سرویس مد و لباس هنرآنلاین: طبق نظر والتر بنیامین فیلسوف آلمانی، پیشه عکاسی همواره درصدد است تا سوژه‌های خود را زیبا جلوه دهد. به‌عنوان مثال، این حرفه سعی کند فقر را سوژه جالبی نشان دهد.

او در مقاله خود می‌نویسد: "هرچه سلسله‌مراتب اجتماعی که در دنیای حاضر وجود دارد، دست‌نیافتنی‌تر باشد، افراد ارتباط قوی‌تری با یکدیگر برقرار می‌کنند و یک امر خلاق در عمق ذات خود مثلاً یک ورزش به‌جای تقلید کورکورانه، بیش از پیش به بت‌واره‌ای تبدیل می‌شود که در تنویر پرتب و تاب جهان مد، در حال تغییر به سر می‌برد.

فرد خلاق در حرفه عکس‌برداری تسلیم مد است. جهان زیباست... این صرفاً یک شعار است.

ماهیت آشکار عکس‌برداری آن است که به یک قوطی سوپ، ارزش کیهانی می‌بخشد اما از درک ارتباطات انسانی قاصر می‌ماند؛ حتی در وضعیتی که دست‌نیافتنی چیزها با قابلیت فروش داشتن در ارتباط‌اند تا با بینش و بصیرت."

به‌عنوان مثال در عکاسی مد، در تصویر روی لباس‌ها، هیچ ارتباطی میان لباس، منشأ، خاستگاه آن لباس و یا کارخانه‌هایی که در آن‌ها حقوق کارگران پرداخت نشده است، وجود ندارد و وحشتناک‌ترین شرایط کاری به جذاب‌ترین سوژه‌ها تبدیل می‌شوند.

تصویر، لباس را از مناسبات اصلی و خاستگاه خود جدا می‌سازد و آن را در دنیای رؤیایی و زیبای دیگری قرار می‌دهد.

در دهه ۹۰ واقعیت یکی از رایج‌ترین مسائل موجود بود. عکس‌های مد باید واقع‌بین بودند و افرادی را که شغلشان مدل لباس بوده را به‌مثابه افراد واقعی نشان می‌دادند.

عکس‌های عکاسانی چون هلموت نیوتن و گای بوردین در دهه ۷۰، شمه‌ای از رئالیسم تلخ را به همراه داشت اما رئالیسم دهه ۹۰ فراتر از آن پیشرفت و زرق و برق لباس را که هنوز هم بقایای آن در عکس‌های مد باقی است، از بین برد.

ازجمله موارد بسیار افراطی، می‌توان به عکس‌های ژان باپتیست موندینو در شماره ژوئن ۱۹۹۴ مجله فیس اشاره کرد. این عکس‌ها، ژست مدل‌هایی را به تصویر کشیده‌اند که تپانچه‌ای در مقابل پیشانی‌شان قرار دارد و از لب‌هایشان خون می‌چکد و مضامینی چون خشونت، مواد مخدر، مرگ و پلیدی حاکی از راه‌یابی واقعیت به درون مد بودند.

گرچه می‌توان ادعا کرد که راه یافتن این مضامین به مد به این دلیل است که این مضامین به‌طور گسترده در فرهنگ عامه به‌ویژه در فیلم‌ها که در آن‌ها هم مضامین به داستان تبدیل می‌شوند و جنبه تخیلی می‌یابند.

رواج این مضامین در فرهنگ عامه از چنان گستردگی برخوردار بود که به آسانی بر آن شدند در مد لباس نیز نفوذ کنند. داستان‌وار و تخیلی جلوه دادن جهان موجب می‌شود واقعیت به‌نوعی کالا تبدیل شود. اما واقعیتی که با هدف فروش پدید آمده باشد، همواره می‌تواند غیرواقعی جلوه کند.

مد از منظر این دیدگاه، ادعای ژان بودریار جامعه‌شناس و فیلسوف فرانسوی را تحقق می‌بخشد مبنی بر اینکه عملکرد یک لباس جایگزین واقعیت نهفته در لباس شده و واقعیت مد امری غیرواقعی است.

این مطلب برگرفته از کتاب "فلسفه مد" نوشته لارس اسوندسن است.