گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: این کتاب مجموعه‌ای از هفت جستار تسوتایوا درباره شعر و هنر است که به‌همت آنجلا لیوینگستون از روسی به انگلیسی ترجمه و منتشر شده‌اند.

«شاعر و زمانه» من آخرین شاعر قریه‌ام، «سرگذشت یک دلدادگی» و به زندگی شهادت دادم، «پاسترناک بر ما می‌بارد» شعر شجاعت جاودان، «شعر حماسی و شعر غنایی در روسیه معاصر» مایاکوفسکی و پاسترناک، «منتقد از نگاه شاعر» دریافت ضرب‌آهنگ آینده، «شاعر مضمون، شاعر ناگهان» منی که در هزاره می‌زیم و «هنر در پرتوی ضمیر انسانی» آخرین اغواگری زمین، عناوین این جستارهاست.

تسوتایوا زندگی شخصی آسان و بی‌دردسری نداشته اما در همه آثارش حتی آن‌هایی که در سخت‌ترین و تلخ‌ترین دوره‌های زندگی‌اش نوشته شده‌اند رگه‌های از سرزندگی و شور و شوخ‌طبعی دیده می‌شود.

همه جستارهای کتاب پس از مهاجرت تسوتایوا نگارش یافتند، جستار «پاسترناک بر ما می‌بارد» در سال ۱۹۲۲ در برلین و باقی جستارها هم بین سال‌های ۱۹۲۴ و ۱۹۳۳ در فرانسه. او در سال‌های آغازین کارش عمدتا شاعری غنایی بود، در دهه ۱۹۲۰ به نوشتن منظومه‌های بلند روایی روی آورد، و در دهه ۱۹۳۰ بیشتر نثر می‌نوشت. در اغلب جستارهایش در پی تعلیم، تصحیح و جدل است.

«شاعر و زمانه» جستاری درباره معاصرت شعر است. «سرگذشت یک دلدادگی»-۱۹۳۱ حمله تسوتایوا است به دروغ‌پردازی. این جستار مثل جستار «پاسترناک بر ما می‌بارد» رابطه این دو شاعر را روایت می‌کند اما کمتر ستایشگر است. تسوتایوا جستار «پاسترناک بر ما می‌بارد»- ۱۹۲۲ را اولین مقاله عمرش خوانده است. در آن تسوتایوا از کشف پاسترناک شاعر و ارتباطش با او می‌گوید و او را می‌ستاید.

«شعر حماسی و شعر غنایی در روسیه معاصر» کاوشی تطبیقی است درباره منش‌های شاعرانه پاسترناک و مایاکوفسکی. این جستار مجموعه‌ای است از ارزیابی‌های تسوتایوا از تفاوت‌های پاسترناک و مایاکوفسکی.

تسوتایوا در جستار «منتقد از نگاه شاعر»- ۱۹۲۶ لحنی متضاد با لحن جستار «پاسترناک بر ما می‌بارد» دارد. این‌جا در پی سرزنش است نه ستایش. شیوه کار شاعر را نشان می‌دهد و می‌گوید منتقد باید چگونه کار کند و برایش نسخه می‌پیچد.

جستار «شاعر مضمون، شاعر ناگهان»- ۱۹۳۴ ترجمه دو بخش اول جستاری ۶ بخشی است که فقط به ترجمه دو بخش اکتفا شده است. تسوتایوا در این جستار شاعران را دسته‌بندی کرده است.

جستار «هنر در پرتوی ضمیر انسانی»- ۱۹۳۲ در همان سالی نوشته شد که تسوتایوا جستار «شاعر و زمانه» نخستین جستار این مجموعه را نیز نوشت. حرف اصلی جستار این است برخلاف آنچه مردم تصور می‌کنند هنر مقدس نیست، بلکه قدرت و افسون است.

در صفحه ۲۹۷ کتاب می‌خوانیم: «حقیقت شاعر گریزپاترین، شکست‌ناپذیرترین، متقاعدکننده‌ترین و اثبات‌نشده‌ترین حقیقت است؛ حقیقتی که تنها به شکل خرده‌ادراکی ابتدایی (چیزی شبیه«این دیگر چه بود؟») در ما متولد می‌شود و تنها به‌سان رگه‌ای از نور یا ردی از فقدان (چیزی شبیه «چیز مهمی بود؟») که در ما به حیاتش ادامه می‌دهد. حقیقتی لاابالی، بی‌سامان و نامستدل که-محض رضای خدا- حتی نباید در طلب آن بکوشی، چرا که بازیافتنش حتی برای شاعر محال است. حقیقت شاعر جاده‌ای است که هر ردپایی بر آن بی‌درنگ ناپدید می‌شود. حتی خود شاعر جاده‌ای است که هر ردپایی بر آن بی‌درنگ ناپدید می‌شود. حتی خود شاعر هم اگر بخواهد پا جای پای خود بگذارد، نشانی را گم می‌کند. شاعر هرگز نمی‌داند نزدیک است چه کلامی بر زبان آورد و اغلب پس از بز زبان آوردنش هم نمی‌داند چه گفته است. پیش از گفتن نمی‌داند چه می‌خواهد بگوید و پس از گفتن نیز بی‌درنگ فراموشش می‌کند. حقیقت شاعر نه یکی از حقایق بی‌شمار، که یکی از بی‌شمار چهره‌ای حقیقت است؛ چهره‌هایی که فقط اگر کنار هم قرار بگیرند، یکدیگر را نابود می‌کنند. وجوهی از حقیقت که فقط یک بار نمایان می‌شوند. به زبان ساده، یورشی به قلب ابدیت. ابزار یورش: کنار هم گذاشتن دو کلمه عادی، که حساب شده و سنجیده پهلو به پهلوی هم نشسته‌اند(و گاهی فقط یک خط تیره میان‌شان فاصله انداخته است)».

مارینا تسوتایوا سال ۱۸۹۲ در مسکو به دنیا آمد. سال ۱۹۴۱ وقتی شوروی درگیر جنگ جهانی دوم بود مسکو را ترک می‌کند و در یلابوگا خودش را دار می‌زند. مارین ایوانونا تسوتایوا از بزرگ‌ترین شاعران و نویسندگان روسیه قرن بیستم بود و آثارش را همسنگ آثار بوریس پاسترناک، اسیپ مندلشتام و آنا آخماتووا می‌دانند.

او نخستین مجموعه شعرش را در ۱۷ سالگی با عنوان «آلبوم شامگاهی» نشر داد. دغدغه اصلی او شعر بود اما در دو دهه پایانی عمر نثر هم می‌نوشت. تسوتایوا در متلاطم‌ترین دوره تاریخ روسیه زندگی می‌کرد. از نزدیک شاهد انقلاب ۱۹۱۷ و قحطی مسکو بود. او با تمام مشقت‌های زندگی در فضای جامعه‌ای سیاست‌زده همچنان می‌نوشت و می‌سرود. شاید آنچه جستارهای این نویسنده را متمایز می‌کند همین یقین و باورش به ناگریزی هنر و پناه بردن به کلمات باشد.

کتاب «آخرین اغواگری زمین» با زیرعنوان پناه بردن به هنر، شعر و کلمه نوشته مارینا تسوتایوا با ترجمه الهام شوشتری‌زاده- ۱۴۰۱ در نشر اطراف منتشر شده است. گاهشمار زندگی مارینا تسوتایوا، یادداشت مترجم، فهرست شخصیت‌های ادبی و تاریخی و فهرست اسامی خاص ضمیمه اثر است.