سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: قریب به یک هفته از انتشار خبر برگزیده شدن لیلا سلیمانی، نویسنده مراکشی در جایزه معتبر فرانسویِ گنکور، می‌گذرد که ترجمه رمانی از او رسانه‌ای شده است. آیا تا پیش از رسانه‌ای شدن جایزه گنکور، آثار لیلا سلیمانی برای جامعه ادبی کشور مهم نبود؟

یکی ازخلأهای امروز جامعه ادبی کشور، نداشتن مترجمان به روزی است که  سره را از ناسره تشخیص بدهند و به مخاطبان فارسی زبان معرفی کنند. بارها بارها دیده‌ایم که ترجمه‌های مکرری از بسیاری از آثار کلاسیک جهان ترجمه می‌شوند اما دریغ از توجه به ادبیات روز دنیا. به عبارت دیگر در ایران کمتر با ادبیات غنیِ روزِ دنیا آشنا هستیم. همه ما یک دور تسبیح  ترجمه‌های مختلفی از "شازده کوچولو"، بعضی از شاهکارهای داستایوسکی و خیلی‌های دیگر دیدیم، اما کمتر کسی در ایران نویسنده‌های مهم دهه اخیر کشور آلمان یا آرژانتین یا فرانسه یا آمریکا یا نروژ و ... را می‌شناسد.

محمود حسینی زاد در این باره به هنرآنلاین می‌گوید: "خیلی از آثاری که امروز مخاطب ایرانی با آن‌ها آشناست، آثاری هستند که در طبقه بندی ادبی می‌توان در زمره آثار کلاسیک طبقه‌بندی‌شان کرد. یعنی تصور مخاطب ما از آثار پیشرو حتی می‌تواند تصوری کلاسیک به حساب بیاید چرا که ما نویسندگان روز دنیا را نمی‌شناسیم." او می‌گوید: "ما آثار ادبی نخوانده زیاد داریم، و این به دلیل سیاست‌های غلط ما در این حوزه است. الان در سال 2016میلادی زندگی می‌کنیم. ادبیات دنیا دارد چهار اسبه می‌تازد. آن‌ها هر روز یک نویسنده جدید معرفی می‌کنند؛ یک رمان جدید می‌نویسند و هر روز یک اثرجدید عرضه می کنند. ما نمی‌توانیم به هر دلیل با آن‌ها همراهی کنیم. اما لااقل آن آثار ناب را از خودمان دریغ نکنیم."

اما این موضوع مادامی صحت دارد که نویسنده غربی یا خارجی زبان جایزه‌ای نبرده باشد. به مجرد دیرافت جایزه نویسنده مزبور سیل ترجمه‌ها روانه می‌شود.

سوتنا الکسویچ، برنده نوبل 2015 را یادتان می‌آید؟ کسی در ایران مطلقا نمی‌شناختش. حالا در هر فروشگاه کتابی، اثر معروف او را پیدا می‌کنید. یا پاتریک مودیانو، برنده نوبل 2014 که اکنون می‌توان گفت عمده آثار مهمش به فارسی برگردانده شده است.

و حالا در آخرین اخبار خبر ترجمه رمان  نویسنده برگزیده جایزه گنکور شنیده می‌شود. لیلا سلیمانی نویسنده مراکشی فرانسوی که هفته گذشته برنده جایزه ادبی معتبر گنکور شد احتمالا تا ماه آتی صاحب کتابی در زبان فارسی نیز می‌شود. رمان "ترانه شیرین" او توسط اصغر نوری ترجمه و در نشر نیماژ منتشر می‌شود، تا باز هم ثابت کنیم بیشتر از اینکه دنبال ترجمه آثار قَدَرِ روزِ دنیا باشیم، دنباله رو داوران جوایز مختلف هستیم.

بدیهی است ترجمه آثارِ برنده‌های جوایز مختلف ادبی در دنیا، به شناخت مخاطبان ایرانی از آن نویسنده‌ها کمک می‌کند، اما این مسئله گویای این واقعیت است که جامعه ادبی ایران مادامی که نویسنده‌ توانمندی در آن سوی مرزها صاحب جایزه‌ای نشود، او را نخواهد شناخت و به شناخت مخاطب ایرانی از او نیز کمکی نخواهد کرد.‌