سرویس معماری هنرآنلاین: به طور حتم سالمندی در دهه‌های اخیر رشد بیشتری داشته و جمعیت امروز کشورمان با سرعت بیشتری به سمت سالمندی حرکت می‌کنند. در واقع طبق گفته برخی از کارشناسان ایران در سه دهه آینده جمعیت سالمندان بیشتری را نسبت به کودکان خواهد داشت که البته تنها مختص به ما و شرایط کنونی نیست.

واقعیت این است که پیری جمعیت از جمله مباحثی است که تمام دنیا امروز با آن درگیر است اما آیا واکنش کشورهای پیشرفته در برخورد با این پدیده، با عکس‌العمل مسئولان ما در ایران برابر است؟

بدیهی است که در دنیای کنونی بخش مهمی از تعریف‌های سنتی دستخوش تغییراتی جدی شده است تا جایی که امروزه خانواده‌ها نظیر گذشته بزرگ و منسجم نیستند؛ به همین خاطر شاهد هستیم که اغلب سالمندان مجبور به جدا شدن از بافت خانوادگی فرزندان‌شان هستند، اما آیا در شرایط کنونی نمی‌توان راهکارهایی را بر مبنای شهرسازی و معماری ارائه کرد تا از انزوای این گروه و آسیب به بدنه مهمی از جامعه پیشگیری کنیم؟

جدایی سالمندان از خانواده، کار و حتی فضاهایی برای مشارکت اجتماعی از جمله نخستین اتفاقاتی است که با شروع سالمندی در زندگی آنان رخ می‌دهد، بنابراین به طور حتم نیاز است که فضاهای تازه‌تری برای مشارکت، تفریح و حضور این گروه در اجتماع تعریف شود. فضاهایی که بتواند علاوه بر درک محدودیت‌های جسمی و روانی آنان، فضایی را برای مشارکت و ارتباط آنان با جامعه فراهم کند.

در پاسخ به سؤالات مطرح شده که نه تنها فضایی برای سالمندان در کلان‌شهرهای ایران و حتی پایتخت تعریف نشده است؛ بلکه حتی تعریفی در استفاده آنان از همان فضاهای عمومی ارائه نشده است. در شرایطی که مردان یا زنان سالمند مجبور به استفاده از وسایل نقلیه عمومی هستند و مجبورند که شرایطی را تحمل کنند که حتی برای جوان‌ترها نیز دشوار است، آیا می‌توان انتظار مشارکت و حضور جدی این گروه را در اجتماع داشت؟

مسئله دیگر عدم توجه به این گروه سنی در فضاهای تفریحی و گردشگری است تا جایی که اغلب این افراد بعد از مدتی پارک‌نشینی و به قول خودشان تکرار گلایه‌های هر روزه با هم سن و سالانشان، تنهایی و انزوا را برمی‌گزینند و به صورت کامل از صحنه اجتماع محو می‌شوند. این در حالی است که یقیناً گروه سالمندان حافظه تاریخی ما به شمار می‌روند و گنجینه‌هایی زنده به حساب می‌آیند اما چرا همواره توجه و تأکید بر کرامت آنان در بیلبوردهای شهری و شعارهای رسانه‌هایی چون صدا و سیما نهفته است؟

به طور حتم راهکارهایی برای رفع مشکلات کنونی سالمندان در تمام دنیا وجود دارد تا جایی که در تمام کشورهای دنیا با استفاده از مفاهیم معماری منظر، راهکارهایی برای حل مشکلات سالمندان مد نظر قرار گرفته است چرا که معماری منظر در نگاه نخست به دنبال فضایی است که در آن تمامی عوامل تأثیرگذار بر انسان و بالعکس مد نظر قرار می‌گیرد. در واقع این دیدگاه سعی دارد که به طبیعت و منبع الهام انسان و عصر متناسب با او توجه کند و زمینه تعاملی مناسب را با طبیعت فراهم سازد تا افراد از طبیعت به عنوان یک منبع الهام بهره‌مند شوند. در واقع معماری منظر به مثابه هنر نوین ساماندهی محیط‌های بیرونی و اوقات فراغت به شمار می‌آید که رویکرد تمدن امروز بشر را به طبیعت در قالب بستر مناسب زیست او تعیین می‌کند.

با توجه به اینکه در دنیای کنونی انسان‌ها از طبیعت و تعامل با این‌گونه فضاها به شدت دور شده‌اند، معماری منظر با نگاهی کاملاً چند وجهی سعی در برقراری مجدد این ارتباط دارد.

یقیناً تهران به عنوان پایتخت، نیازمند ساخت فضاهایی در محلات مختلف است تا به واسطه آن امکان حضور مردم از همه اقشار جامعه و سنین مختلف شکل گیرد و به واسطه آن سالمندان نیز بتوانند، تنهایی را به فراموشی بسپارند.

بدیهی است که یکی از مؤلفه‌های شکل‌گیری زندگی انسان‌ها منظر است که می‌تواند در دوران سالمندی با وجود تمامی محدودیت‌های جسمی و روانی تأثیرگذار عمل کند، بنابراین امیدواریم که مسئولان شهری با استفاده از کارشناسان این بخش، نگاهی دوباره بر امکانات موجود داشته باشند تا نه تنها شاهد انزوای این گروه نباشیم بلکه بتوانیم تعاملات گذشته کودکان با نسل سالمند را در قالب طرح‌های قصه‌گویی و ... شاهد باشیم.