به رمز و رازگشایی تازه و بدیعی از دادهها و داشتههای اثر مبدا بینجامد، وگرنه به گمانهزاییهای غلط دامن میزند و به صورت یک اثر سطحی، مبتذل و کممایه در میآید.
نمایش کمدی موزیکال فانتزیک و عامیانه "شاخ نبات" به نویسندگی و کارگردانی مهدی شمسائی که هماکنون در تالار وحدت اجرا میشود، ظاهرا براساس قصه منظوم و مشهور "موش و گربه" اثر "عبید زاکانی" نوشته شده و تحت عنوان "نمایش اپرایی ایرانی" به روی صحنه رفته است. اینجا باید اکیدا یادآور شد که به جز یک آواز "شبه اپرایی" که در بخشهای آغازین نمایش اجرا میشود (آن هم فقط موسیقیاش اپرایی است و آواز و شیوه خواندنش اپرایی نیست) هیچ تشابه حداقلی دیگری نمیتوان یافت که نمایش را اپرایی تلقی کرد و یا به اپرای ایرانی نسبت داد؛ در اپرا، آواز باید با تون صدای بسیار بالا و ماژور و با حالتی کشدار که موقعیت و حوادث صحنه را متناسب با تم آن، تغزلی یا حماسی میکند، اجرا گردد؛ گاهی این آواز جنبه مکملتری دارد و مستقیما توسط پرسوناژ روی صحنه به اجرا درمیآید: در چنین حالتی کارکرد آن دقیقا مساوی با دیالوگ یا مونولوگ است. با توجه به موارد فوق ادعای مورد نظر در رابطه با "اپرا بودن نمایش"، اساسا کذب است و صرفا "هجویه"ای برای خود این اجرا به شمار میرود.
در این نمایش، صحنه بزرگ تالار وحدت به دو سن تقسیم شده که سن عقبی با ارتفاع بالاتری شکل داده شده و روی آن حدود پنجاه نفر شامل رهبر ارکستر و نوازندگان با سازهای گوناگون و عدیده حضور دارند و موسیقی نمایش را به طور زنده اجرا میکنند که شامل آوازهای سنتی ایرانی اضافی و بیربط، ترانهها و موسیقی ریتمیک و ضربی و جاهایی هم صرفا تنبکنوازی و ... است. این ارکستر سمفونیک عظیم برای نمایشی که "کمدی موزیکال فانتزیک عامیانه" است، هیچ کاربرد و کارکرد نمایشی و دراماتیکی خاصی ندارد و یک ارکستر سه چهار نفره، شبیه آنچه در نمایشهای تخت حوضی به طور زنده از آن استفاده میشود، برای این اجرا کافی بود. ضمنا در لحظاتی که خبری از اجرای موسیقی نیست بخشی از نوازندگان این ارکستر عملا تماشاگران خواسته یا ناخواسته نمایشاند و از آن بالا کمدی مورد نظر را تماشا میکنند و حتی بعضی از آنها گاهی میخندند.
دخل و تصرف و دستکاری و ذهنکاری مهدی شمسایی در متن منظوم "موش و گربه" عبید زاکانی، به حدی است که به سختی میتوان بین آنچه اجرا میشود و حتی خط کلی و روایی قصه منظوم فوق، شباهتی یافت؛ ضمنل از خود اشعار "عبید زاکانی" هم خبری نیست. مهدی شمسایی هرچه خواسته، در قالب زبانی ترکیبی شامل عبارات و جملات هم قافیه و صرفا با "وزن لفظی وهجایی" گفته و ارائه کرده است.
نمایش، پر از لودگی کلامی و رفتاری است، ضمن آن که گربهها (به جز یکی بقیه همه مرد هستند) و موشها (به جز یکی بقیه همه زن هستند) اساسا "گربه پوش" و "موش پوش" نشدهاند و بازیگران زن لباس زنانه خود و بازیگران مرد هم لباس مردانهای با دو سه رگه رنگی، به تن دارند؛ آنها بسیار ناشیانه ادای گربهها و موشها را در میآورند.
با توجه به آن که ارکستر عظیم صحنه اساسا اضافی و حتی تحمیلی است، نهایتا آنچه میماند فقط خود نمایش است که شلوغ، درهم و برهم و در مواردی هم مبتذل، بسیار عوامانه و سطحی اجرا میشود. نمایش تا اندازهای برای نوجوانان سالهای اول دوره سنی نوجوان و درکل، برای کودکان مناسبتر است: آن هم صرفا به خاطر خنداندن آنها و البته پس از حذف برخی لودگیهای رفتاری و گفتاری.
قصه منظوم "موش و گربه" عبید زاکانی تغییرات فاحشی کرده است: گربه خاطی، عاشق موشی که از او دفاع کرده، میشود و سپس آنها با هم ازدواج میکنند و مهدی شمسایی از این پیوند نهایتا به عنوان امکانی برای از بین بردن گربه استفاده مینماید و قضیه فیصله مییابد.
نمایش بر اساس یک وجه تماتیک پررنگتری که متناقض و تراوش ذهنی خود مهدی شمسایی است، پیش میرود و در اجرا به آن اشاره میشود: "گربهها باید موش بخورند. این راز بقاست و نهایتا عدل خداست"؛ اما در پایان، این شعار اصلی رنگ میبازد و گربه مورد نظر همه موشها را تهدید میکند و آخرش هم به طور مبهمی از بین برده میشود، اما خطر بقیه گربهها همچنان باقی میماند.
بازیگری بازیگران نمایش کمدی موزیکال فانتزیک و عامیانه "شاخ نبات" به نویسندگی و کارگردانی مهدی شمسایی، بسیار ضعیف است، میزانسنها شلوغ و شکلدهیهای جمعی و حرکات کوریوگرافیک، بسیار بیتناسب و عاری از هرگونه شاکله مضموندار و نمایشی است. اجرا از نظر کارگردانی جزو ضعیفترین و شتابزدهترین اجراهاست. باید افزود به رغم موزیکال بودنش، نسبت به ظرفیت و قابلیت موضوعیاش بسیار طولانی، خستهکننده، بیمحتوا و ملالآور است؛ ضمنا عناصر اجرایی ضمنی و ساختاری دیگرش از جمله نور، موسیقی و طراحی صحنه نیز عاری از هرگونه تأویل و وجاهت نمایشی و محتوایی است.