انتشارات «مازیار» علاوه‌بر کتاب‌های علمی در زمینه ادبیات عامه نیز فعالیت کرده‌ است. بعضی از دوستداران علم گمان می‌کنند که انتشارات مازیار فقط موضوع علمی چاپ می‌کند اما این گونه نیست. نشر مازیار به دلیل این که کسی در حوزه علم فعالیت نمی‌کرد به این حوزه وارد شد و خوشبختانه درحال حاضر ناشرین دیگر نیز در این حوزه وارد شده‌اند. درگذشته کسی کتاب‌های علمی را برای چاپ قبول نمی‌کرد اما اکنون به نحوی شده است که از یک کتاب پنج ترجمه وجود دارد و شاید هم بیشتر.

هنرآنلاین به منظور بررسی وضعیت انتشارات «مازیار» با مهرداد کاظم‌زاده مدیر این انتشارات به گفتگو پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

آقای کاظم‌زاده، چرا علم؟ و چطور شد که در این حوزه وارد شدید؟

مهرداد کاظم‌زاده: تولید کتاب در حوزه علم بسیار ضعیف و محدود بود. حتی وقتی از مؤلف و مترجم می‌پرسیدیم که چرا به حوزه علم وارد نمی‌شوید، در پاسخ می‌گفتند کسی کتاب علمی نمی‌خرد و اصلا قبول نمی‌کردند. کم‌کم عده‌ای به علم علاقه‌مند شدند. اکنون به گونه‌ای است که دانشجوها، دانش‌آموزان و حتی افراد مسن می‌آیند و این کتاب‌ها را تهیه می‌کنند و این گونه نیست که حتما مخصوص دانشگاه باشد.

آیا مخاطب کتاب علمی به اندازه کافی وجود دارد؟ اگر این طور است چگونه به کتاب‌های مازیار دسترسی پیدا می‌کنند؟

مهرداد کاظم‌زاده: مازیار سایتی دارد جهت فروش کتاب و خواننده‌ها پیگیری می‌کنند و عده‌ای از آن‌ها تمام مجموعه ما را تعقیب می‌کنند. حتی ممکن است بعضی‌ها هم مربوط به رشته‌شان نباشد، بلکه به خاطر علاقه، این کتاب‌ها را تهیه می‌کنند.

تیراژها نسبت به گذشته قابل مقایسه نیست و با توجه به این همه دانشجو این تیراژها بسیار مضحک است. یکی از دلایلش این است که مخاطب کتاب بی‌پول است. همچنین ممکن است دلیل دیگر آن گرانی باشد که طبیعی هم است. الان کتاب را صفحه‌ای پانصد تومان یا ششصد تومان، بعضی‌ها هم هشتصد تومان قیمت می‌زنند.

البته این را هم بگویم که کتاب نسبت به چیزهای دیگر قیمتش بسیار پایین است. یعنی زحمتی که برای تولید کتاب و به خصوص کتاب‌های علمی صرف می‌شود اصلا اقتصادی نیست و صرف علاقه است. با این همه زحمت و برو و بیا، مگر چقدر سود دارد؟ بعضی وقت‌ها فروش یک کتاب ممکن است دو یا سه سال طول بکشد، بعضی کتاب‌ها را وقتی از اول تا انتهایش را می‌خواهید طی کنید، پیمانکار یک پاساژ یا یک ساختمان شش یا هفت طبقه ساخته است.

اگر بخواهیم مقایسه کنیم زحمتی که تولید و چاپ کتاب دارد بسیار بالا است و خواننده هم چون از نظر مالی ضعیف است، کتاب از نظرشان گران است ولی واقعا کتاب گران نیست و اگر دوباره مقایسه کنیم مثل کار نیروی خدماتی که نیم ساعت یا یک ساعت کار می‌کند و چهارصد تا پانصد تومان دریافت می‌کند. آیا در کتاب هم این گونه است؟

از نظر ما مهم‌ترین چالشی که نشر مازیار دارد، به روز بودن محتوای کتاب‌هایش است و می‌خواهیم بدانیم که شما به این موضوع چقدر اهمیت می‌دهید؟

مهرداد کاظم‌زاده: در گذشته کتابی با موضوع پزشکی وقتی که مدت زمانی از چاپش می‌گذشت، گفته می‌شد که اطلاعاتش کهنه شده و به درد نمی‌خورد و حق هم داشتند. چون تحقیقات و پژوهش‌ها به روز می‌شوند به خصوص در حال حاضر، کتاب‌های علمی هم این گونه است و وسعت بیشتری دارد که غیر از پزشکی شامل نجوم، فیزیک و غیره هم می‌شود و متوجه هستید که با چه سرعتی پیش می‌رود.

یعنی شما فرض کنید بعضی کتاب‌های علمی که برای سال 2015 یا 2016 هم باشد برای ما قابل قبول نیست، و یا فرض کنید که کشفی رخ داده که کتاب‌های چاپ شده دو سال پیش در این موضوع اطلاعی از آن نداشتند و از الان نویسنده‌ها روی آن تمرکز می‌کنند. این باعث می‌شود ما روی این نکته بسیار تمرکز داشته باشیم. البته بعضی کتاب‌ها، تاریخ انتشارشان خیلی مهم نیست ولی نجوم، فیزیک و زیست‌شناسی باید همگی به روز باشند. متأسفانه عده‌ای هم چاپ کتابی که برای سال 2022 است رها می‌کنند و به جایش در همین موضوع کتابی که برای 2018 است را چاپ می‌کنند. بعضی از کتاب‌ها را مترجم‌ها پیشنهاد می‌دهند و بعضی‌ها را خود نشر.

5003

نشر مازیار کتاب «دوپامین، مولکولی با خواص شگفت‌انگیز» را که محصول سال 2018 است را شش ماهه ترجمه و مجوز لازم برای چاپش را دریافت کرد، این نکته مثبتی است.

مهردادکاظم‌زاده: رقابت بسیار است و متأسفانه چون نقدی بر روی کتاب‌ها نیست باعث می‌شود هر کسی کتاب را ترجمه کند یا با استفاده از گوگل این کار را انجام دهد و چاپ کتاب‌ها قابل کنترل نیست. گاهی هم بعضی کتاب‌ها ترجمه شده‌اند و کاملا به روزاند و مدت زمان کمی از انتشار اصل کتاب گذشته است که ما آن  را برای ترجمه‌ پیشنهاد می‌دهیم، مثل «برتری کوانتوم» که متأسفانه از طرف ارشاد برای چاپ آن مجوز صادر نشده است.

مسئله‌ای که وجود دارد این است که از یک کتاب چند ترجمه وجود دارد و مشخص نیست کدام یک از آن‌ها خوب است و خواننده هم یکی از این ترجمه‌ها را خریداری می‌کند و نشری که کتابش فروش می‌رود، تشویق می‌شود و کتاب چاپ می‌کند.

 نقد و بررسی هم بر روی کتاب‌ها رایگان انجام نمی‌شود. کسی که کتابی را می‌خواهد نقد کند ممکن است یک روز برای آن وقت بگذارد و باید در ازای آن حق‌التحریر دریافت کند. روزنامه‌ها و رسانه‌ها همچین چیزی ندارند و کتاب‌های علمی را معرفی نمی‌کنند. در گذشته هم اهمیتی به کتاب‌های علمی نمی‌دادند، در صورتی که علم اگر برایش هزینه‌ای شود، تکنولوژی ایجاد می‌کند و تکنولوژی هم ثروت. ثروت هم که باشد کل امکانات برای همه فراهم می‌شود. فرقی هم ندارد که شخص تئاتری یا سینماگر باشد. برای کل مردم امکانات فراهم می‌کند. متأسفانه بعضی‌ها فکر می‌کنند که ما کشوری دارای منابع هستیم و به علم توجه نمی‌کنیم. در صورتی که اگر ژاپن، آلمان و کشورهای صنعتی را ببینید، از نظر منابع چیزی ندارند و فقط تکنولوژی، صنعت، علم و به پژوهش ارزش می‌دهند و این چیزی که الان هستند را می‌بینید.

در حال حاضر مشکل اصلی مازیار چیست؟ آیا نبود کاغذ از مشکلات شما است؟

مهرداد کاظم‌زاده: مانند بقیه ناشرها ما نیز کاغذ آزاد می‌خریم. در گذشته عده‌ای در حجم بالا کاغذ دولتی گرفتند. در حال حاضر دولت کاغذ لازم را موجود ندارد که به کسی دهد و کاغذ ایرانی می‌دهند که چاپخانه‌ها زیاد طالب آن نیستند. یکی از مشکلات، کاغذ و دیگری بازار و فروش بسیار ضعیف است. البته موارد دیگری هم وجود دارد. (با خنده)

با توجه به مشکل عدم فروش، راه‌حلی برای بخش‌های دولتی و خصوصی ندارید که روی آن کار کنند تا شرایط فروش بهتر شود؟

مهرداد کاظم‌زاده: این مثالی که من می‌خواهم بزنم، بقیه همکاران هم قبلا پیشنهاد کردند که افراد به یکدیگر کتاب هدیه دهند و حتی برای مدارس و شرکت‌ها هم کتاب تهیه شود. ممکن است شخصی برای چیزهای دیگر هم هزینه کند ولی برای کتاب این کار را نمی‌کند. در غیر این صورت فروش با تیراژ 500 امکان پذیر نیست. پس اگر فروش با تیراژ مناسب باشد ناشر قیمت کاغذ برایش مهم نیست. چرا که خیالش راحت است که کتاب فروش می‌رود. فعلا چرخ ما لنگ می‌زند و باید ببینیم چه می‌شود.

آقای کاظم‌زاده، آیا تا حالا شده دولت از شما حمایت کند؟

مهرداد کاظم‌زاده: مدت‌ها است که خبری نیست و الان ارشاد هم از ما کتابی نمی‌خرد. البته راستش چند سالی است به ارشاد کتاب هم نمی‌دادیم. سال‌ها پیش ارشاد پول داشت و خریدهای خوبی می‌کرد ولی به شرایطی رسید که تعدادش به 50 تا 100 نسخه رسید و ما با آن‌ها ادامه ندادیم. چرا که این تعداد با تخفیف ارزشش را ندارد. هیئت امنا هم سال‌ها است که ابدا از ما خریدی نکردند و آموزش پرورش هم همینطور. به نظرتان یک سری از این کتاب‌ها برای آموزش و پرورش نیست؟ دریغ از اینکه بپرسند حالتان چطور است!

همان طور که متوجه شدیم نشر مازیار جهت فروش با نهادهای علمی ارتباطی ندارد. بابت چاپ کتاب چطور؟ آیا با این نهادها در ارتباط هستید؟

مهرداد کاظم‌زاده: نه اصلا. ولی بعضی از دانشجوهای دانشگاه شریف و یا دانشگاه خواجه نصیر از ترجمه کتاب‌های ما استفاده می‌کنند یا کتاب‌های ما را تهیه می‌کنند. البته سابقا خیلی بهتر بود ولی الان نمی‌دانم که چطور شده است.

انگار دانشجوها سر کلاس نمی‌روند. البته اساتید هم به آن‌ها نمی‌گویند که کدام کتاب را بخوانید و چه کار کنید. اگر توضیحی نباشد دانشجو هم متوجه نیست که باید چه کار کند. مدارس و دانشگاه‌ها می‌توانند کمک کننده باشند.

واحد علمی دانشگاه یا اساتید دانشگاه جهت چاپ کتابشان درباره تحقیق جدید یا نظریه‌ای با شما همکاری کرده است؟

مهرداد کاظم‌زاده: بله. کتاب‌هایی وجود دارد که به پیشنهاد اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های تهران و شهرستان است. مانند «دومین انقلاب کوانتومی»، «جامعه‌شناسی مطالعات نظامی»، «درک کیهان» و غیره برای ما ارسال می‌شود که برای ترجمه و چاپ آن‌ها اقدام کنیم. بعضی از این اساتید هم کتاب‌ها را ترجمه می‌کنند و متوجه می‌شوند که کتاب چند سال پیش توسط فرد دیگری چاپ شده است. البته کوتاهی از خودشان است و وقتی که دست به کار می‌شوند باید از طریق خانه کتاب ببینند که کتاب چاپ شده یا نشده است و وقتشان را تلف نکنند. همین اواخر بود که دو کتاب به ما پیشنهاد شد اما متأسفانه توسط نشرهای دیگر چاپ شده بود. شخص این همه زحمت کشیده بوددبدون اینکه بخواهد از خانه کتاب بپرسد.

شرایط توزیع کتاب چطور است،؟ پخشی‌ها با شما خوب کار می‌کنند یا خیر؟

مهرداد کاظم‌زاده: ما با پنج یا چهار پخشی کار می‌کردیم و متوجه شدیم که تورم ما را اذیت می‌کند. تصمیم گرفتیم مدت زمان سندها (تسویه حساب) را نصف کنیم و بعضی‌ها همکاری نکردند و گفتند کتابفروشی‌ها کتاب نمی‌خرند ولی خب موردی ندارد. بعضی خواننده‌ها به صورت مستقیم به دفتر مراجعه می‌کنند.

کدام کالایی است که برای تولیدش همه چیزش را نقد بخرید ولی برای فروش آن چک هفت ماهه بگیرید. این شرایط امکان ‌پذیر نیست. کدام کالا این گونه است؟ با توجه به این تورم، سود فروش از بین می‌رود. حتی همه کتاب‌ها را خریداری نمی‌کنند. خیلی ازکتاب‌های خوب می‌ماند و فروش نمی‌رود و این دلیل نمی‌شود که کتابی خوب است حتما فروش رود. چون غریبه می‌افتد، خوب معرفی نمی‌شود، خوب شناخته نمی‌شود و می‌ماند. حالا تکلیف چیست؟ اینجا دیگر بقیه نقشی ندارند و فقط ناشر است که ضرر می‌کند. کاغذی که سیاه شود و کسی آن را نخرد، بیخ ریش ناشر می‌ماند.

واکنش متخصصان حوزه علم نسبت به کتاب‌های مازیار چگونه است؟

مهرداد کاظم‌زاده: گاهی اوقات بعضی از خواننده‌ها نظراتشان را می‌گویند و می‌نویسند که این قسمت از کتاب مفهوم نیست یا این غلط را دارد. کار ما هم بی‌عیب نیست، ولی به قول معروف در شهر کورها، یک چشم پادشاه است. (با خنده) از هیچی بهتر است.

چرا بیشتر کتاب‌های مازیار ترجمه است تا تألیف؟

مهرداد کاظم‌زاده: اگر دقت کرده باشید در کتاب‌های علمی، مؤلف ایرانی آنچنان منابعی ندارد و آنچنان پژوهش‌هایی صورت نمی‌گیرد. شما کتاب‌های ترجمه غربی را ملاحظه می‌کنید و می‌بینید که چقدر از منابع در کتاب استفاده شده است، چند نفر خوانده‌اند و نظر دادند ولی در ایران مؤلف اثرش را به چه کسی می‌دهد یا چند نفر هستند که نگاه کنند؟ هیچ کس.

ولی نویسنده خارجی را نگاه کنید در پایان کارش نظر چندین نفر را مطرح می‌کند که فلان شخص این نظر را دارد. وقتی این موارد لحاظ شود، خوب است. البته تألیف در حوزه تاریخ و فلسفه شرق انجام می‌شود اما ما در حوزه علم مشکل داریم، البته این نظر من است.

آینده نشر مازیار را چگونه می‌بینید؟

مهردا کاظم‌زاده: الله اعلم، آدم از دو دقیقه بعدش خبری ندارد. ما در این مملکت متأسفانه شرکت درستی نداریم که اگر شخص از پا می‌افتد یا خسته می‌شود، دیگران بیایند و اداره‌اش کنند و ادامه‌اش دهند که آن مؤسسه برقرار بماند. مثلا در غرب ببینید که سیصد سال فلان شکلات‌سازی یا فلان شرکت دویست سال است برپا است. شاید وارثان آن هم شرکت را فروخته باشند ولی اینجا شخص فوت کند، راهش تمام می‌شود. یعنی تمام آن تجربه و زحمت پاک می‌شود و این یکی از عیب‌هایش است. یعنی اینجا مؤسسه قائم به فرد است و اگر آن شخص نباشد مؤسسه دیگر وجود ندارد. قاعده‌اش این است که شرکت درست کنند که ماندگار شود یا چندین مؤسسه ادغام شود و هر کسی که نخواهد ادامه دهد، سهمش را می‌فروشد ولی کار ادامه پیدا می‌کند و این مشکل  فقط برای ناشرین نیست.

 

گفتگو: مجید اوجان