به گزارش هنرآنلاین، "زیرا که می‌وزد" آخرین آلبوم پیتر سلیمانی‌پور آهنگساز و نوازنده سازهای بادی که توسط نشر هاشور منتشر شده است، عصر روز گذشته در شهر کتاب دانشگاه رونمایی شد.

در ابتدای این مراسم فرزاد آذری پور مدیر نشر هاشور گفت: آشنایی من با پیتر سلیمانی‌پور به زمانی برمی‌گردد که هنوز کامپیوتر وارد دنیای گرافیک نشده بود. تصویری که از او در خاطرم مانده این است که همیشه لبخندی بر لب داشت و سخاوتمندانه آنچه داشت را منتقل می‌کرد.

وی ادامه داد: قرار بود در زمان راه‌اندازی سامانه ویدئویی هاشور بخش موسیقی آن‌ها مدیریت کند، اما شرایط جسمانی‌اش اجازه نداد. از همه همکارانی که برای انتشار این آلبوم کمک کردند، تشکر می‌کنم.

در ادامه جوان که پخش این آلبوم را بر عهده دارد نیز گفت: در مراسم امروز هنرمندانی حضور دارند که از دوستان نزدیک سلیمانی‌پور هستند و قطعاً صحبت‌هایشان مهم‌تر خواهد بود. از مدیران شهر کتاب دانشگاه که اجازه برگزاری این مراسم را دادند، تشکر می‌کنم.

وی ادامه داد: آخرین تصویری که از پیتر سلیمانی‌پور به یادم مانده در جشنواره آیینه و آواز است که بسیار تکیده و رنجور از پله‌های تالار رودکی بالا آمد و عاشقانه تا آخرین روزهای زندگی در حوزه موسیقی گام برداشت. او در آخرین لحظه‌های زندگی‌اش با این که نمی‌توانست ساز بزند، اما مخاطب جدی موسیقی بود.

علی بوستان از دوستان نزدیک سلیمانی‌پور نیز گفت:‌ ما همیشه عادت داریم برای عزیز و دوستی که از میان ما می‌رود ناراحت و اندوهگین می‌شویم، اما پیتر با آثارش همچنان در میان ما است.

وی با بیان اینکه آشنایی‌اش با پیتر به سال 65 در دانشگاه برمی‌گردد، افزود: سلیمانی‌پور مصداق کامل مردی است که تکلیفش با خودش مشخص بود و وسواس کاری‌اش در آثار بصری، موسیقی و گرافیکش مشهود بود و برای این وسواس خودش را ایزوله می‌کرد.

بوستان خاطرنشان کرد: ‌بسیاری از هنرمندانی که در حوزه موسیقی در دنیا شناخته‌شده هستند، ایران و موسیقی ایران را از طریق پیتر شناختند. برای انتشار این آلبوم به‌جز خودش زحمات زیادی توسط دوستان دیگر کشیده شده است که بانی انتشار آلبوم "زیرا که می‌وزد" بودند.

وی ادامه داد: جای خودش و آلبوم‌های بعدی‌اش در کشور ما بسیار خالی خواهد بود. آثار زیادی از او در مرحله تدوین وجود دارد که با منتشر شدنشان لذت خواهیم برد.

در ادامه رضا عسگرزاده نوازنده موسیقی با بیان اینکه از انتشار آخرین آلبوم سلیمانی‌پور خوشحال است، گفت: ‌من هم معتقدم پیتر الان در بین ما است، اما متأسفانه نمی‌توانیم او را ببینیم. من با او در سال 1362 در حادثه‌ای آشنا شدم و تجربیات هیجان‌انگیزی با او داشتم و در طول این سال‌ها سعی کردیم کارهایی را مشترک باهم انجام دهیم. از تلاش همه دوستانی که موفق شدند تا این آلبوم را منتشر کنند، تشکر می‌کنم.

در ادامه علیرضا ایران‌نژاد روزنامه‌نگار حوزه موسیقی گفت: آشنایی من با این مرد بزرگ به زمانی برمی‌گردد که در منزل او تمرین موسیقی انجام می‌دادیم. شخصیت، متانت، طنز و غرورش که از ایمان به کارش می‌آمد زبانزد همه بود و برای من جذاب بود.

وی ادامه داد: سلیمانی‌پور از جمله هنرمندانی بود که ما روزنامه‌نگاران کمتر می‌توانستیم سراغش برویم، زیرا باید از قبل می‌دانستیم که چه چیزی باید از او بپرسیم. پاسخ‌های او نیاز به تجزیه و تجلیل داشت. نبود آدم‌های مثل او جبران‌ناپذیر است. سلیمانی‌پور آدم بسیار متعهدی بود که خودش را به بازار نفروخت.

در ادامه امیر بهاری روزنامه‌نگار حوزه موسیقی نیز با بیان اینکه سلیمانی‌پور در زندگی او آدم بسیار مهمی بوده است، گفت: با او مصاحبه‌های زیادی داشتم و اغلب موضوع گفت‌وگو موسیقی تلفیقی بود. از ویژگی‌های خوبش این بود که سریع مطالب را اصلاح می‌کرد. یادم می‌آید در جمله‌ای به او گفتم موسیقی تلفیقی در دهه 50 شکل گرفت و او سریع گفت خیر مربوط به دهه 60 می‌شود.

وی ادامه داد: مشخصه مهمی که در وجود او بود و در موسیقی‌اش هم جاری بود این بود که تا آخرین لحظه ارائه آثارش تلاش می‌کرد و اولویتش این بود که صادقانه بر روی صحنه حاضر شود. به همین دلیل مانند موزیسین‌های بزرگ فرازوفرودهای زیادی داشت.

بهاری در ادامه یادآور شد: به خاطر اصل و نسب سلیمانی‌پور همیشه این نگاه نسبت به او وجود داشت که خُلقیاتش غربی است، در حالی که کاملاً شرقی بود. او کسی بود که جَز (موسیقی آزاد) را در ایران آموزش داد. این را خطاب به افرادی می‌گویم که معتقدند در کشور ما جَز وجود ندارد. برای سلیمانی‌پور جَز بسیار مهم بود و یک روایت شرقی نسبت به آن داشت.

وی ادامه داد: زمانی که قطعه را می‌زد سعی می‌کرد تمام المان‌های شرقی در آن باشد. امیدوارم پیتر سلیمانی‌پور به‌عنوان یک روشنفکر- موزیسین شناخته شود، یعنی همان چیزی که هنر مدرن از هنرمندان شرقی انتظار دارد. او الگوی خوبی است تا بدانیم تعهد یک هنرمند به موسیقی چیست.

سیاوش روشن از دوستان سلیمانی‌پور نیز گفت: دوستی و آشنایی من با این هنرمند به‌اندازه گذراندن سه آکادمی است. در روزهای آخری که مشغول جمع‌آوری کارهای هنری‌اش بودیم چیزی بالغ بر 200 قطعه تمام شده از وی پیدا کردیم. وقتی به دست‌نویس‌ها دقت می‌کردم متوجه شدم تاریخشان بسیار قدیمی است که با خط بسیار خوب او نوشته شده بود.

وی ادامه داد: سلیمانی‌پور از هر سبکی نوشته بود، چیزهایی که امروز هنرجویان موسیقی آن‌ها را تمرین می‌کنند در حالی که او بدون رفتن به دانشگاه آن‌ها را آموخته بود. سلیمانی‌پور موسیقی ایرانی، موسیقی اقوام و کلاسیک را جدی گوش می‌کرد و درباره آن‌ها صحبت می‌کرد.

این رهبر ارکستر با بیان اینکه از پیتر بیشتر گوش کردن را به معنای عمیق آموخته است، بیان داشت: این میراث بزرگی است که از او به ‌جا مانده است و به همین دلیل موسیقی او قابل شنیدن است و همه المان‌های اصلی در آثار او دیده می‌شود.

در ادامه مژگان جلال زاده از همراهان و دوستان نزدیک نیز گفت: ‌برای انتشار این آلبوم راه طولانی طی شده است که در بخشی از این راه پیتر سلیمانی‌پور حضور نداشت. این کار توسط رضا عسگرزاده که کار مسترینگ و فرزاد آذری پور مدیر نشر هاشور انجام شده است.

وی ادامه داد: از ویژگی‌های مهم سلیمانی‌پور خودآموختگی‌اش بود در حالی که هیچ‌وقت معلم نداشت. از آلبوم "منظومه شخصی" او متوجه شدم که او می‌توانست از این خودآموختگی خلق به معنای عالی کند.

جلال زاده یادآور شد: نکته مهم این است که در بهار 1396 سلیمانی‌پور کلیه ارتباط موسیقی‌اش را با ناشر قبلی قطع کرد اما آن‌ها هنوز اصرار به فروش آثار او دارند. از گفتن این جمله متأسفم اما این کار کاملاً به شکل غیرانسانی انجام می‌شود. از همه علاقه‌مندان به آلبوم "زیرا که می‌وزد" می‌خواهم برای تهیه این قطعات به ناشر قانونی آن مراجعه کنند.

در این مراسم فریم 21 از فیلم "24 فریم" عباس کیارستمی که کار موسیقی‌اش را پیتر سلیمانی‌پور انجام داده بود نمایش داده شد.

در انتهای این مراسم قطعه‌ای از پیتر سلیمانی‌پور که مربوط به سال 1370 بود و از قدیمی‌ترین آثارش محسوب می‌شود، اجرا شد.

علاقه‌مندان می‌توانند برای تهیه آلبوم "زیرا که می‌وزد" به سایت هاشور به نشانی www.hashure.com مراجعه کنند.

زنده‌یاد پیتر سلیمانی‌پور در سال 1347 در تهران متولد شد و از 1371 به شکل حرفه‌ای به عرصه موسیقی قدم گذاشت. او پس از حدود چهار سال مبارزه با بیماری سرطان، شنبه 18 شهریور 1397 در بیمارستان توس تهران دار فانی را وداع گفت و در آرامستان مسیحیان مسگرآباد واقع در دروازه دولاب به خاک سپرده شد.