گروه مد و لباس هنرآنلاین: کتاب «چرا مردان باید خوش‌پوش باشند» نوشته آدولف لوس با ترجمه حمیدرضا خطیبی در نشر «هنوز» در بازار کتاب ایران به چاپ دوم رسیده و تلاش کرده است تا به‌مثابه محرکی در جهان مد، خوانندگان را به تأمل و نگاه عقلانی و انتقادی نسبت به اطراف خود وادارد.

آدولف فرانتس کارل ویکتوریا ماریا لوس معمار شهیر اتریشی است که او را می‌توان نظریه‌پرداز اصلی و پیشگام معماری مدرن دانست در حالی که آرا و نظریاتش به‌ویژه در حیطه نظریه‌پردازی و نقد مدرنیسم در معماری همچنان مرجعی آکادمیک محسوب می‌شود.

در مقدمه مترجم فارسی کتاب آمده است: «چرا مردان باید خوش‌پوش باشند»، عنوان کلی مجموعه مقالات آدولف لوس است. مقالات او در این کتاب موضوعات فرهنگی مختلف را عمدتاً با محوریت لباس و پوشش شامل می‌شود. نگاه روشنفکرانه، لحن فاخر و البته مطایبه‌آمیز نویسنده، کتاب را به اثری بسیار خواندنی و مفرح بدل کرده است و مقالات پراکنده لوس درباره فرهنگ، سبک زندگی و روزمره، بازتاب تمام‌عیار ذهنیت فرهیخته و روشنفکر اوست. بخش عمده کتاب درباره پوشش و لباس است؛ موضوعی به نسبت خام و بررسی نشده در کشور ما دست‌کم درباره پوشش مدرن. این بحث با توجه به نگاه هشیارانه، پشتوانه فرهنگی و روشنفکری غنی، زبان فاخر و نحوه طرح مسئله یا مسائل مختلف در این کتاب و شاید مهم‌تر از همه نگاه فراتر از زمان و مکان نویسنده به موضوعات فرهنگی جذابیت بسیاری یافته و کتاب را به اثری خواندنی مبدل ساخته است.»

اما آنچه بیشتر می‌تواند خواننده را در تبیین رویکرد آدولف لوس با نگارش متن این کتاب یاری رساند، مقدمه مترجم انگلیسی کتاب به شرح زیر است:

«در ابتدا وقتی برای وظیفه دلهره‌آور ترجمه مجموعه مقالات آدولف لوس به زبان انگلیسی با من تماس گرفته شد، بهت‌زده شدم و دستخوش اضطراب چراکه مطمئن نبودم من یا هر کس دیگری بتوانیم حق مطلب را با ترجمه مقالات این چهره مسحورکننده تاریخی و افکار یگانه‌اش درباره گستره وسیعی از موضوعات به‌درستی ادا کنیم. اما پس از خواندن مطالب نشریه آلمانی درباره کارهای این معمار و متفکر بزرگ، دریافتم نسخه انگلیسی این مقالات نه‌تنها دایره مخاطبان این مشاهده‌گر تیزبین و نوآور تاریخ را گسترده‌تر می‌کند، بلکه دیدگاهی مسحورکننده از زندگی شخصی او در دوران پرتلاطم و آشوب‌زده‌ای که در آن می‌زیست فرا روی مخاطبان قرار می‌دهد. وین در ابتدای قرن بیستم، کلان‌شهری پر جنب‌وجوش و قلب امپراتوری گسترده اتریش و مجارستان بود. دیگ جوشانی از فرهنگ‌ها و گروه‌های قومی. چنین تنوع و تکثر منحصربه‌فردی، پایتخت این امپراتوری را به یکی از جذاب‌ترین و نوآورترین شهرهای جهان تبدیل کرده است. بسیاری از ساکنان محافظه‌کارتر وین از هر نوع تغییری نگران و دل‌آزرده بودند و ترجیح می‌دادند همچنان در عظمت و شکوه گذشته سیر کنند. امپراتوری اتریش- مجارستان از دهه 1860 دستخوش تغییرات اجتماعی پردامنه و گسترده‌ای شده بود و لیبرالیسم کلاسیک هر چه بیشتر در قلب این امپراتوری مقبولیت می‌یافت. سیاسیون، روشنفکران، هنرمندان و کارآفرینان بسیاری مشتاقانه به این جو سیاسی و ایده‌های تازه توجه نشان می‌دادند گرچه منظور این نیست که هر چیز جدیدی لزوماً بهتر یا حتی هوشمندانه‌تر است همچنان که مشاهدات این کتاب نیز بر این موضوع تأکید دارد. در نگاه نخست آن دوره از تاریخ تفاوت‌های بسیاری با امروز دارد و به‌واقع نیز چنین بود. درعین‌حال، مشابهت‌های بسیاری نیز بین آن دوره و امروز وجود دارد. آن سال‌ها، دوران تغییرات سریع، آشوب‌های اجتماعی و پیشرفت‌های بزرگ ناشی از تکنولوژی محسوب می‌شد. هنر و موسیقی تحت تأثیر این تغییرات قرار داشتند؛ تغییراتی که الهام‌بخش هنرمندان بسیاری شد تا روش‌ها و رویکردهای جدیدی در حیطه کاری خود به‌کارگیرند. در این شرایط همه‌چیز متحول شده بود و البته تمامی این تحولات آن‌طور که مشاهدات آدولف لوس نشان می‌دهد، الزاماً مطلوب نبود. مقالات این کتاب طی سی سال به رشته تحریر درآمده‌اند و بالطبع به‌گونه‌ای بازتاب دگرگونی‌های اجتماعی و تاریخی آن دوره‌اند. گرچه بسیاری از این مقالات در حدود صدسال پیش نگاشته شده‌اند، تأملات و نگاه هوشمندانه و روشنگرانه آن‌ها و ارتباطشان با شرایط امروز شگفت انگیز است. این مقالات نه‌تنها تصاویر تاریخی ارزشمندی به دست می‌دهند بلکه به‌مثابه محرکی، خواننده را به تأمل و نگاه عقلانی و انتقادی نسبت به اطراف خود وا‌می‌دارند.

درک کامل مضامین این کتاب شاید مستلزم آشنایی خواننده دست‌کم تا حدی با وین پایان عصری باشکوه  (یعنی سال‌های پیش از جنگ جهانی اول) و تغییرات بسیاری که طی آن دوره بی‌ثبات به وقوع پیوست، باشد. درعین‌حال، ماهیت اساسی این کتاب به‌گونه‌ای است که می‌توان آن را به هر دوره دیگری از تاریخ تعمیم داد. به گفته کیکرو فیلسوف و سیاستمدار، «تاریخ شواهدی است که بر گذر زمان شهادت می‌دهد؛ تاریخ واقعیات را روشن می‌سازد و حافظه انسان را جان دوباره می‌بخشد. راهنمایی برای زندگی روزمره‌مان است و منادی تحولات و اتفاق‌های مربوط به انسان ادوار گذشته.

آدولف لوس بر این باور بود که تغییر لزوماً ضروری و محتوم نیست بلکه تحولی است نیازمند توجه و مراقبت بسیار.»

اما توجه این نویسنده به عرصه مطالعاتی خود یعنی معماری در اغلب فصل‌های کتاب به چشم می‌خورد. لوس در مقدمه فصلی با عنوان «اصول لباس پوشیدن» می‌نویسد: « برای هنرمند ممکن است تمام مواد از ارزش برابری برخوردار باشند اگرچه همه مواد ازنظر دوام و ماندگاری در حدی که موردنیاز اوست ارزش یکسانی ندارند و قابلیت تولید و دوام نیازمند موادی است که با کارکرد واقعی سازه تناسبی ندارند. این وظیفه یک معمار است که اتاقی راحت با محیطی دنج طراحی کند. خب، فرش محصولی است که احساس راحتی را در فرد به وجود می‌آورد. پس حالا ما می‌توانیم روی زمین فرش پهن کنیم و چهار قطعه فرش دیگر را طوری بیاویزیم که یک چهاردیواری به وجود بیاورند. اما فقط با فرش که نمی‌توان خانه ساخت. فرش پهن‌شده روی زمین و فرش‌هایی که حکم دیوار را دارند، نیازمند چارچوبی محکم و باثبات‌اند که آن‌ها را در موقعیت مناسب نگه دارد. ایجاد چنین شکلی وظیفه ثانوی و فرعی معمار است. این راه درست و معقولی است که باید صنعت ساخت‌وساز پیش گیرد؛ چه بسا انسان از همین طریق ساختن را فراگرفته است. از همان ابتدا پوشش و لباس وجود داشته و انسان‌ها در پی محافظت از خود در برابر فشار شرایط اقلیمی بودند؛ مراقبت از خود و گرم بودن هنگام خوابیدن. آن‌ها می‌خواستند خود را بپوشانند. پوشش کهن‌ترین عضو و عنصر معماری محسوب می‌شود.»