سرویس‌ موسیقی هنرآنلاین: پدران و پسرهای چهره از جمله موضوعات مهمی است که در موسیقی، سینما، تئاتر، ورزش و سایر حوزه‌های هنری و غیر هنری مطرح است و صحبت‌های زیادی در مورد آن می‌شود.

عده‌ای مخالف سرسخت این جریان هستند و هر گونه لانسه شدن فرزند افراد نامی را حاصل سوء استفاده از جایگان پدران‌شان می‌دانند و عده‌ای دیگر کمی منطقی‌تر با این قضیه برخورد می‌کنند و می‌پذیرند که فرزند یک آدم چهره هم می‌تواند به واسطه استعداد خودش شناخته شود. در حقیقت قصه همان قصۀ پسر کو ندارد نشان از پدر است و این را بعضی از پسرهای حوزه موسیقی ثابت کرده‌اند که گاهاً حتی می‌توانند موفق‌تر از پدرشان باشند و این موفقیت را به واسطه استعدادی که دارند کسب می‌کنند و نه اعتبار پدر و هر چیز دیگری.

حضور فرزند موزیسین‌های نامی در عرصه موسیقی تا حد زیادی تحت تأثیر فعالیت ورزشکاران و به خصوص فوتبالیست‌های پسر قرار گرفته و شاید به خاطر سابقه ناموفق آن‌هاست که در موسیقی نیز حضور فرزند موزیسین‌های نامی تا به حدی به حاشیه کشیده شده است. در طول سال‌های اخیر فوتبالیست‌های متعددی به واسطه حمایت پدران‌شان وارد عرصه حرفه‌ای فوتبال شده‌اند و مردم به چشم خود دیده‌اند که آن فوتبالیست نه تنها در حد و اندازه‌های نام پدران خود نیستند، بلکه حتی یک فوتبالیست درجه یک که بتواند در سطح اول فوتبال کشور بازی کند هم نیستند؛ در نتیجه تجربه فوتبال باعث شده که مردم به فعالیت موزیسین‌ها، سینماگران و تئاتری‌های فرزند هم اعتماد نداشته باشند اما حداقل در موسیقی هیچکس نمی‌تواند به توانایی آدم‌هایی همایون شجریان، حافظ ناظری، سهراب و تهمورس پورناظری، کامکارها و احسان خواجه‌امیری خط بطلان بکشد.

استعداد برخی از پسرهای حوزه موسیقی بر کسی پوشیده نیست اما طبیعتاً این آدم‌ها از حمایت‌های ویژه‌تری برخوردار بوده‌اند که شاید خیلی دیگر از موزیسین‌ها از چنین حمایت‌هایی محروم باشند. فرزندان خیلی از چهره‌های معتبر موسیقی به واسطه بزرگ شدن در یک خانواده هنری از همان کودکی به موسیقی و هنر علاقه‌مند می‌شوند. در زندگی‌نامه خیلی از این چهره‌ها آمده که بزرگ‌ترین معلم آن‌ها، پدران‌شان بوده‌اند و موسیقی را در خانه و در محضر پدر آموخته‌اند. در چنین خانواده‌هایی اولین کاری که فرزندان انجام می‌دهند این است که در کودکی به تقلید از پدر، یا ساز می‌نوازند و یا سعی می‌کنند آواز بخوانند.

 ممکن است پدران در ابتدا با ورود فرزندان‌شان به عرصه موسیقی مخالف باشند اما وقتی علاقه فرزند خود به موسیقی را می‌بینند، سعی می‌کنند به او کمک کنند تا از همان ابتدا راه حرفه‌ای شدن را در پیش بگیرد. معمولاً در چنین شرایطی پدرها فرزند خود را پس از مدتی به حضور یک استاد دیگر می‌برند تا بتوانند نزد آن استاد تلمذ کنند. همین فرزندان زمانی که به سنین نوجوانی می‌رسند و سطح کیفی کارشان به حد قابل قبولی می‌رسد، به واسطه دوستان و آشنایی که پدران‌شان دارند، راحت‌تر می‌توانند وارد جریان حرفه‌ای موسیقی شوند. خیلی وقت‌ها هم فرزندان در گروه پدرشان به اجرای موسیقی می‌پردازند که نمونه چنین موزیسین‌هایی بسیار وجود دارد و خود همین موضوع هم کمک شایانی به آن‌ها می‌کند.

شرط ویژه دیگری که فرزند موزیسین‌ها دارند این است که آن‌ها می‌توانند خیلی سریع‌تر با استفاده از نام پدر خود معروف شوند. این اتفاق تا کنون برای خیلی‌ها افتاده اما این‌که چه کسی محبوب می‌ماند و چه کسی خیلی زود فراموش می‌شود به سطح کیفی کار آن فرزند بستگی دارد. در دوره‌های مختلف موسیقی فرزند خیلی از موزیسین‌ها در مدتی کوتاه بسیار شناخته شده‌اند اما پس از مدتی دیگر هیچ خبری از آن‌ها نیست و به دست فراموشی سپرده می‌شوند. دلیلش این است که آن‌ها استعداد کافی برای حضور در سطح اول موسیقی کشور را ندارند. در واقع یک موزیسین شاید به واسطه نام بزرگ پدر و یا دیگر بستگان خود شناخته و معروف شود اما هیچوقت به این واسطه ماندگار نمی‌شود و اگر کارش برای مردم قابل قبول نباشد، مردم وی را هرگز نخواهند پذیرفت.

در سال‌های اخیر به موفقیت رسیدن فرزندان موزیسین‌های نامی کشور به اوج خود رسیده. شاید شروع این اتفاق در اوایل انقلاب با حضور فرزندان حسن کامکار در عرصه موسیقی اتفاق افتاد. کامکارها نمونه بارز یک گروه موفق موسیقی کلاسیک ایرانی شدند و حتی نسل جدیدی از خانواده کامکار نیز به گروه کامکارها اضافه شد تا خانواده کامکارها همچنان یک خانواده هنری باقی بماند و نسل موسیقی در این خانواده ادامه پیدا کند. سال‌ها بعد در دهه‌های 70 و 80 چهره‌های جدیدی در موسیقی معرفی شدند که فرزندان موزیسین‌های شناخته شده کشور بودند. همایون شجریان کارش را با نوازندگی تنبک در کنسرت‌های پدر شروع کرد و خودش امروز موفق‌ترین خواننده سنتی کشور است و بیشترین طرفدار را در میان علاقه‌مندان به موسیقی دارد.

احسان‌ خواجه‌امیری نیز کارش را با پدرش حسین خواجه‌امیری (ایرج) آغاز کرد. صدای خواجه‌امیری اولین بار در آلبومی مشترک با نام "من و بابا" در کنار پدرش شنیده شد و مدتی بعد فرزند ایرج به یکی از خوانندگان مطرح پاپ تبدیل شد. حافظ ناظری نیز همچین وضعیتی داشت. وی با حضور در کنسرت‌های پدرش شناخته شد و در یکی از کنسرت‌های شهرام ناظری از سه‌تار جدید خود به نام "حافظ" رونمایی کرد. حافظ ناظری بعدها با آلبوم "ناگفته" مطرح شد و حتی پدرش را هم به پروژه کنسرت‌های "ناگفته" دعوت کرد تا این‌بار پسر، پدر را دعوت به همکاری کرده باشد.

سهراب و تهمورس پورناظری نیز چنین شرایطی را طی کردند و امروز هر دوی آن‌ها جزو آهنگسازهای مطرح موسیقی سنتی کشور هستند. موفقیت این دو به قدری است که کیخسرو پورناظری می‌گوید کار فرزندانش او را مسحور می‌کند. در کنار این اسامی، فرزندان چند موزیسین شناخته‌شده دیگر نیز در عرصه موسیقی فعالیت می‌کنند که آیین مشکاتیان (فرزند پرویز مشکاتیان)، صبا و نیما علیزاده (فرزندان حسین علیزاده) و نیما اورکی (فرزند ستار اورکی) از جمله این افراد هستند و آن‌ها هم توانایی‌های خاص خودشان را دارند.

افرادی چون همایون، حافظ، سهراب، تمورس و احسان خواجه‌امیری به هر طریقی حالا جزو مطرح‌ترین‌های موسیقی کشور هستند و تمام تلاش‌شان را به کار می‌گیرند که موسیقی با ارزشی که در شأنیت پدران‌شان است را ارائه بدهند. در سال‌هایی که محمدرضا شجریان در بستر بیماری است و ایرج و کیخسرو پورناظری هم فعالیت آنچنانی ندارند، این فرزندان آن موزیسین‌ها هستند که دارند بخش ویژه‌ای از خوراک موسیقایی مردم را تولید می‌کنند و کارشان هم قابل ارزش‌گذاری است. با این حال همه این افراد وظیفه سختی روی دوش‌شان حس می‌کنند.

همایون، حافظ، سهراب و دیگران به سختی از زیر نام پدران خود بیرون آمده‌اند و حالا شخصیت مستقلی دارند. مردم ایران آن‌ها را به عنوان جانشین پدران‌شان پذیرفته‌اند و برای موسیقی‌شان احترام قائل هستند. در چنین وضعیتی وظیفه این هنرمندان سنگین‌تر می‌شود و آن‌ها باید تلاش کنند تا وظیفه‌ای که مردم ناخودآگاه به عهده آن‌ها گذاشته‌اند را به درستی انجام بدهند. سنگینی این وظیفه در آینده روز به روز بیشتر بر روی دوش پسرهای موفق حوزه موسیقی احساس می‌شود و آن‌ها بیشتر خودشان را مؤظف خواهند دانست که چه در منش و چه در حرفه‌شان به مانند پدران خود فعالیت کنند و مسیر فنی و اخلاقی درست آن چهره‌های برجسته موسیقی را در پیش بگیرند. این نکته را حتماً پدران این موزیسین‌های جوان نیز به آن‌ها گوشزده کرده‌اند.